تلفن 115 زنگ میخورد، یک نفر آن سوی خط هراسان در خواست کمک میکند. نزدیکترین تیم، به محل اعزام میشوند، آمبولانس که از راه میرسد، دو تکنیسین خودشان را به انتهای کوچه میرسانند؛ جایی که بیمار انتظار میکشد. معاینه اولیه حکایت از سکته قلبی بیمار سالخورده دارد، تیم اورژانس در حال معاینه اولیه است که ناگهان فرزند بیمار به آنها حملهور میشود: «تار مویی از سر پدرم کم شود، اورژانس را با خاک یکسان میکنم.»
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه همشهری ،این تنها یک مورد از صدها خشونتی است که علیه کادر درمان اعمال میشود. از میان تمام نیروهای درمان، پرستاران اورژانس بهدلیل حضور سریعتر و مستقیمتر بر بالین بیمار، بیش از پزشکان و پرستاران، در معرض انواع خشونتهای کلامی و فیزیکی قرار دارند. گزارشهای رسیده از مراکز درمانی، حکایت از افزایش حمله به کادر درمان در دوران کرونا دارد. پیش از این معاون حقوقی سازمان نظام پرستاری گفته بود که در یک هفته حداقل2تا3 مورد خشونت علیه پرستاران گزارش میشود.
روایت پزشکان و پرستاران؛ از تهدید به قتل تا کتککاری به قصد مرگ
پرستاران و پزشکان در مراکز درمانی تجربههای تلخی از اعمال انواع خشونتها علیه خود دارند، آنها میگویند که بهطور مرتب در معرض انواع ناسزاها و توهینها قرار دارند و با وخیمشدن حال بیماران، تهدید به مرگ میشوند:« بارها شاهد بودم که همراهان بیمار پس از ناموفق بودن عملیات احیا، به جان مسئول احیا و پرستاران، افتاده و آنها را کتک زدهاند.» این روایت یک پرستار از تجربه سالها فعالیت در مراکز درمانی است.
از اسفند98 که کرونا شایع شد، میزان مراجعه به مراکز درمانی هم با افزایش قابل توجهی همراه شد، در دورانی که مبتلایان به کرونا، یک به یک جانشان را از دست میدادند، میزان درگیریها هم به اوج خود رسیده بود. یکی از قربانیان این حملات، محمد ابوترابی، متخصص بیهوشی بیمارستان امامخمینی پیرانشهر است که اول تیر سال گذشته، از سوی همراهان یک بیمار بهشدت مجروح شد. او در اتاق عمل بود که باخبر شد، جوان 33ساله مبتلا به کرونا با وضعیت جسمی وخیم توسط اقوامش به بیمارستان آورده شده و در قسمت ایزوله بیمارستان بستری شده است. بیمار باید به دستگاه ونتیلاتور متصل میشد. ابوترابی بر بالین بیمار نرسیده بود که بیمار جان داد و پزشک معالج از راه رسیده بود. در راه بازگشت به اتاق عمل اما، 3نفر از همراهان بیمار به سمت او حمله ور شده و بهشدت او را مضروب کردند. ابوترابی درباره حادثه آن روز به همشهری میگوید: «تا زمانی که به هوش بودم ضربات متعددی به سر و صورت من وارد کردند و با لگد بهصورتم زدند.همین ضربات باعث شد تا چشم راستم خونریزی کند و بهطور موقت بیناییام را از دست بدهم. ضرب و شتم همراهان بیمار در زمان بیهوش شدن من هم ادامه داشت که در اثر ضربات متعدد استخوان گونه و زیر حدقه چشمم و استخوان بینیام شکست و مردمک چشمم هم پاره شد.» ابوترابی برای بازگشت بینایی چشماش ناچار به انجام چندین عمل جراحی و لیزر شد اما شدت ضربات به حدی بود که باعث شد چشم راستش، دید نزدیک را از دست بدهد و مدتها برای درمان شکستگی و ترومایی که به او وارد شده بود، خانهنشین شد: «معاونکل وقت وزیر بهداشت به محض اطلاع از حادثه، با درخواست من، حکم جابه جاییام را به یکی از استانها صادر کرد تا بیشتر از این اتفاقی برای من از سوی همراهان متوفی که در شهر خود صاحب نفوذ هستند نیفتد.
اما مسئولان دانشگاه علوم پزشکی آذربایجان غربی، شبکه بهداشت و درمان و مدیر و رئیس بیمارستان پیرانشهر هیچ حمایتی از من نکردند و نهتنها احوالی از من نپرسیدند بلکه حتی درخصوص از بین بردن و شکستن وسایل بیمارستان هم از سوی همراهان متوفی هیچ خسارتی دریافت نکردند.» او درباره روند رسیدگی به پروندهای که در اینباره تشکیل شده هم توضیح میدهد و میگوید: «من از همراهان بیمار شکایت کردم، اما تاکنون هیچ حکمی صادر نشده است.» او از روند پیگیری وضعیتاش از سوی مسئولان جدید سازمان نظام پزشکی گلایه دارد.
