پرداخت مالیات و تسلیم اظهار نامه مالیاتی در قبال درآمد، یک امر قانونی است که جامعه پزشکی نیز از آن مستثنی نیست؛ اما همواره پرداخت مالیات از سوی جامعه پزشکی با حاشیه هایی همراه بوده و حرف و حدیثهایی پیرامون فرار مالیاتی شاغلین حرف پزشکی مطرح می شود که چندان با واقعیت ها همخوانی ندارد. اگرچه گزارش های ضد پزشک و البته خلاف واقعیت از جامعه پزشکی در موضوع پرداخت مالیات وجود دارد در این میان باید پرسید که چند نفر از پزشکان فرار مالیاتی دارند؟ در سایر مشاغل فرار مالیاتی چقدر است؟ مسؤولان سازمان امور مالیاتی بر این نکته اعتراف کرده اند که جامعه پزشکی از خوش حساب ترین مودیان مالیاتی کشور است؛ هر چند نمیتوان منکر فرار مالیاتی معدود افرادی از جنس جامعه پزشکی شد، درست مثل دیگر حِرَف و اصناف و مشاغل که فرار مالیاتی دارند اما علی رغم جریان سازی های رسانه ای مطابق تازه ترین آماری که از سوی سازمان امور مالیاتی اعلام می شود از بین بیش از 350 هزار عضو سازمان نظام پزشکی بالغ بر 100 هزار عضو در قالب پروانه مطب و موسسات درمانی و امثالهم فعالیت مستقل شخصی دارند و از مجموع این تعداد کمتر از 750 نفر در لیست فرارمالیاتی قرار می گیرند یعنی چیزی حدود 700 نفر از 350هزار عضوسازمان نظام پزشکی!
گفت و گوی ما را با دکتر آرش انیسیان مدیر کل برنامه ریزی اقتصاد سلامت سازمان نظام پزشکی پیرامون ساز و کار مالیات ستانی از سوی شاغلین حرف پزشکی را بخوانید:
با توجه به اینکه موضوع مالیات پزشکان یک بحث فنی است بفرمایید ساز و کار و مبنای محاسبه مالیات پزشکان چگونه است؟
از نظر سازمان مالیاتی، تمامی صاحبان مشاغل از جمله پزشکان که به فعالیتی اشتغال دارند طبق آیین نامه اجرایی ماده ۹۵ قانون مالیاتهای مستقیم به سه گروه اول، دوم و سوم مالیاتی تقسیم بندی میشوند که هرکدام تکالیف مالیاتی متفاوتی دارند.
گروه اول؛صاحبان مشاغلی در این گروه هستند که مبلغ فروش یا آخرین مالیات قطعی شده آنها از مبلغی بالاتر باشد و باید تمام تکالیفی را انجام دهند که شرکتها (اشخاص حقوقی) انجام میدهند مانند ارسال اظهارنامه مالیاتی، ارسال معاملات فصلی، صدور صورتحساب، نگهداری دفاتر قانونی برای درج تمام معاملات مالی، ارائه اسناد و مدارک به مأمورین مالیاتی، ارسال لیست حقوق و دستمزد و…، است.
گروه دوم؛این گروه نیز بر اساس میزان فروش و مالیات قطعی شده خود که مبالغ آن کمتر از گروه اول است باید اظهارنامه مالیاتی را مشابه گروه اول ارسال کنند و برای هر ماه گزارشی از کلیه درآمدها و هزینههای خود را ثبت کنند و یک گزارش سالانه نیز تهیه کنند و به اداره امور مالیاتی مربوطه تحویل دهند.
گروه سوم،گروه سوم صاحبان مشاغلی هستند که در گروه اول و دوم قرار ندارند ولی ارسال اظهارنامه مالیاتی و تهیه گزارش سالانه درآمد و هزینهها و ارایه آن از جمله وظایف آنها است. این گروه هم لزومی به داشتن دفاتر قانونی یا دفاتر درآمد هزینه ندارند و ثبت دستی درآمد و هزینه قابل قبول است. بیش از 80 درصد جامعه پزشکی در گروه سوم مالیاتی طبقه بندی می شوند و بیش از 15 درصد از 20 درصد باقی مانده در گروه دوم و کمتر از 5 درصد از جامعه پزشکی مشمول تکالیف گروه اول مالیاتی هستند.
