جمعه، 2 آذر 1403

گفته های محمدرضا گنج‌دانش، دانشجوی پزشکی و دارنده مدال طلای المپیاد دانشجویی در دیدار با رهبر معظم انقلاب

گفته های محمدرضا گنج‌دانش، دانشجوی پزشکی و دارنده مدال طلای المپیاد دانشجویی در دیدار با رهبر معظم انقلاب
امنیت کشور بدون شک موضوعی مهم و غیرقابل اغماض است. سربازی به‌عنوان دوره‌ای که کمک به تامین امنیت کشور می‌کند و از طرف دیگر مهارت‌های جدیدی به افراد می‌افزاید دوره‌ای مورد قبول و پسندیده است. اما این حقیر با انجام مصاحبه‌های متعدد با افراد مختلف به یقین رسیده‌ام که این دوره نیاز به بهینه‌سازی و ویرایش درجهت حفظ و تقویت مزایا و رفع نواقص و معایب خود دارد.

محمدرضا گنج‌دانش، دارنده مدال طلای المپیاد دانشجویی در دیدار نخبگان با رهبر معظم انقلاب اسلامی گفت: رب هب لی حکما و الحقنی بالصالحین واجعل لی لسان صدق فی الآخرین

سلام بر رهبر انقلاب و حاضران در این جلسه. موضوع کلی عرایض بنده بحث پیرامون «زمان» است.

۱. فرهنگ سازمانی و گام‌های اجرایی در جهت ارتقای آن

کشور به مثابه سیستمی گسترده و پیچیده، به‌طور طبیعی دارای نرخ بالای تولید مشکل است و برای داشتن کارکردی مناسب و بقا، نیازمند نرخ بالای حل مشکلات پدید آمده نیز است، اما این کافی نیست بلکه باید علاوه‌بر این به صورت فعالانه به‌سمت آرمان‌ها و اهداف و مدینه فاضله ترسیم شده خود حرکت کند.

بر همین اساس زمان امری طلایی و بسیار حائز اهمیت است؛ چراکه تاخیر در حل مشکلات دو مشکل می‌آفریند، یکی انباشته شدن مشکلات روی همدیگر تا آنجا که مشکلی که با راهکاری ساده‌تر قابل حل می‌بود نیازمند راهکاری پیچیده‌تر و یا حتی لاینحل می‌شود و مشکل دوم آن است که در مسیر نیل به مدینه فاضله سیستم دچار اختلال می‌کند.

آنچه دوستان و همکاران عزیز من در جلسات اینچنینی و مختلف از راهکار‌ها و سیاست‌ها برای حل مشکلات بیان می‌کنند غالبا برای اجرا به سازمان‌های میانی و تحتانی می‌رسند و اگر خدای نکرده این سازمان‌ها توانایی و کارایی خوبی برای اجرای این سیاست‌ها نداشته باشند، عملاً بهترین سیاست‌ها و راهکار‌ها نیز اجرا نشده و بی‌حاصل هستند. اگر دولت یا سازمان‌های حکومتی تمایل به ایجاد تغییر در امور دارند باید مانند ورزشکار المپیکی که برای کسب مدال طلا علاوه‌بر تقویت ذهن، عضلات خود را نیز آماده می‌کند، باید علاوه‌بر توجه به طراحی راهکار و سیاست‌های بالادستی به تقویت سازمان‌های میانی و پایین‌دستی نیز توجه ویژه کند.