ماجرا به اینجا ختم نمیشود، در کنار انبوه خشونتهای فیزیکی علیه کادر درمان، نزدیک ترین حادثه 7دی ماه برای پرستار اراکی در بخش مغز و اعصاب بیمارستان رخ داد. این پرستار از سوی همراه بیماری مضروب شده بود. یکی از همکاران این پرستار که نخواست نامش در گزارش بیاید درباره جزئیات حادثه به همشهری میگوید: مردی تقریبا 50ساله با مشکل شکستگی مهره کمر، پس از مراجعه به اورژانس و تأیید پزشک برای بستری به بخش اعصاب و روان ارجاع داده شد. این بیمار همراه یک مرد و 3زن، ساعت23:30 به بیمارستان مراجعه کردند که در دوران کرونا، این تعداد همراه غیرقانونی است اما حراست بیمارستان اغلب در این زمینه نظارت کافی ندارد. در نهایت پرستار تخت مورد نظر را برای بیمار آماده کرد اما خانواده بیمار مخالفت کردند.»
او ادامه میدهد:« همسر بیمار، اصرار داشت بیمار در اتاقی که بیمار دیگری در آن بستری بود، بستری شود اما این امکان وجود نداشت. در نهایت یکی از همراهان بیمار، با دیدن مخالفت کادر درمان، شروع به فحاشی کرد و با حمله به پرستار، او را مورد ضرب و شتم قرار داد. پرستار هم بهدلیل شدت جراحات بیهوش و در همان بیمارستان بستری شد.» او به روند پیگیری این پرونده اشاره میکند و میگوید:« با پیگیریهای زیاد در نهایت نامهای به دادستانی داده شد اما هنوز جلسه دادرسی برای این پرونده تشکیل نشده است.»
این پرستار از بالا بودن میزان خشونت علیه پرستاران و نبود حمایتهای ویژه از آنها گلایه میکند و میگوید: «در مراکز درمانی تمهیدات خوبی برای حمایت از کادر درمان درنظر گرفته نمیشود، بهطوریکه چند روز پس از این اتفاق، حادثه مشابهی برای یکی دیگر از پرستاران در همان بیمارستان رخ داد تا جایی که منجر به شکستن سر و بینی پرستار شد.» او میگوید: «پرستاران نمیتوانند از امنیت کافی برخوردار باشند، بهدلیل مشکلات و کمبود امکانات بیمارستانها، پذیرش و رسیدگی بهکار بیماران هم معمولا با تأخیر انجام میشود.»
پرستاران، قربانیان انواع خشونت
محمد شریفیمقدم، دبیر کل خانه پرستار هم با اشاره به اینکه ضرب و شتم و توهین به پرستاران بسیار شایع است، به همشهری میگوید: «براساس تحقیقی که در دهه80 در کشور انجام شد، مشخص شد که بیش از 85درصد پرستاران در 6ماه کاری مدام مورد خشونتهای کلامی و فیزیکی قرار میگرفتند.» بهگفته او، پرستاران در صف اول دسترسی بیمار و همراهان او به خدمات درمانیاند و به همین دلیل بیش از سایر نیروهای درمان در معرض خشونت قرار میگیرند: «در بسیاری از موارد خشونتهای ایجاد شده بهعلت عملکرد پرستار نیست و بعضا به این علت که پزشک در دسترس نیست و یا بیمار جا به جا نمیشود و دلایل دیگر این خشونتها از سوی بیمار یا همراهان او وارد میشود.»
او میگوید: «اینکه همراه بیمار، پرستار یا نیروی دیگری را مورد خشونت قرار دهد، موضوع پذیرفته شدهای نیست و این اتفاق بهدلیل ناکارآمدی سیستم بهداشت و درمان رخ میدهد. برخی تصور میکنند پرستار باید مسئولیت کمبودهایی را که در سیستم درمانی کشور وجود دارد بهعهده بگیرد. هماکنون مراکز درمانی با کمبود پرستار مواجهند و پرستاران نمیتوانند خدمات خوبی به بیماران ارائه دهند. درحالیکه همراهان بیمار تصور میکنند که به بیمارشان بیتوجهی میشود و در نهایت به خشونت کلامی و فیزیکی متوسل میشوند.»
