یکشنبه، 2 دی 1403

مصاحبه با خانم دکتر حاجیان درخصوص چرایی صدور رای علیه ایشان

چرا جای مضروب و ضارب عوض شد؟

چرا جای مضروب و ضارب عوض شد؟
ابلاغیه حکم نهایی برای من آمد و من اصلا در جریان نبودم چون از آنجا رفته بودم و گفتم که تمامش کنند ولی تمام نشده و وکیلم الان پاسخگو نیست و زمانی که حکم تجدید نظر برای من آمد؛ گفت چون نتوانستید اثبات کنید و آنها توانستند نامه بگیرند به شما دیه تعلق گرفته و باید به اجرای احکام مراجعه و دیه را پرداخت کنید.

با خانم دکتر طاهره حاجیان پزشک طرحی درمانگاه شهرستان دیر که در مطب خود توسط یکی از اعضای شورای شهر دیر مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود در خصوص اتفاقات اخیر  این پرونده صحبت کردیم که در ذیل می خوانید:

سوال : ماجرا را برای ما توضیح داده و بگویید چه حکمی در دادگاه تجدید نظر برای شما صادر شده و روند به چه صورتی بوده تا بررسی کنیم آیا نقصی در روند بررسی پرونده شما وجود داشته است؟

دکتر طاهره حاجیان، پزشک طرحی درمانگاه شهرستان دیر در زمان وقوع اتفاق: ‌حدوداً ساعت 12:30دقیقه ‌شب بود که خانمی به‌نام س . ف(‌خواهر عضو شورای شهر شهرستان دیر‌) به‌دلیل تبخال به درمانگاه مراجعه کرد؛ من هم پس از معاینه برای او قرص آسیکلوویر و پماد زینک اکساید نوشتم.‌بیمار پس از دریافت نسخه از من، به داروخانه می‌ر‌ود و گویا در آنجا به او می‌گویند که نسخه به اشتباه برای آن‌ها تجویز شده است. آن‌ها به حالت طلبکارانه به درمانگاه برگشتند و گفتند که این چه دارویی است که برای من نوشته‌اید! من هم توضیح دادم که تشخیص من این بوده و داروی مورد نیاز شما همین است و حتی اگر دارو هم مصرف نکنید تبخال بعد از مدتی خوب می شود؛ من به بیمار داروها را توضیح دادم اما به من گفتند که توضیحاتت کافی نیست. بیمار اتاق خارج شد و خواهرش که رئیس شورا بودند بدون هماهنگی با پذیرش وارد اتاق من شده و میز من را رد کرده و شروع به کتک زدن من کردند. هر دو ووشو کار بودند و همه در حال تماشای ما بودند و در این اتفاق 14 جای بدن من کبود و زخم شد و مقنعه من را از سر بیرون آوردند. متاسفانه رئیس شبکه بهداشت با من ارتباط خوبی نداشت و آن زمان مادرم فوت شده بود و سر مرخصی گرفتن برای حضور در مراسم مادرم ارتباط خوبی با شبکه نداشتم. خانم ف به رئیس شبکه مراجعه کرده و خواستار بیرون کردن من شده بود و رئیس شبکه هم گفته بود که پزشک ما مشکل دارد و چند بار خواستم بیرونش کنم. با این اوصاف موضوع رسانه ای شد. متاسفانه آن زمان همه خود را کنار کشیده بودند ولی بعد از نظام پزشکی کنگان –دیر  دکتر باقری و به ویژه دکتر حسین نژاد ورود کردند و قاطعانه گفتند حمایت می کنیم و به دانشگاه فشار وارد کردند برای رسیدگی و دانشگاه ورود کرد و بعد که با دکتر باقری رئیس نظام کنگان صحبت کردم گفتند ما موضوع را پیگیری کردیم و به دانشگاه هم فشار وارد کردیم که شما چون کارمندشان هستید رسیدگی کنند. بعد از آن هم جلسه ای تشکیل و مرحوم دکتر گل علیزاده با دکتر فتاحی دادستان کل و دکتر جباری و رئیس نظام پزشکی بوشهر حضور داشتند که قولهایی داده شد مبنی بر پیگیری پرونده. زمانی که این اتفاق رخ داد دادگاه دکتر راستی را برای انجام معاینات پزشکی قانونی به من معرفی کردند که گواهی از سوی ایشان بیاورم و پس از معاینه نامه دادند که من به بوشهر بروم اما متاسفانه نمیدانم ایشان برای من چه نوشتند ولی خانم ف و خواهرشان را از ابتدا به مرکز استان فرستادند و یکسال بعد جلسه نهایی در شهرستان برگزار شد و من هم وکیل داشتم که از طرف اعضای نظام پزشکی کنگان به من معرفی شده بود و پیگیری هزینه های آن را مرحوم دکتر گل علیزاده انجام دادند و نظام پزشکی هزینه ها را متقبل شد و جلو رفتم .

