دبیر رویداد «کرونا روایت» در گفتگو با روزنامه ایران،حمایت رسانه ملی از مستند سازانی که تصاویر نابی از خط اول مبارزه جامعه پزشکی با کرونا را به تصویر کشیده اند، موجب تقویت مستند سازان و دلگرمی جامعه پزشکی دانست.
مستندسازان در مقابله با هر بحران و بلایای طبیعی پیشتاز در ثبت و ضبط وقایع هستند. با شیوع کرونا هم همان طور که انتظار می رفت دوربین شان بسرعت روشن شد. رو به بحران ایستادند و از خط اول مبارزه جامعه پزشکی تا آنچه در بطن جامعه می گذرد را ثبت کردند. از همان روزها می شد پپش بینی کرد که روایت آنها از کرونا سهم ویژه ای در آثار این دوره از جشنواره سینما حقیقت داشته باشد؛ تا جایی که علاوه بر آثار حاضر در بخش مسابقه ملی، بخش ویژه کرونا به چهاردهمین دوره جشنواره سینما حقیقت اضافه شد. در این بخش ۲۴ اثر به صورت رقابتی حضور دارند و مستند «اتودهای قرنطینگی» فرشاد فدائیان هم در بخش نمایش های ویژه جشنواره سینماحقیقت به نمایش درمی آید. اگرچه مواجهه تیم کادر درمان با این بحران مولفه تکرارشونده در اغلب آثار در دست تولید بود اما محمد کیاسالار؛ روزنامه نگار، ترانه سرا و پزشک که دبیر جشنواره های هنری «کرونا روایت» و «فیلم سلامت» نیز بوده است می گوید، تنوع آثار ویژگی این بخش از جشنواره سینما حقیقت است: «این تنوع فقط مضمونی نیست از حیث جغرافیایی و اقلیمی هم این واریته و گوناگونی را می بینیم. علاوه بر رویارویی کادر درمان، برخورد مردم و نیروهای داوطلب در گوشه های مختلف کشورمان تصویر شده است. بخشی از آثار در فضای بیمارستان ها می گذرد و به تلاش کادر درمان پرداخته است به عنوان مثال در «شیفت شب» یا «آنجا سپیده دم» مشکلات و سختی های کار تیم پزشکی و پرستاری را شاهد هستیم. همین طور در آثاری مثل «موج اول» با تصویری از زنده یاد دکتر عباسی ابتلا و شهادت تیم پزشکی و درمانی ثبت شده است. تلاش های گروه های داوطلب بویژه بانوان در کمک رسانی به کادر درمان و تولید ماسک و گان از دیگر مضامین این آثار است. همچنین سوژه هایی که در بیرون از محیط درمان اتفاق افتاده و کمتر دیده و شنیده شده است مثل سوگ کرونایی . در مستند «موژه» شرایط سخت خانواده های داغداری که نمی توانند کنار هم باشند و سوگ شان را ابراز کنند و به تعبیر برخی روان شناس ها مثل یک مین عمل نکرده باقی می ماند، تصویر شده است. در بعضی آثار مثل «A-B-C-D» به موضوع تبعات تعطیلی و رکود اقتصادی و تاثیر اجتماعی فرهنگی آن در اقشار مختلف از جمله گروه ها تئاتری و هنری پرداخته شده است. در مستند «سمفونی ماسک» تصویر متفاوت از نسل جدید می بینیم که مسئولیت اجتماعی شان را بخوبی ایفا می کنند. یک گروه تئاتری جوان در تالار رودکی ماسک تولید می کنند و در مناطق کم برخوردار توزیع می کنند. در مستند «قطعه ۱۹» چالش های دو روحانی داوطلب برای تدفین روایت می شود؛ ترس ها و تناقض هایی که برای محک خوردن باورهایشان ایجاد می شود از نکات جالب توجه است و...»
