کتر احمد هجرتی. جراح ۳۱سالهای که وقتی در سومار شیمیایی زدند، ماسکش را برداشت و بر صورت بیمارش زد. بیمارش رزمندهای مجروح بود در بیمارستان صحرایی ۵۲۸ سومار. خودش اما حریف خردل نشد و شهید شد
یادداشتی از محمد کیاسالار
دریا نام کوچک توست
وقتی به تو فکر میکنم
پاک میشوم
امروز، ۱۲ دی، سالمرگ اوست. سالروز شهادتش. دکتر احمد هجرتی. جراح ۳۱سالهای که وقتی در سومار شیمیایی زدند، ماسکش را برداشت و بر صورت بیمارش زد. بیمارش رزمندهای مجروح بود در بیمارستان صحرایی ۵۲۸ سومار. خودش اما حریف خردل نشد و شهید شد.
این روایت را اولین بار، دو هفته پیش شنیدم. از زبان رئیس نظام پزشکی در برنامه تلویزیونی <چرخ>. مجری برنامه که مثل من برای اولین بار بود این روایت را میشنید، لحظهای خشکش زد، سپس رو به دوربین گفت: به گمانم باید این را به جوانترهایی که تماشاگرمان هستند، یادآوری کنیم که اینها داستان نیست؛ اینها را دارید از زبان پزشکی میشنوید که خودش شاهد این ماجراها بوده...
هفته پیش، در اختتامیه جشنواره سینماحقیقت، جایزه اول بخش کرونا به مستند <پسقله> رسید. فیلم درباره یک خانم دکتر بود که در بخش کرونای بیمارستان شهید صدوقی یزد آرام و قرار نداشت. دکتر زهره آخوندی، متخصص عفونی. دوربین، دکتر را دنبال میکرد و نشان میداد که چگونه او نیز مثل خیلی از همکارانش، در روند درمان بیماران کرونا، کرونا میگیرد و در همان بیمارستان محل خدمتش بستری میشود.
مستند اما سکانس تکاندهندهتری دارد. در یکی از همان شبهای بستری و بدحالی، وقتی برای یکی از بیماران کد میزنند؛ خانم دکتر سرآسیمه از بستر بیماری برمیخیزد و با همان حال بر بالین بیمار حاضر میشود... و بیمار کیست؟ یکی از پرستاران همان بخش!
وقتی از فیلمساز بابت ساخت این مستند تشکر میکردم، به او گفتم: شاید اگر این صحنهها امروز ثبت نمیشد و سالها بعد، مشابهش را در یک فیلم داستانی میدیدیم، خیلیهایمان فیلمساز را به خیالبافی متهم میکردیم و به خاطر نمیآوردیم انبوه درختانی را که در این جنگل، بیبرگ شدند تا چشم ما به تماشای ماه، روشن شود:
منم درختی که برگهایش را ریخت
تا تو ماه را
از میان شاخههایش
تماشا کنی
می توانید اطلاعات بیشتر در مورد این شهید را در لینک زیر بخوانید:
http://farhangi.tums.ac.ir/%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF-%D8%AF%DA%A9%D8%AA%D8%B1-%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D9%87%D8%AC%D8%B1%D8%AA%DB%8C_1958.html