این یک درگیری عادی نبود و من جلوی همه در مطب و محل کارم کتک خورده بودم و با دیدن حمایت های نظام پزشکی دلگرم شده بودم ولی پس از تشکیل جلسه نهایی اول همه لایحه ها را رد کردند و حتی اخلال در نظم عمومی را هم رد کردند به این بهانه که شب درمانگاه خلوت بوده است. ایشان در راهرو به من فحاشی می کردند و به یکی از بهیاران آن موقع گفتم این فحاشی ها را ضبط کند و من جوابی نمی دهم و فحش های ناموسی به من می داد ولی بعد حراست شبکه بهداشت گوشی بهیار را گرفته و از او خواسته بودند فحاشی ها را پاک کند و فیلم دوربین ها را هم به وکیلم نداده بودند. با کمال تعجب دیدم که کسی شهادت نداده بود و تنها یک بهیار واقعیت را گفته بود اما دادگاه قبول نکرده بود.

خانم ف یک وکیل داشتند و برادر وکیلشان هم آن شب برای تزریقات در درمانگاه بودند و شهادت داده بودند که من به آنها فحاشی کرده ام و به این موضوع اعتراض کردم و قاضی رد کرد و گفتند ربطی به این پرونده ندارد. تنها چیزی که برای من مونده بود توهین به کارمند دولت بود و میگفتند که تو کارمند نیستی بلکه پزشک طرحی هستند و فیش حقوقی را بردم بالاخره قبول  کردندو وکیل آنها اعتراض کرد که چرا من به پزشکی قانونی استان نرفتم در حالی که خود دادگاه گفته بود که کجا بروم. نمی دانم چرا قاضی این اعتراض را پذیرفت و یکسال از این موضوع گذشته بود و مرا برای معاینه مجدد فرستادند در حالی که دیگر ردی از جراحت ها نیست و گفتند به کمیسیون پزشکی بوشهر بروم و وکیل من هم سکوت کرد و اعتراضی نکرد و گفت میخواهی چکار کنی؟ من برای تیکه موهام که کنده شده بود قبلا در استان تشکیل پرونده داده بودم و بعد که این گونه شد نماینده پزشکی قانونی آنجا به من گفته بود که شما را دنبال نخود سیاه فرستاده اند و ردی باقی نمانده که من بخواهم چیزی بنویسم.

برای سایر معایناتم دیگر اثری نمانده بود که نتوانستم اثبات کنم و چیزی مشخص نبود که کمیسیون پزشکی برای من بنویسد و به وکیلم گفتم که من دیگه نمی توانم ثابت کنم و به وضوح انگار نمیخواهند حرف مرا بشنوند و مثل یک ضرب و جرح عمدی که در خیابان رخ داده به آن نگاه میکنند.به وکیلم گفتم که پرونده را ببندد و مصالحه کند و پس از آن به شیراز آمدم و دیگر آنجا نرفتم و فکر می کردم پرونده بسته شده است.

سوال : چرا بار اول موضوع رسانه ای شد و حمایت هایی از سوی نظام پزشکی کل و منطقه از شما صورت گرفت ولی بعدا کلا سکوت خبری شد ؛ اگر درخواست کمک می کردید به نفع شما نمی شد؟ 

من در ارتباط با نظام پزشکی کنگان بودم و هر اتفاقی را به آنجا گزارش می دادم و حتی وکیل را آنها به من معرفی  کردند. حتی دکتر ظفرقندی مستقیما با وکیل بنده تماس گرفتند و در جریان بودند. زمانی که در برج دو برای من ابلاغیه آمد به وکیلم گفتم مگر پرونده بسته نشده و گفتند هم سازمان نظام پزشکی و هم دکتر کشمیری رئیس دانشگاه علوم پزشکی بوشهر گفته اند که من این را به دادگاه تجدید نظر برده و ادامه دهم و من در این مدت بی اطلاع بودم.

سوال : کسی به شما اطلاع نداده بود که پرونده مختومه نشده است؟

آن زمان که حکم صادر و نظام پزشکی تماس گرفته بود به من گفتند که جز حمایت کاری نمی توانیم بکنیم . با رئیس نظام پزشکی کنگان صحبت کردم و گفتم شما خواستار ادامه دار شدن پرونده شدین و الان پس کشیده اید و گفتند رئیس دانشگاه علوم پزشکی بوشهر به ما گفتند کارمند ما بوده و شما نباید دخالت کنید . در حکم برای خانم ف توهین به کارمند دولت درج شده بود و برای من هم توهین به فرد عادی و دیه کبودی مچ پا و ... در صورتی که طرف مقابل ووشو کار بود و به من لگد می زدند و زور من به دو خانم رزمی کار نمی رسید. حتی برادرشان آمد در راهرو به من حمله کند و یکی از شکایت های من از برادرشان بود که دادگاه رد کرد و گفت کسی شهادت نداده و در فیلم موجود نبوده است . الان یکسری دیه بریدند برای من در حالی که من طوری بودم که سرم روی گردنم سنگینی می کرد و لگد آنها به کتف من رسیده بود.