خدا را شکر نمونه‌های زیادی از سازمان‌های موفق و با کارایی و شتاب و پویایی بالا وجود دارد که از قضا خروجی و نتیجه کار این سازمان‌ها مایه افتخار ما است، اما طبق تجربه زیسته حقیر و البته گمان می‌کنم بسیاری از حاضران در این جلسه، سازمان‌های حکومتی زیادی وجود دارند که دچار مشکلات زیادی اعم از اتلاف زمان و هزینه و انرژی، جلسات کند و فرسایشی و با کارایی پایین، غلبه نامه‌نگاری‌ها و بروکراسی اداری و رقابت بین‌بخشی بر نتیجه محوری و همکاری بین‌بخشی، در اولویت نبودن حوزه کارایی و بهره‌وری، سرعت پایین در تصمیم‌گیری و اجرا، نبود نظام انگیزشی مناسب، توجه ناکافی به بحث فرهنگ سازمانی و توجه ناکافی به حوزه جذب نیروی انسانی و جذب نیرو‌های با توانمندی و کارایی پایین به‌طوری که برخی از این سازمان‌ها تبدیل به جزایری برای افراد جویای شغل‌های آرام و روتین و بدون دردسر با درآمد متوسط و ثابت شده‌اند و مواردی دیگر هستند.

علی‌رغم سیاست‌های کلی نظام اداری ابلاغی حضرتعالی در سال ۸۹ در ۲۶ بند و زحمات کشیده‌شده توسط مسئولان محترم، همچنان فاصله بسیاری میان وضعیت فعلی سازمان‌های حکومتی و شاخص‌های مطلوب وجود دارد.

در مقابل این، سازمان‌ها و استارتاپ‌ها و شرکت‌های بزرگ و دانش‌بنیان را می‌توان دید که مبتنی‌بر فرهنگ همکاری و رقابت توامان با محوریت حصول بهترین نتیجه هستند. صرفه‌جویی و بهره‌وری را نقطه آمال خود قرار داده و ارج‌شان می‌نهند. کارایی اهمیت ویژه‌ای دارد؛ ما و نه منها و منیّت‌ها. پیوسته در طلب پیشرفت گفتگو می‌کنند و به سرعت تصمیم می‌گیرند. گره‌های کور را با توکل و خلاقیت و تخصص می‌گشایند. زمان را طلا می‌پندارند و نگهبانش هستند. از هیچ به موشک نقطه‌زن می‌رسند یا به فضا می‌روند و ماشین‌های خودران می‌سازند. به وسعت مملکت مشتری دارند و خدمت‌رسانی می‌کنند و از این قبیل مثال‌ها چه بسیار در ایران و جهان هستند.

اما راهکار چیست؟

راهکار‌ها را می‌توان به دو بخش از بالا به پایین (top to down) و پایین به بالا (bottom to top) تقسیم کرد؛ که از میان دسته اول می‌توان به گزارش‌گیری دوره‌ای و منظم از دستگاه‌های متولی، تعیین روز فرهنگ سازمانی و بزرگداشت آن، حمایت از اندیشکده‌ها و مراکز تحقیقاتی در جهت تولید علم در حوزه فرهنگ سازمانی و به کار بردن آن در سازمان‌ها و توجه به جایزه ملی فرهنگ سازمانی که نوپا است در راستای تشویق به فعالیت در این حوزه اشاره کرد. اما آنچه این حقیر در حیطه تخصصی خود یعنی مدیریت تغییر در سازمان‌ها با تمرکز بر سازمان‌های سلامت یافته‌ام این است که ایران عزیز صرفا با دستورات بالا به پایین و آیین‌نامه و مصوبه تغییر ملموس و انقلابی درجهت تحقق آرمان‌هایش نخواهد کرد، بلکه آنچه موثرتر است و تغییر محسوس می‌آفریند و ایران را به مدینه فاضله اسلامی به فضل الهی می‌رساند مدل تغییر پایین به بالا است. به عبارتی دیگر باید افراد توانمند و متخصص و متعهد در سازمان‌ها و امور وارد شوند، سپس شروع به اصلاح موضعی محیط اطراف خود کنند که این همان تکنیک تغییر «نقاط داغ متعدد» (Hotspot nodes) است و بدین ترتیب به مثابه نقاط داغ، مولکول‌های اطراف خود را به حرکت وا می‌دارند و تغییرات اساسی ایجاد می‌کنند و سپس تغییرات شروع به اتحاد می‌کنند و به یکدیگر می‌پیوندند و اینچنین تغییرات بزرگ‌تر پدید می‌آورند و لازمه این رویکرد مهارت‌آموزی و کادرسازی است.

