چند روز بعد از هیئت نظارت زنگ می زنند؛ میگویند اطلاعات شما را رد کرده چون آنجا نرفته اید. با خود می گویم یک دلیل دیگر برای رد صلاحیت اضافه شد: نرفتن به اداره اطلاعات با یک تماس تلفنی. لااقل حفظ ظاهر می کردند و دلیل دیگری بیان می کردند.
به گزارش روابط عمومی سازمان نظام پزشکی، برخی از اعضای جامعه پزشکی که توسط هیات های نظارت احراز صلاحیت نشده اند، گلایمندی خود را از بدعت این بار هیات نظارت مبنی بر تلفن زدن و تحقیر اعضای محترم ابراز داشته اند. رئیس هیات نظارت مرکزی، آقای دکتر روح الامینی که خود داروساز و از جامعه پزشکی محسوب می شود نیز دیروز در اظهار نظر عجیبی اغلب رد صلاحیت شدگان را عدم حسن شهرت شغلی و اجتماعی و بعضا شایبه رفتارهای نامناسب مالی (مرتبط با بند های ب و ج ماده 23 قانون نظام پزشکی ) نامید. از آنجا که سازماننظام پزشکی یک سازمان صنفی است بر اساس اصول اخلاقی و قانونی وظیفه خود می داند به حرمت شعار شفافیت که صد البته در شعارهای رئیس جمهور منتخب نیز بود به برخی از موارد اعتراض یا نقد و یا حتی تایید اشاره نماید.
دکتر محمدرضا افخمی روانپزشک , در یاداشتی به این نمونه برخورد اشاراتی کرده که در ادامه تقدیم می کنیم:
🔹 ساعت حدودا ۱۰ صبح است. در جلسه نظام پزشکی هستم. تلفن همراهم زنگ می زند. روی صفحه کلمه unknown نقش می بندد.
منتظرشان بودم. می گویم بفرمایید. صدای نسبتا جوانی می گوید: آقای افخمی؟ با خود فکر میکنم قبلا که زنگ میزدند می گفتند دکتر افخمی! احتمالا شرایط فرق کرده. میگویم بفرمایید. میگوید از اداره اطلاعات زنگ می زنم ساعت ۱۲ تشریف بیاورید ستاد خبری. می گویم ببخشید شما؟ می گوید چه فرق می کند؟ به ذهنم می آید که قبلا مودب تر بودند. حداقل اسم مستعارشان را می گفتند. می گویم می دانم اسم واقعی تان را نمی گویید حداقل همان اسم مستعار را بگویید . می گوید خب فریدی!
می گویم آقای فریدی از کجا بدانم از اداره اطلاعات زنگ می زنید. شماره که مشخص نیست؛ اصلا شاید از یک سرویس اطلاعاتی خارجی زنگ بزنید. می گوید خب حالا بیایید معلوم می شود.
🔹 میگویم قبلا پیام داده بودم که در صورت احضار نخواهم آمد. یا باید مکتوب احضار کنید یا بازداشتم کنید. برمیآشوبد و می گوید چرا پیشداوری می کنید؟ من دارم شما را دعوت! می کنم. میگویم حالا برای چه باید بیایم؟ میگوید در رابطه با یک استعلام. منظورش استعلام برای انتخابات هیئت مدیره نظام پزشکی است.
می گویم چه لزومی دارد بیایم؟ من محمدرضا افخمی هستم؛ شما مرا خوب میشناسید؛ از همه چیز من خبر دارید؛ گفته ها و نوشته هایم هم که در دسترس شماست برای چه باید بیایم.
کمی برافروخته ام. می گوید مگر من به شما بی احترامی کردم؟ ظاهرا این که ساعت ۱۰ زنگ بزند و بخواهد ساعت ۱۲ سراسیمه شرفیاب شوم بی احترامی نیست! این که خودش را حتی با اسم مستعار معرفی نکند بی احترامی نیست!
می گویم من کجا گفتم بی احترامی کرده اید (گر چه واقعا بی احترامی کرده بود. کاش اینجا صادق تر بودم)
🔹 می گویم معنی احضار یا به قول خودتان دعوت را نمی فهمم. چهار سال قبل مرا تایید کردید الآن هم شرایط عوض نشده؛ هنوز هم که همان دولت چهار سال قبل سر کار است؛ عملکرد من هممشخص است پس چه نیازی است که بیایم؟
می گوید حالا بیایید صحبت کنیم. میگویم ببینید آقا من نیازی ندارم که عضو هیئت مدیره نظام پزشکی باشم؛ در این چهار سال هم تمام توانم را برای اجرای عدالت گذاشته ام، تشنه عناوین هم نیستم؛ حالا اگر مرا نمی خواهید خب این همه دنگ و فنگ ندارد. من به ستاد خبری نمی آیم. کمی جا خورده است.
ظاهرا انتظار داشت اسم اداره اطلاعات را که شنیدم دست و پایم را گم کنم و مثل یک بچه خوب بگویم چشم و بروم. ناباورانه می گوید خب باشد اگر دوست ندارید نیایید. می گویم بله نمی آیم. خداحافظی می کنیم.
🔹 با خود می گویم چه زود خود را با شرایط هماهنگ کردند. صدای پای دولت اصولگرا را که شنیدند رفتارشان عوض شده!
بعد فکر می کنم که راستی برای یک انتخابات صنفی چه نیازی به تاییدیه نهادهای امنیتی است؟ دامنه نظارت استصوابی به کجاها که نرسیده است.
چند روز بعد از هیئت نظارت زنگ می زنند؛ میگویند اطلاعات شما را رد کرده چون آنجا نرفته اید. با خود می گویم یک دلیل دیگر برای رد صلاحیت اضافه شد: نرفتن به اداره اطلاعات با یک تماس تلفنی. لااقل حفظ ظاهر می کردند و دلیل دیگری بیان می کردند.
برایم تعجب آور نیست؛ مشخص بود که وضعیت فرق کرده و قصد رد صلاحیت داشتند اما کاش کمی هوشمندتر بودند و نمی گفتند چون نیامدی رد شدی. بعد فکر می کنم اگر با هوش بودند که وضع مملکت این نبود.
روابط عمومی سازمان نظام پزشکی برای هرگونه نقد، تایید یا رد مطالب فوق اعلام آمادگی می کند.