سوال :از نامه پزشکی قانونی دیر عکسی دارید مبنی بر این که به شما ضرب و جرحی وارد شده است؟ در گزارش پزشکی قانونی میزان ضرب و جرح روی شما بیشتر عنوان شده است یا طرف مقابل؟ 

نامه در دادگاه است و دکتر راستی کبودی و جراحت های موجود روی بدنم را نوشته بودند و میزان ضرب و جرح روی بدن من خیلی بیشتر بود اما دادگاه گزارش دکتر راستی را قبول نکرد و من را به مرکز فرستاد و آنجا گفتند که زمان گذشته و نمی توانند آن را تایید کند و باید به کمیسیون مراجعه کنم که چون علائم نداشتم نتوانستم اثبات کنم و دیگر ادامه ندادم.

سوال : سوابق ارسال نامه کندن موهای شما در پزشکی قانونی مرکز استان وجود دارد؟

نامه برای کندن موها تایید شده بود اما الان این نامه در پرونده نیست و فرستاده نشده است و منتظر بودم که به دیر بیاید اما نیامد .

سوال : از زمان تجدید نظر و حکم نهایی اصلا شما در جریان نبودید؟ 

ابلاغیه حکم نهایی برای من آمد و من اصلا در جریان نبودم چون از آنجا رفته بودم و گفتم که تمامش کنند ولی تمام نشده و وکیلم الان پاسخگو نیست و زمانی که حکم تجدید نظر برای من آمد؛ گفت چون نتوانستید اثبات کنید و آنها توانستند نامه بگیرند به شما دیه تعلق گرفته و باید به اجرای احکام مراجعه و دیه را پرداخت کنید. به من گفتند میخواستند این موضوع را سیاسی کنند و خبرش را همان زمان در شبکه من و تو اطلاع رسانی کردند و میخواستند به من جرم ارتباط با شبکه های معاند را اضافه کنند در حالی که روح من هم خبر نداشت.

سوال: شما گفتید که برج دو محکوم به پرداخت دیه شده اید. چرا این موضوع را همان زمان به کسی اعلام نکردید؟ و آیا خانم ف هم متهم شده اند؟ چرا همان ماه این موضوع را رسانه ای نکردید؟

در حکم فقط درصدها را زده بودند و مبلغ را نمی دانستم و خانم ف هم فقط باید 100 هزار تومان خسارت به صندوق دولت واریز کنند که البته من هم باید بخاطر توهین به فرد عادی باید واریز کنم . واقعیت من بیشتر با نظام پزشکی کنگان در ارتباط بودم و کسی هم که از سازمان کل با من همکاری می کرد مرحوم دکتر گلعلیزاده بود که همیشه به ایشان گزارش می دادم. حتی به خاطر این موضوع برای پایان طرحم توبیخ کتبی زده و در پروندم درج شد و سرانجام از مرحوم دکتر گل علیزاده کمک گرفتم و با دکتر حسین نژاد کنگان در ارتباط بودم .اگر دیه را پرداخت کنم یعنی جرم را پذیرفتم و برای من سوپیشینه محسوب می شود اما هفته گذشته حساب من مسدود شده است و به وکیل گفته بودم که اگر کار به دیوان بکشد باید بمانی که الان عقب کشیدند و حتی جواب تلفن من را هم نمی دهد . در حکم اصلا محل ضرب و جرح در نظر گرفته نشده و فقط مثل یک درگیری خیابانی به آن نگاه کرده اند در صورتی که من در محل کار بوده ام و کاری به کسی نداشته ام.

توضیح: سازمان نظام پزشکی در جریان روند پرونده تجدیدنظر و اعلام رای اولیه و تجدیدنظر نبوده و پس از اطلاع روند پیگیری های حقوقی با همراهی خانم دکتر حاجیان اغاز شده و تلاش خواهد شد که احقاق حق ایشان صورت گرفته و تا حد امکان جبران خسارت و آسیب جسمی و مالی ایشان صورت بگیرد

زهرا رحیمی امتیاز به خبر :

ارسال نظرات

نام

ایمیل

وب سایت

نظرات شما

عبدالله چهارشنبه, 19 شهریور,1399 19:06
با توجه به قضاوت در این مملکت در اینگونه مواقع باید تا جائیکه امکان دارد از خود باید دفاع نموده و جواب طرف را با هرچی که دم و دستت است داد تا لااقل یک طرفه مورد ضرب و جرح قرار نگرفته باشی.
دیر یکشنبه, 23 شهریور,1399 10:41
باسلام
امیداواریم در تعیین صلاحیت افراد ، شورای نگهبان در انتخابات پیش رو بادقت نظر بیشتر عمل نمایند.