دکتر قاسم رحمت پور رکنی در گفت و گو با خبرنگار روابط عمومی سازمان نظام پزشکی با اشاره به این که شاید ساده ترین تعریف برای تعرفه، «حق الزحمه قانونی» باشد. اظهار کرد: سال های متمادی است که جامعه پزشکی، به شدت از «ناعادلانه» بودن این حق الزحمه قانونی می نالد.
وی افزود: در ساز و کارهای تجاری، آن چه حق الزحمه یک شغل را تعیین می کند، «عرضه و تقاضا» است. شاغلان اصناف مختلف اما، گاهی پا را فراتر گذاشته، با تشکیل سندیکاهای قوی و ایجاد «انحصار» ، قیمت ها را در دست گرفته و از شمول آن قانون تجاری فرار کرده اند.
وی ادامه داد: برخی مشاغل هم برای حفظ قدرت خرید خود، قیمت ها را شناور کرده اند. مثلا اگر در یک «راسته» تعداد مسگر ها زیاد شد، مسگرها «تعرفه» خود را افزایش دادند تا ریزش تعداد مراجعان خود را جبران کنند. در اقتصادهایی که به هر دلیل ثبات کافی وجود ندارد، تمام این قواعد علمی و عملی بهم ریخته و یک «نابسامانی» منتج از نگرانی عمومی از «آینده» ، بر امور مستولی می شود. یعنی، نه دیگر عرضه و تقاضا تعرفه ها را مشخص می کند، نه تعداد شاغلین و رقابت داخل شغلی، و نه هیچ چیز دیگری، جز "منافع کاملا شخصی"!
عضوشورای عالی نظام پزشکی با ا شاره به این که تعرفه های دستوری، در چنین مواردی کاربرد دارند، تا از یک بهم ریختگی ناشی از نگرانی عمومی و تزلزل اقتصادی جلوگیری کنند؛ تصریح کرد: مسلما با این تعریف، تعرفه ها فقط شامل «سقف» بوده و «کف» تعرفه که می تواند مانع از دامپینگ و نوع دیگری از سوءاستفاده های شخصی باشد، وجود ندارد.
رحمت پور رکنی خاطرنشان کرد : با این وجود، طبیعی است که جامعه عمومی باید از تعرفه گذاری های دولتی استقبال کند. هر چه کمتر، بهتر. اما، مسئله اصلی اینجاست که هرچند تعرفه برای جلوگیری از «زیاده خواهی» فردی شاغلین بوجود آمده، آیا می تواند با انقباض بیش از حد برای جلب رضایت مقطعی جامعه عمومی، کیفیت خدمات را در معرض خطر قرار دهد؟ یعنی مثلا می تواند برای کاهش قیمت خودرو و ارزان و در دسترس قرار دادن آن برای اقشار کم درآمد، از کیفیت ایربگ آن بکاهد؟ حتی اگر افکار عمومی این را بپسنددکه نمی پسنددآیا دولت به عنوان متولی ملت، حق دارد از این تفکر پیروی کند؟
به گفته وی این روزها، قدرت خرید جامعه پزشکی بشدت کاهش یافته و مسئله امروز این قشر ، دیگر «رفاه کامل» که روزی از مهمترین فاکتورهای اقبال عمومی جوانان به این رشته ها بود، نیست! امروز مسئله اصلی این جامعه، «تاب آوری» و «معیشت» است! یعنی شغلی که با مهم ترین هدیه خداوند به آفریده اش، یعنی «جان» او سر و کار دارد، امروز نه تنها دغدغه خانه و خودروی «با کلاس» ، که مشکل اداره و دخل و خرج محل کار خود را دارد! ناگفته پیداست که درصدی از این جامعه، «هنوز» به این حد بحرانی از معیشت نرسیده و حتی جزو اقشار برخوردار محسوب می شود، ولی درصدی از آنها دردمندانه، حتی از خط فقر هم عبور کرده اند. این یعنی اغراق نامعقول و ناعادلانه در مسئله تعرفه دستوری پزشکان، به عنوان قشر نخبه و شاغلان در یک شغل حساس.
وی با اشاره به این که علاوه بر عقب ماندن شدید تعرفه های پزشکی که انباشته چندین سال کج اندیشی بوده، اذعان کرد : افزایش شدید شاغلین پزشکی علیرغم تصور و نمایش نادرست مسئولین به سقوط معیشتی پزشکان دامن زده و همه اینها تحت تأثیر هجمه ناجوانمردانه برخی رسانه ها، بقدری جامعه را برای زندگی پزشکان نا امن نموده، که موج بی سابقه مهاجرت آنان را سبب شده است.
عضو شورای عالی نظام پزشکی در پایان یاد آور شد : دولت باید ضمن جبران عقب ماندگی انباشته تعرفه های پزشکی، فرمول جدیدی برای تعرفه ها بویژه در بخش خصوصی در نظر بگیرد، تا شغلی چنین مفید و ضروری برای یک جامعه، روز به روز دچار افت کیفیت نشده و نهایتا مردم از این نابسامانی متضرر نشوند.
انتهای پیام