هیأت مدیره سازمان نظام پزشکی تهران بزرگ ضمن تأکید بر تعهد جامعه پزشکی برای ارائه خدمات مناسب و با کیفیت به مردم عزیز ایران، اعلام میدارد تصمیمات این چنین نه تنها در جهت خدمت به مردم نیست، بلکه در آینده نه چندان دور وضع را از آنچه اکنون با عدم اقبال پزشکان به ورود به رشتههای تخصصی و فوقتخصصی مورد نیاز دیده میشود به مراتب بدتر خواهد کرد و دور نیست که دوباره نیازمند پزشکان وارداتی با پایینترین سطح دانش و آشنایی با فرهنگ مردم ایران برای خدمات ابتدایی شویم.
ستاد علم و فناوری دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی در باره پیشنهاد افزایش ناگهانی ۳۰۰۰ نفری ظرفیت پزشکی از طرف شورای ستاد راهبری اجرای نقشه جامع علمی کشور، به دنبال مخالفتهای وسیع صاحبنظران این عرصه، در تاریخ 1/9/1400 بیانیهای در دفاع از این طرح برای کمک به شورای مزبور در توجیه آن منتشر کرد.(1) در این بیانیه چهار دلیل برای درست بودن افزایش ناگهانی ظرفیت رشتههای پزشکی ارائه شده که توضیحات زیر بطور اختصار برای تنویر افکار عمومی و کارشناسان اهل فن تقدیم میگردد:
- پایین بودن سرانه پزشک در ایران در مقایسه با کشورهای عضو گروه 20.
ضمن تأکید بر این نکته که وضعیت خدمات پزشکی ایران با بسیاری از کشورهای گروه 20 قابل مقایسه است، این سؤال مطرح می شود که آیا شباهتی بین وضعیت اقتصادی- اجتماعی ایران با این کشورها وجود دارد؟ و آیا اصولا میتوان در محاسبه میزان نیاز به پزشک و تربیت آن، تفاوت ویزیت 44600 تومانی پزشک عمومی در ایران با ویزیت 100 دلاری در این کشورها و 30 دلاری در هند (که ارزانترین خدمات پزشکی را دارد) و ویزیت 67700 تومانی متخصص در ایران با ویزیت 200 تا 300 دلاری آنها را ندیده گرفت؟ در واقع باید پرسید کشور ما از کدام جهت با کشورهای گروه 20 قابل مقایسه است که در این زمینه دوستان معیاری این چنین انتخاب کردهاند.
همانگونه که بارها توسط نهادهای مسئول در حوزه بهداشت و درمان ذکر شده یک مشکل کشور عدم ماندگاری پرشکان و موضوع مهاجرت یا جذب مشاغل دیگر شدن شماری ازپزشکان است و یکی از راهکارهای حل این موضوع واقعی کردن تعرفه ها است. در صورتی که ما رضایت جامعه پزشکی را به سطح رضایت پزشکان کشورهای عضو گروه بیست رساندیم می توانیم درخصوص پایین بودن سرانه نسبت به آن ها صحبت کنیم
- خلط مبحث آمایش آموزش عالی پزشکی و حتی آمایش ارائه خدمات پزشکی و سرانه پزشک در کشور.
تصور رفع مشکل توزیع و بکارگیری نیروی درمانی با افزایش ظرفیت علیرغم تجربه بیش از دو برابر شدن تربیت نیرو در سه دهه گذشته بسیار جالب است. با این استدلال ما باید در تمام بخشهای صنعت که به تعداد بسیار بیشتر از نیاز نیرو تربیت کردهایم، الان هیچ مشکلی نداشته باشیم. ضابطه تربیت نیروی انسانی در گروه پزشکی که کاملا خدماتی و به شدت تخصصی و از جنس خاص است، میزان نیاز و توان بکارگیری این میزان از فارغ التحصیلان است و نمیتوان بخش آموزش را از آمایش و تولیت جدا دید.
- افزایش ظرفیت پذیرش پزشکی خواسته منطقی نخبگان و دلسوزان کشور است.