طبق اعلام سازمان امور مالیاتی پزشکان جزو مودیان خوش حساب مالیاتی هستند. بفرمایید برخی جریان سازی ها علیه پزشکان با کلید واژه فرارمالیاتی پزشکان از کجا نشات می گیرد؟ آیا مالیات برای مشاغل پزشکی با سایر مشاغل متفاوت است؟
جامعه پزشکی به عنوان قشر فرهیخته در جامعه همیشه در انجام تکالیف مالیاتی نسبت به سایر اقشار جامعه پیش رو بوده است. میزان پرداخت مالیات و میزان مشارکت در استفاده از تبصره 100 قانون مالیات های مستقیم عملا این اجازه را می دهد که افراد بتوانند مالیات شان را بصورت مقطوع تا سطحی از درآمد پرداخت کنند بنابراین جامعه پزشکی، جامعه ای است که بطور عمده با قوانین همراه است آن چیزی که اصطلاحا به عنوان فرار مالیاتی در بین جامعه پزشکی اعلام میشود، نمی توان گفت اصلا نیست ولی ممکن است بسیار ناچیز باشد. بیش از 350 هزار نفر عضو سازمان نظام پزشکی هستند و بیش از 100 هزار نفر از بین اعضای جامعه پزشکی در قالب پروانه مطب و موسسات و امثالهم فعالیت مستقل شخصی دارند. از بین اینها کمتر از 750 نفر را سازمان امور مالیاتی رسما به عنوان فرارمالیاتی اعلام کرده است (از نظر ما این عدد هم قطعی نیست). این عدد در یک جامعه 350 هزار نفری تقریبا چیزی نزدیک به صفر است. ما خودمان را با هیچ قشری مقایسه نمی کنیم اما آن چیزی که مهم است عدالت مالیاتی است. تفاوت جامعه پزشکی با سایر اقشار این است که جامعه پزشکی از معدود اقشاری است که در تبصره 6 قانون سالانه بودجه بطور علی الحساب 10 درصد از عملکردشان در مراکز درمانی پایان ماه به سازمان امور مالیاتی پرداخت می شود.بقیه مشاغل 4 ماه بعد از اتمام سال مالی موظف به پرداخت مالیات شان هستند. به دلیل اینکه اغلب مراکز درمانی و پزشکان بخصوص در شهرستان ها با سازمان های بیمه گر قرارداد دارند عملا عملکردشان در قبال سازمان های بیمه گر شفاف و قابل رصد است و بر آن مبنا هم مالیات پرداخت می کنند.
مالیات در مشاغل پزشکی ( بخش مربوط به عملکرد جامعه پزشکی) در مراکز درمانی بصورت 10 درصد علی الحساب پایان ماه پرداخت می شود و مابقی پایان سال درقالب اظهار نامه ارسال می شود و مابالتفاوت آن را پرداخت می کنند.از طرفی جامعه پزشکی برای صدور و تمدید پروانه فعالیت خود لازم است پرونده مالیاتی داشته باشد و مالیات سال های قبل شان را تسویه کرده باشند. بسیاری از مشاغل از این قاعده مستثنی هستند . جامعه پزشکی از جمله معدود مشاغلی است که صدور پروانه فعالیت شان منوط به تسویه حساب مالیات است.
آیا پزشکان از آگاهی مالیاتی لازم برخوردار هستند؟ اگر نه چه باید کرد؟
متاسفانه میزان آگاهی از فرایند مستندسازی و پرداخت مالیات در بین جامعه پزشکی بالا نیست. برخی از افراد سودجو در قالب مشاور مالیاتی اطلاعات اشتباه به همکاران ما می دهند. همه اینها باعث می شود اعضای سازمان نظام پزشکی دچار مشکلات و چالش های جدی در بحث مالیات شوند. آگاه سازی کمک کننده است از طرفی یکی از ظرفیت های خوب استفاده از تبصره ماده 100 قانون مالیات های مستقیم است که سازمان امور مالیاتی امسال سقف بسیار بالاتری را برای استفاده از این تبصره قایل شده است. این تبصره باعث می شود، بیش از 90 درصد جامعه پزشکی بتوانند با دردسر کمتری تکالیف مالیاتی شان را انجام دهند و مالیات نسبتا عادلانه ای را پرداخت کنند.
به نظر شما عدم آگاهی مالیاتی، پزشکان را متحمل پرداخت خسارت می کند؟
قطعا همینطور است. زمانی که اظهار نامه مالیاتی درست تکمیل نشود ملاک رسیدگی مالیاتی قرار می گیرد. اگر این اظهار نامه کمتر از درآمد واقعی باشد مابالتفاوت مبلغ اظهار نامه و درآمد واقعی با مبلغی که سازمان امور مالیاتی احصا می کند به عنوان کتمان درآمد در نظر گرفته شده و مشمول جرایم خواهد بود و خسارت آن را باید مودی پرداخت کند. در سال های اخیر در رسیدگی های مالیاتی کلیه حساب های تجاری بررسی می شود و قطعا مودی و اعضای سازمان نظام پزشکی باید آگاهی داشته باشند که کدامیک از حساب ها تجاری محسوب می شود تا در اظهار نامه عملکردی شان گنجانده شود. در اظهار نامه ماده 100 که بصورت اتوماتیک صادر و مبلغ مالیات تعیین می شود کلیه تراکنش های حساب های جاری به عنوان درآمد شغلی در آن لحاظ می شود. باید در نظر داشت برای هر یک از رشته های تخصصی پزشکی، دندانپزشکی، پیراپزشکی ضریبی از درآمد مشمول مالیات وجود دارد که به آن ضریب"انتاکد" گفته می شود. برای مثال این ضریب برای پزشکان عمومی 15 است یعنی 15 درصد از درآمد ناخالص پزشکان مشمول مالیات است در حالیکه همکاران ما ممکن است آگاهی نداشته باشند و گروه رسیدگی کننده امور مالیاتی یا مشاورین مالیاتی اعداد بالاتری را به اشتباه اعلام کنند و همکاران ما تصور می کنند عدد مالیاتی که بر اساس 15 درصد پرداخت می کنند به لطف مشاور مالیاتی بوده است.
