کرونا به ما نشان داد علی رغم پیشرفتها در زیرساختهای بهداشتی در ساختار کلی مدیریت بهداشت ناتوان و ضعیفیم. ما با تلاش و از خودگذشتگی بخش درمان جلوی بحران ایستادگی کردهایم. کمبود ماسک و مواد شوینده در ابتدا برای همه کشورها بود. اما زیرساخت های بهداشتی و درمانی باید قویتر باشد. ما در منطقه ادعای پیشرو بودن داریم و باید در درمان و بهداشت هم مدعی باشیم.
تجربه مقابله با کرونا از نگاه روسای نظام پزشکی مراکز استان و شهرستانها-13
من شخصا به دلیل قریب به 46 سال سابقه کار در این منطقه و اینکه از قدیمیترین امدادرسانان شیر و خورشید سابق و هلالاحمر هستم، نسبت به بحرانهای گوناگون در حوادث غیر مترقبه سیل وزلزله وطوفان وشیوع برخی بیماریها مثل التور وانفلو انزا وفلج اطفال وسرخک ومنژیت وموارد متعدد بیماریهای عفونی در سطح منطقه شمال خراسان قدیم وخراسان شمالی فعلی آگاهی نسبتا تاریخی و نگرش ویژه دارم.
استان خراسان شمالی با موقعیت ویژه اجتماعی که دارد در مواجهه به بحران کرونا مسائل مختلفی داشت. در پانزده روز اول اسفند ماه که در ایران موضوع همه گیری کرونا پیچید و در رسانهها مطرح شد ما جزو استانهای سفید بودیم و در اینجا مورد ابتلا گزارش نشد. به همین دلیل نگاه مثبتی داشتیم که شاید بحران کرونا یک بحران زودگذر باشد. بعد از 15 اسفند در حالی که تعداد مبتلایان ما 16 نفر بود اولین فوتی در 17 اسفند در بجنورد گزارش شد. در این زمان آمادهباش نسبی داده شد. مشخص بود میان مسئولین هماهنگی لازم وجود ندارد و استانداری برای خودش کار میکند، بهداشت و درمان رویه خودش را دارد و نهادهای دیگر هم بنا به قدرتی که در مسائل اجرایی دارند بحث خودشان را میکنند. شورای تامین هم که معمولاً در این مواقع تشکیل میشود انسجام لازم را نشان نداد. احساس کردم وظیفه من به عنوان عنصر و امدادگر قدیمی این است که مقام عالی استان که استاندار باشد را نسبت به عواقب این قضیه آگاه کنم، به دکتر شجاعی، استاندار، نامهای نوشتم و هشدارهایی دادم. یکی دو بار هم در رسانه ملی ظاهر شدم و برای مردم صحبتهایی در برنامه های مختلف شبکه اترک کردم. ومردم را به رعایت موارین بهداشتی دعوت نمودم .ریاست محترم دانشگاه علوم پزشکی ومعاونت درمان و معاونت بهداشتی وبرخی دیگر از دستاندرکاران نیز در برنامههای مشابه هشدارهایی دادند. اما تعداد فوتیهای ما کم بود که باعث شد مردم شیوع ویروس را جدی نگیرند. همکاران مطبهای خود را ترک نکردند و تا 25 اسفند مطبها باز بود. اما متوجه شدیم امکانات حفاظتی همکاران ما خیلی ضعیف است. با همکاری معاونت پشتیبانی سازمان برآورد هزینه کردیم و حدود 20 میلیون تومان امکانات بهداشتی مانند ماسک، ژل و الکل به طور رایگان بین همکاران مطبدار توزیع کردیم. با این کار ضریب حفاظتی همکاران بالا رفت.
برنامهای که برای ایام تعطیلات نوروز چیدیم با همکاری همکاران بخش خصوصی همراه شد. آزمایشگاه کشیک داشتیم و کلینیکهای خصوصی و برخی مطبها در دوران عید فعالتر از سالهای پیش بودند و نیاز مردم از نظر مراجعه به درمانگاهها مرتفع شد. چند نفر از همکاران ما به این بیماری مبتلا شدند و یکی از متخصصین ما دکتر وحید یحیوی هماتولوگ هم متاسفانه مبتلا و بستری و در نهایت هم به درجه رفیع شهادت نایل امدند. این مسئله زنگ خطری بود که مسائل حفاظتی بیشتر رعایت شود. اما در نهایت 11 نفر از همکاران تا پایان اسفند مبتلا شدند.