تحقیق و پژوهش بن مایه اصلی آثار مستند است. بخشی که به نظر می رسد زیر سایه شتاب تولید در آثار مرتبط با کرونا قرار گرفته باشد. کیاسالار در این باره می گوید: «دو نگاه متفاوت و به نوعی متضاد وجود دارد. یک نگاه بر این باور است برای تبدیل شدن سوژه به مساله ذهنی مستندساز و به تبع آن عمیق شدن اثر، نیاز به زمان است اما روی دیگر سکه بحث ثبت سند است. برخی موضوعات از جمله تلاش های تیم درمان که پرشور و فداکارانه در حال خدمت رسانی هستند و خودشان مبتلا می شوند را بعدها نمی شود ثبت کرد. رویداد «کرونا روایت» هم براساس همین فلسفه ایجاد شد. آقای دکتر ظفر قندی رئیس سازمان نظام پزشکی حسرت می خوردند از تصاویر فوق العاده ای که از جانفشانی و تلاش تیم پزشکی در ایام جنگ شاهد بوده اند و هیچ کدام ثبت نشده است. برخی اتفاقات در لحظه باید ثبت سند شود و نمی شود آن را به آینده موکول کرد. با این نگاه حتی آثاری که در سوژه عمیق نشده اند هم به خاطر ثبت سند می توانند دست مایه ای برای آثار عمیق تر آتی شوند.» او معتقد است آثار تصویری مستند و مکتوبی که در مجموعه نظام پزشکی به ثبت رسیده می تواند در آینده منبعی تامین کننده برای بخش تحقیق و پژوهش آثار باشد و در حوزه های مختلف اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی به آنها استناد شود.
آثار این بخش همچون دیگر آثار این دوره از جشنواره در پلتفرم های «فیلیمو»، «نماوا»، «هاشور» و «تیوا» به نمایش درآمده و علاقه مندان با خرید بلیت می توانند به تماشای آن بنشینند. کیاسالار با تاکید بر ضرورت تماشای این آثار برای عامه مردم، پیشنهاد می دهد به خاطر آگاهی بخشی تاثیرگذار، این آثار هر چه سریع تر از رسانه های عمومی تر چون صداوسیما پخش شود: «در موج سوم کرونا هستیم و بعید نیست، موج چهارم را هم در پیش رو داشته باشیم. باید به فکر آموزش باشیم. بخشی از این آثار جنبه آموزشی دارد و به لحاظ فرهنگ سازی روی این مستندها می شود حساب کرد. ضمن اینکه اغلب این آثار پتانسیل بالایی برای تقویت روحیه همبستگی ملی دارند. آن هم در شرایطی که به این همبستگی نیاز داریم. تلاش گروه های داوطلب و حتی سختی ها و از جان گذشتگی تیم درمان هنوز هم برای افراد جامعه مکتوم است. در مستند «مدافعان» می بینیم که چطور برخی از اعضای کادر درمان در موج اول حدود ۱۳ ساعت آب و غذای شان را محدود کرده اند تا با توجه به کمبود لباس مخصوص و ضرورت تعویض آن، نیاز به دستشویی پیدا نکنند. پرستاران و پزشکانی را می بینیم که برخلاف تصور عمومی مرگ بیمار برایشان عادی نشده و در مواجهه با هر مرگ اشک می ریزند و ابراز همدردی می کنند. دیدن همبستگی اقشار مختلف مردم بخصوص نسل جوان و نو که تصور و تلقی دیگری از آنها داریم نیاز امروز جامعه است. در صحنه ای از «سمفونی ماسک» جوان عزیزی را می بینیم که برای توزیع اقلام بهداشتی به مناطق محروم رفته و در مواجهه با شرایط سخت آنها بی تابانه اشک می ریزد و دوستانش به او دلداری می دهند. این صحنه های تاثیرگذار که تعدادشان هم کم نیست می تواند علاوه بر جنبه آموزشی و فرهنگ سازی، به تغذیه روحیه ملی و همبستگی کمک کند و سرمایه اجتماعی را ارتقا دهد. اینها نصیحت ها و توصیه های جدی گفتاری نیست. تصاویر مستند حقیقی است که به طور قطع اثرگذارتر خواهد بود.»
نرگس عاشوری