موسسات درمانی از مطب تا درمانگاه و بیمارستان با شرایط امروز توانایی مدریت امور مالیاتی را دارند؟ به اعتقاد شما ایا مالیات ستانی از پزشکان در کشور ما عادلانه است؟
متاسفانه در کشور ما مالیات عادلانه نیست. مالیات عادلانه به این معنا است که مالیات بر مبنای بهای تمام شده خدمات و میزان سود واقعی خدمت یا شغل گرفته شود. در سال های اخیر با وجود تورم بالای 40 درصد همیشه عدد تعرفه های پزشکی 20،25 درصد بوده است و در هیچ سالی بر خلاف امسال که 35 درصد تعرفه ها افزایش یافت، اینگونه افزایش تعرفه نداشتیم. با این حال به دلیل افزایش تورم 40 درصدی در سال های اخیر بهای تمام شده خدمات نیز به شدت افزایش پیدا کرده ولی به آن اندازه درآمد افزایش پیدا نکرده است و از سویی ضرایب مالیاتی هم ثابت مانده است. البته با لطف و همکاری سازمان امور مالیاتی برخی از این ضرایب در سال 1400کاهش پیدا کرد ولی بعد از آن کاهش ضریب را نداشتیم و این امر باعث شد میزان مالیاتی که بر مبنای "اینتاکد" تعیین می شود عادلانه نباشد. گروه سوم و دوم مالیاتی نیز به دلیل اینکه ملزم به داشتن دفاتر درآمد و هزینه نیستند و از طرفی مستندسازی درآمد و هزینه، کار مشکلی است عملا اعضای سازمان نظام پزشکی در رسیدگی مالیاتی دچار ضرر و زیان می شوند.
آیا ادامه حیات موسسات خصوصی با این نحوه اخذ مالیات امکان پذیر است؟ با توجه به اینکه این روزها خبرهایی مبنی بر ورشکستگی و تعطیلی موسسات و مراکز درمانی بیش از پیش به گوش می رسد و این مسئله نگرانی هایی را در مناطقی با بار مراجعات زیاد در پی داشته است؟
مهم ترین عامل افت جدی در ساختار اقتصاد سلامت کشور بحث تعرفه و افزایش هزینه های تمام شده خدمات به نسبت درآمدی که احصا می شود، است. مالیات عملا بخشی از این چالش است. وقتی تعرفه مناسب نداریم قطعا نمی توانیم حاشیه سود منطقی هم داشته باشیم. از طرفی مالیات بر مبنای حاشیه سودی که سال های قبل پیش بینی می شد تعیین می شود. مالیات یکی از عواملی است که منجربه افت بیشتر اقتصاد در حوزه سلامت شده است بطوریکه در سال های اخیرهیچ بیمارستان خصوصی تازه تاسیسی نداشته ایم همچنین تاسیس مراکز درمانی و نوسازی و بازسازی فضاهای فیزیکی و تجهیزات در مراکز درمانی بسیار کاهش پیدا کرده و همه اینها باعث آسیب به سلامت مردم می شود.معافیت و مشوق های مالیاتی برای جبران هزینه ها، کمک کننده است.
تفاوت طلافروشان با پزشکان در اخذ مالیات چه توجیهی دارد؟
ما جامعه پزشکی را با هیچ قشری مقایسه نمی کنیم نکته بسیار مهم در هر جامعه ای اجرای عدالت از جمله عدالت مالیات است. من از ساختار اخذ مالیات از جامعه طلافروشان اطلاعی ندارم و اظهار نظر هم نمی کنم اما اگر اعتراضی وجود دارد قطعا مختص جامعه طلافروشان نیست جامعه پزشکی هم انتقادات جدی به ساختار دریافت مالیات از سازمان امور مالیاتی دارد. جامعه پزشکی قطعا روش مذاکره و محروم نکردن مردم از خدمات را در پیش گرفته است مسلما اگر این روش جواب ندهد ممکن است تبعات جدی منفی را به دنبال داشته باشد.
گفتنی است؛ پایگاه اطلاع رسانی سازمان نظام پزشکی در نظر دارد طی سلسله گزارش هایی علاوه بر شفاف سازی حاشیه های پیرامون مالیات پزشکان همچنین برخی ابهامات موجود در این زمینه را واکاوی کند.