من پنج دوره است که مسئول نظام پزشکی در شهرستان بجنورد و نماینده مجمع عمومی هستم که وحدت خوبی بین دانشگاه علوم پزشکی و سازمان نظام پزشکی بر قرارهست. بنابراین برای مجموعه شهری و استانی ما از دیدگاه بهداشتی و درمانی ارتباط و همکاری خوبی به وجود آمده است. زمانی که قرنطینه آغاز شد و از مردم دعوت کردیم در خانه بمانند برای سومین بار به تلویزیون رفتم و از مردم خواستم همکاری بیشتری را داشته باشند چون تعداد مبتلایان سیر صعودی گرفته و ما در استانهای زرد قرار گرفتیم.
در این بحران ضعفهای ساختاری تشکیلات بهداشتی و درمانی و ضعفهای در قوه مجریه و نیروهای انتظامی مشهود بود. تا بخواهد مدیریت بحران شکل بگیرد چند روزی طول کشید و انرژی زیادی را گرفت. بحران به مردم هم نشان داد عدم پیروی از دستورات بهداشتی عواقب خطرناکی به دنبال خواهد داشت. همچنین نشان داد رسانهها میتوانند چه نقش اساسی ایفا کند.
متاسفانه مردم ما شایعات را بیشتر از واقعیت میپسندند و فکر می کنند مرگ برای دیگران است. وقتی مردم همکاری نکنند چه اهمیتی دارد تعداد بستری و مبتلا چقدر است؟ تعداد فوتیهای ما در اواخر اردیبهشت به 100 نفر رسیده است. این استان شاید یک میلیون نفر جمعیت دارد و این آمار نشان می دهد پیک بحران گذشته و سیر ابتلا نزولی شده است. اما اگر مسائل بهداشتی رعایت نشود ممکن است موج بعدی را تجربه کنیم.
ما آموختیم سازوکار مدیریت بحرانمان در کشور ضعیف است. در یک ماه بعد از شیوع بیماری در استان معلوم نبود چه کسی فرمانده مدیریت بحران است. برای مدیریت کشور هم چنین شرایطی حاکم بود. حاکمیت در بروز بحران نباید به چهکنم بیافتد بلکه باید از قبل به این فکر باشد. دولت باید قوی باشد و زیر چتر دولت بودن میتواند یک نظم را حاکم کند. ما در بحران کرونا نافرمانی بسیاری نهادها را دیدیم. این رفتارها باعث میشود دامنه بحران افزایش پیدا کند. تاخیر در اعلام شیوع هم مشکلات زیادی را به وجودآورد. ناتوانی دولت در قرنطینه هم مشهود بود. سمنها باید زیاد باشند و نباید با امنیتی دیدن فعالیت آنها دایره فعالیتشان را کم کنیم. باید میدان را باز بگذاریم تا آنها کمک کننده باشند و بخشی از کار را بر عهده بگیرند.
کرونا به ما نشان داد علی رغم پیشرفتها در زیرساختهای بهداشتی در ساختار کلی مدیریت بهداشت ناتوان و ضعیفیم. ما با تلاش و از خودگذشتگی بخش درمان جلوی بحران ایستادگی کردهایم. کمبود ماسک و مواد شوینده در ابتدا برای همه کشورها بود. اما نکته مهمی این بود که وزارت بهداشت برای کارمندان خودش هم توانایی تهیه وسایل حفاظتی را نداشت. یعنی زیرساخت بهداشتی و درمانی باید قویتر باشد. ما در منطقه ادعای پیشرو بودن داریم و باید در درمان و بهداشت هم مدعی باشیم.وانشالله با عبور از بحران کرونا ودرس هایی که اموختیم منسجم تر وهوشیارتر از پیش در مواجهه با این چنین همه گیریها غافلگیر نشویم واز همه توان علمی وعملی چه در بخش خصوصی و دولتی حد اکثر بهره برداری برای تامین سلامت مردم که هدف اصلی جامعه خدوم پزشکی است سریعا گام های مطمئن برداریم