۲. مهارت آموزی سازمان‌یافته و اثرات آن در حوزه‌های مختلف

پیرامون مهارت‌افزایی سازمان‌یافته و کادرسازی همانگونه که پیش‌تر گفته شده است مدارس و دانشگاه‌ها مشکلاتی دارند که باید اقدام به اصلاح آن‌ها کرد، اما در این میان نهاد مقام‌معظم‌رهبری به‌عنوان نهاد فراجناحی نقش ویژه‌ای می‌تواند ایفا کند و حوزه فعالیت خود را از موضوعاتی نظیر مهارت زندگی و خانواده و امور دینی گسترده‌تر کرده و با دعوت از اساتید مطرح در حوزه‌های مختلف و کاربردی و برگزاری کارگاه‌هایی همچون استراتژی، مذاکره، طراحی، برنامه‌نویسی و...، نیز توزیع بن‌های کتاب و تخفیف برای دوره‌های آموزشی مختلف در میان دانشجویان، سهمی جدی در مهارت‌افزایی و کادرسازی ایفا کند و اگر جوانان ما مسلح به دانش و مهارت شوند هم امکان تاثیرگذاری و کارایی بالاتری پیدا می‌کنند که این خود به قول استفان رابینز از اساتید مشهور فرهنگ سازمانی، منجر به افزایش رضایت ایشان می‌شود و همچنین پایه درآمدی ایشان افزایش پیدا می‌کند و هم خود جوانان و هم کشور و مردم از آن سود می‌برند. اما چاله‌ای بر سر این راه است که می‌تواند هدف را مخدوش کند و آن سیاست‌زدگی در انتخاب اساتید است، بدین صورت که با دسته‌بندی کردن‌های رادیکال و غیراصولی، متخصصان علاقه‌مند به پیشرفت ایران را به سبب اختلاف در سلایق سیاسی کنار گذاشته و افراد را از دانش و تخصص ایشان محروم کرده و مهارت‌آموزی را امری سیاست‌زده کنند و حتی تا بدان‌جا که فردی با تخصص و تجربه ناکافی به‌سبب قرابت سیاسی بیشتر انتخاب شود و بر جای فرد دیگری با تخصص بیشتر نشیند.

۳. سربازنخبگی با تمرکز بر سربازی پزشکی

امنیت کشور بدون شک موضوعی مهم و غیرقابل اغماض است. سربازی به‌عنوان دوره‌ای که کمک به تامین امنیت کشور می‌کند و از طرف دیگر مهارت‌های جدیدی به افراد می‌افزاید دوره‌ای مورد قبول و پسندیده است. اما این حقیر با انجام مصاحبه‌های متعدد با افراد مختلف به یقین رسیده‌ام که این دوره نیاز به بهینه‌سازی و ویرایش درجهت حفظ و تقویت مزایا و رفع نواقص و معایب خود دارد. قریب به اتفاق مصاحبه‌شونده‌ها بر چند نکته زیر به‌صورت متواتر تاکید داشته‌اند:

۱. اتلاف وقت و زمان‌های تلف شده زیاد طی این دوره

۲. حقوق اندک که کفاف زندگی و اداره همسر و زندگی را نمی‌دهد، از طرفی امکان فعالیت اقتصادی حین سربازی و کسب شغل و درآمد نیز میسر نیست.