براساس اعلام شریفیمقدم، تعداد پرستارانی که در مراکز درمانی مشغول فعالیتاند یک سوم تعداد مورد نیاز است و اگر تعداد پرستاران بیشتر شود، شاید بتوان خدمات بهتری به بیماران ارائه داد و جلوی این برخوردها گرفته شود. در کنار افزایش نیرو، دبیر کل خانه پرستار بر استقرار نیروهای انتظامی در مراکز درمانی هم تأکید میکند: «مسئولان انتظامی در مراکز درمانی اغلب نظاره گر هستند و میگویند اگر مداخله کنیم، خودمان هم مورد ضرب و شتم قرار میگیریم. درحالیکه باید امنیت شغلی پرستاران تامین شود. اگر سیستم قضایی به سرعت این موارد را رسیدگی کند و مدیریت بیمارستانها و مراکز درمانی هم از نظر حقوقی پیگیر پرونده پرستارانی باشند که مورد ضرب و شتم قرار گرفتهاند، این اتفاقات هم کمتر رخ میدهد.»
قوانین بازدارنده نیست
محمدکرم درآبادی، سرپرست روابطعمومی اورژانس است. او بارها حین انجام ماموریت، مورد خشونت کلامی و فیزیکی همراهان بیمار قرار گرفته و حالا به همشهری میگوید:«چندی پیش در پی یک تماس تلفنی، به منطقه فاطمی تهران اعزام شدیم که بیمار نیاز به احیای قلبی - ریوی داشت. با رسیدن به محل مورد نظر با اینکه بیمار فوت کرده بود، بلافاصله عملیات احیا را آغاز کردیم، برادر بیمار با رسیدن ما ابتدا شروع به فحاشی و سپس کتک کاری کرد با وجود این همکارم سپر جانم شد و ضربات وارد شده را به جان خرید تا من بتوانم عملیات احیا را انجام دهم. اما درنهایت به من هم حملهور شد.
بهگفته او پس از این حادثه با پلیس تماس گرفته و برای اتفاق رخ داده صورتجلسه تشکیل دادند اما بهطور کلی، 90درصد نیروهای اورژانس حین ماموریت مورد ضرب و شتم قرار میگیرند، این در حالی است که بهدلیل شرایط روحی خانواده بیمار، معمولا شکایتی هم از آنها نمیشود. درآبادی میگوید: «اگر قانون بازدارندهای در اینباره وجود داشته باشد، شاید بتوان جلوی این اتفاقات را گرفت.» بهگفته او، تکنیسینهای اورژانس و فوریتهای پزشکی روزانه بیش از 12ماموریت در سطح شهر میروند که حداقل در طول ماه یک یا دو بار مورد خشونت فیزیکی و یا کلامی قرار میگیرند.
تعطیلی پایگاه اورژانس بهدلیل ضرب و شتم کارکنان
مجتبی خالدی، سخنگوی اورژانس کشور با اشاره به اینکه کادر درمان بارها مورد حمله قرار میگیرند به همشهری میگوید: «بیشتر افرادی که با اورژانس تماس میگیرند و تقاضای کمک دارند نمیدانند چه اقداماتی باید برای بیمارشان انجام بگیرد و ممکن است از نوع اقدامات درمانی انجام شده توسط همکاران ما دلخور شوند و شروع به پرخاشگری زبانی یا بدنی کنند. در شرایطی که بیمار قرار دارد همکاران ما فرصت این را ندارند که به آنها توضیح دهند قرار است چه خدمتی به بیمار ارائه دهند.»
بهگفته خالدی، قوانین حقوقی در قبال بیحرمتی و ضرب و شتم کادر درمان 6ماه حبس و مجازات را درنظر گرفته که هیچگونه بازدارندگی ندارد و ضرب و شتم کادر درمان و توهین کلامی به آنها در دراز مدت باعث از بین رفتن انگیزهشان برای ادامه کار میشود. سخنگوی اورژانس کشور، به تعطیلی موقت یک پایگاه اورژانس در اثر ضرب و شتم کارکنانش اشاره میکند و میگوید: «چندی پیش یکی از پایگاههای اورژانس در یکی از شهرهای جنوبی کشور بهدلیل برخورد نامناسب مردم با تکنیسینها و ضرب و شتم آنها یک ماه ونیم تعطیل شد و با تعطیل شدن این پایگاه مردم برای مدتی از دریافت خدمات اورژانس محروم شدند.»
بهگفته او، در اورژانس پیشبیمارستانی تمام تلاش نیروها این است که علاوه بر خدمات رایگانی که ارائه میشود شرایط بیمار بهتر شود و با وجود ضرب و شتم تکنیسینها هیچ فردی دوست ندارد که هموطنش در حبس و زندان بهسر ببرد و دور از خانواده باشد با وجود این سازمان اورژانس مجبور است برای پیشگیری از جرمهای بیشتر درخواست رسیدگی به این ضرب و شتمها را از دستگاه قضا داشته باشد و قوانین بازدارندهتری در این خصوص تدوین شود تا این اتفاقات کمتر رخ دهد.