در استدلال شورا برای افزایش ظرفیت آمده است در حال حاضر ۲٪ متقاضیان تجربی در پزشکی و دندانپزشکی قبول میشوند! سؤال اول این است که اگر با افزایش ناگهانی ۵۰ درصدی ظرفیت این عدد به ۳٪ افزایش یابد، معضلات نخبگان کشور حل میشود؟ و سؤال دوم اینکه اگر روزی همه نخبگان مایل به تحصیل در رشته هایی چون نقاشی یا راه و ساختمان یا جامعه شناسی بودند، باید ظرفیت این رشتهها را به اندازه تمایل ایشان زیاد کرد؟ این استدلالهای عجیب سؤال بزرگتری را هم به ذهن متبادر میکند و آن اینکه اصولا مکانیسم کارشناسی اعضای شورا در این موضوع چگونه است و بر اساس کدام اطلاعات و با چه منطقی نتیجهگیری کردهاند؟
- افزایش ظرفیت پذیرش پزشکی، باتوجه به شرایط فعلی و همچنین نیاز آینده کشور مصوب گردیده است. شورای عالی انقلاب فرهنگی محافظت لازم جهت جلوگیری از توسعه ظرفیت بیش از حد نیاز و مواجه شدن با مازاد پزشک در آینده را داشته است.
در این باره ضمن تشکر از توجه دوستان به مبنای این طرح که میزان نیاز است، باید پرسید این نیازسنجی توسط کدام مرجع و با چه مقدمات و مفروضاتی انجام شده است. در حد اطلاع ما شورای گسترش وزارت بهداشت در سالهای نه چندان دور این نیازسنجی را در حوزه پزشک متخصص انجام داده و نتایح آن موجود و با پیشنهاد دوستان بسیار متفاوت است. تربیت پزشک مازاد بجز هزینه کلان در شرایط فعلی کشور و عوارض فراوان در کوتاه مدت و میان مدت و درازمدت و برهم زدن آرامش ذهنی پزشکان و کادر درمان درگیر با همه گیری کووید 19 هیچ سودی ندارد.
خلاصه آنکه افرادی نظرات کارشناسان دلسوز گروه پزشکی با هر خواستگاه فکری را با برچسب تعارض منافع محکوم میکنند بدون آنکه به محتویات این نظرات توجه کنند. بر اساس آنچه پیشنهاد کردهاند، اتفاقی که برای انبوه دانشآموختگان آموزش عالی کشور افتاده به گروه پزشکی تعمیم پیدا میکند چون ظاهرا تفکر حاکم این است که اگر نمیتوان مشکلات گروهی را حل کرد، باید آن را به همه تعمیم داد! چیزی که در این پیشنهاد دیده نمیشود اشاره به زیرساخت ها و شرایط لازم برای آموزش پزشکی، هزینه بسیار بالای آموزش پزشکی و ضرورت در نظر گرفتن امکان به کار گیری این افراد در نظام سلامت است؛ و افزایش ظرفیت بدون دیدن این ملاحظات یعنی تولید تعدادی تحصیل کرده جدید آماده مهاجرت که با منابع این کشور آموزش دیدهاند. جالب آنکه در این کارشناسی هیچ اشارهای به پزشکان خارج شده از حرفه پزشکی و خارج شده یا در حال خروج از کشور و علت این اتفاقات نشده و هیچ راهی هم برای توقف این روند در آینده وجود ندارد.
هیأت مدیره سازمان نظام پزشکی تهران بزرگ ضمن تأکید بر تعهد جامعه پزشکی برای ارائه خدمات مناسب و با کیفیت به مردم عزیز ایران، اعلام میدارد تصمیمات این چنین نه تنها در جهت خدمت به مردم نیست، بلکه در آینده نه چندان دور وضع را از آنچه اکنون با عدم اقبال پزشکان به ورود به رشتههای تخصصی و فوقتخصصی مورد نیاز دیده میشود به مراتب بدتر خواهد کرد و دور نیست که دوباره نیازمند پزشکان وارداتی با پایینترین سطح دانش و آشنایی با فرهنگ مردم ایران برای خدمات ابتدایی شویم.
توجه رئیس محترم شورای عالی انقلاب فرهنگی به نامه امضا شده توسط 4 مرجع اصلی نظام سلامت یعنی وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی، کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی، فرهنگستان علوم پزشکی و سازمان نظام پزشکی مورد درخواست همه اعضای جامعه پزشکی است.