از طرفی به‌طور مشخص در حوزه پزشکی، به‌علت شیوع بیماری کرونا سربازنخبگی توسط نیرو‌های مسلح لغو شده است. در تحقیقی که بنده و دوستان اینجانب انجام داده‌ایم به‌عنوان مثال در یکی از استان‌های کشور ۱۴ مرکز بهداشتی و درمانی وجود دارد و تنها یک پادگان. ۲ سرباز پزشک عمومی در پادگان، کشیک ۲۴ ساعته می‌دادند، به‌صورت مستمر و حدودا در ۲۴ ساعت ۲۰ تا ۳۰ ویزیت داشتند. این درحالی است که در نظام PHC و شبکه بهداشتی هر پزشک عمومی می‌تواند جمعیتی چند هزار نفره را تحت پوشش ارائه خدمات خود قرار دهد و تعداد ویزیت بیشتری در روز کند. در همین راستا به‌وسیله ادغام طرح پزشکی و سربازی پزشکی و همچنین ادغام خدمت‌دهی به پادگان‌ها و شهرک‌های نیرو‌های مسلح و مردم عادی، می‌توان استفاده بهینه از منابع انسانی کرد. توزیع پزشک در کشور و ارائه خدمات سلامت‌محور تسهیل می‌شود و علاوه‌بر این، توان پرداختی به پزشکان نیز افزایش می‌یابد که این خود تاثیر در تشویق ایشان دارد. همچنین زمان کمتری از جوانان تلف شده و زودتر به بازار کار وارد می‌شوند و بدین‌وسیله امکان ازدواج و توسعه زندگی شخصی و خانوادگی ایشان افزایش یافته و اثر منفی و بازدارنده بر مهاجرت نیز می‌تواند داشته باشد؛ که این مورد نیازمند توصیه و کمک حضرتعالی در ایجاب نیرو‌های مسلح به برگزاری جلسات کارشناسی و بازنگری در روال سربازی و همچنین سربازی پزشکان است.

۴. معیشت و امور رفاهی دستیاران پزشکی

دانشجویان دوره تخصص یا همان دستیاران که هرچند نام دانشجو را یدک می‌کشند، اما دارای کد نظام پزشکی بوده و اغلب بار کاری بیمارستان‌ها بر دوش آن‌هاست، با مشکلات عدیده رفاهی دست‌وپنجه نرم می‌کنند؛ که می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
- ساعات کاری بسیار زیاد در حدود ۳۶۰ تا ۵۴۰ ساعت در ماه (۱۱ تا ۱۶ ساعت در روز)
- جو مسموم و پرفشار که توسط اساتید هیات‌علمی و یا سال بالایی‌های ایشان ایجاد می‌شود و متاسفانه اساتید به کلی آن را نادیده می‌گیرند
- حقوق بسیار اندک ماهی ۳.۵ میلیون تومان که کفاف زندگی را نمی‌دهد و از طرفی به سبب فشار کاری امکان کسب درآمد شخصی هم وجود ندارد
- نداشتن بیمه شغلی و امکانات رفاهی مناسب
که این موارد حقیقتا از دوره دستیاری به‌جای دوره‌ای شیرین دوره‌ای سخت و دشوار ساخته است و فشار کاذب زیادی را به این بندگان خدا وارد می‌کند.

در میان موارد مذکور در بالا موردی را لاینحل نمی‌یابم و صرفا عزم جزم می‌خواهد تا مشکلات این عزیزان را به حداقل رسانده و شوق به مهاجرت را کاهش و کیفیت آموزشی و شغلی ایشان را افزایش دهد؛ چراکه از حدود ۱۰ سال قبل وزرای بهداشت همواره بر اصلاح موارد مذکور در بالا تاکید می‌کردند و بدان واقف بودند، اما حرکت جدی‌ای در این زمینه صورت نگرفته است.

امید می‌رود با توصیه و مطالبه حضرتعالی از مسئولان ذی‌ربط با عنایت حضرت حق حرکات بزرگ و خوبی ایجاد شود.

دکتر امیر صدری امتیاز به خبر :

ارسال نظرات

نام

ایمیل

وب سایت

نظرات شما

هم اکنون هیچ نظری ارسال نشده است. شما می توانید اولین نظردهنده باشد.