شنبه، 1 دی 1403

دکتر بابک زمانی - متخصص بیماری های مغز و اعصاب

شمشیر داموکلس و سازمان نظام پزشکی

شمشیر داموکلس و سازمان نظام پزشکی
به ‌زحمت می‌توان تصور کرد که جامعه پزشکی در شرایط فعلی و در حضور بحران‌های موجود دست به اعتصاب بزند عمدتاً به این دلیل که تمام مقصود این جامعه در بحث تعرفه‌ها کیفیت سلامت و کیفیت حیات ملی ماست نه کسب درآمد بیشتر؛ که در روزِ اعتصاب این کیفیات به‌شدت به خطر می‌افتند و این نقض غرض است.

داموکلس شاهزاده جاه‌طلب و پرمدعایی بود که می‌اندیشید دیونیزوس پادشاه سيراكوز، خوشبخت‌ترین انسان روی زمین است. دیونیزوس خردمند به او پیشنهاد کرد یک شبانه‌روز جایشان را باهم عوض کنند. 

 

داموکلوس با اشتیاق پذیرفت اما لحظات آخر وقتی دریافت شمشیری بالای سر، هرلحظه و با هر خطایی درحال فرود آمدن بر سر اوست از کرده خود پشیمان شد. 

 

از آن تاریخ قرن‌هاست شمشیر داموکلوس به‌عنوان تمثیل تهدید  و تحدیدکننده حکمران و حکمرانی استفاده می‌شود. اسطوره‌ها بنا بر خاصیتشان در همین‌جا متوقف می‌شوند و درباره افتادن یا نیفتادن شمشیر چیزی نمی‌گویند اما تاریخ آکنده است از فجایعی که فرود آمدن این شمشیر به‌بار آورده است. 

 

در انقلاب ٥٧، رهبری انقلاب اگرچه بارهاوبارها از شمشیر داموکلوس «فتوای جهاد» در مقابله با حاکمیت مستقر آن زمان سود برد اما هیچ گاه آن را جاری نساخت، اما بیش از یک قرن پیش در جریان جنگ‌های ایران و روس که به شکست ایران انجامید صاحبان همان فتوا با خرج کردن زودرس و ناشیانه آن لشگر و کشوری بدوی را گوشت دم توپ لشگر پیشرفته و بی‌رحم تزار قرار دادند.

 

 در سال ١٣٦٥ سازمان نظام پزشکی ایران شمشیر داموکلس «اعتصاب پزشکان» را در بدترین زمان و به بدترین شکل فرود آورد. این تهدید سال‌هایِ سال از جایگاه جامعه پزشکی و رئیس سالخورده آن و به‌تبع آن جایگاه سلامت در ذهنیت جامعه محافظت کرده بود.

 

 این اقدامِ بی‌ملاحظه، کمترین عارضه‌اش به سامان نرسیدن درخواست‌های آن‌زمانِ جامعه پزشکی بود، اما نتیجه مهم‌تر آن تأثیری بود که بر ساختار سازمان نظام پزشکی و نحوه فعالیت آن گذاشت. آن سال این شمشیر داموکلوس فرونیامده ، چندتکه شد و از بين رفت. 

 

جامعه پزشکی تا همین امروز هیچ شمشیری بالای سر حکومت‌ها ندارد. در تعاملات واقعی هم صدها بیانیه و تعارف به‌قدر ذره‌ای فعل‌وانفعال نمی‌ارزند. محرومیت مطلق یک فروشنده از کمترین اظهارنظر درباره قیمت محصولی که به بازار آورده و اجبار او به فروش،  تنها به قیمتی که خریدار اعلام می‌کند ضرورتاً به افلاس او نمی‌انجامد، او می‌تواند از فردا به‌جای «لعل»، «خَزَف» به بازار بیاورد و اگر برای بلند نشدن سروصدا کیسه او را هم خوب نپاییم متضرر واقعی کسی است که دست‌آخر به‌جای لعل خزف خواهد داشت.

 

 اگر به فروشنده اطمینان ندارید خب این احتمالات بیشتر است. این توافقی هولناک خواهد بود بین تولیدکننده و كسي كه بايد بر توليد نظارت كند بر عليه مصرف كننده نهايي كه در شرايط ما "نظام بهداشت و درمان" کشور نام دارد. درست از همین روست که در تمام نظام‌های سرمایه‌داری اعتصاب نیروی کار به‌طور مطلق ممنوع و غیرقانونی نیست.

 

تنها از طریق امکان اعتصاب است که سرمایه می‌تواند به‌طور صحیح برآوردی از حقوق نیروی کار و آن نقطه ذوبی که پایین‌تر از آن امکان بقای نیروی کار وجود ندارد داشته باشد و بازهم در غیاب نرخ واقعی کار آنچه درخطر می‌افتد کیفیت خدمات و کالاها و در مورد سلامت کیفیت حیات در کشور است.

 

 در شرایط فعلی کشور ما هیچ‌کدام از جوامع پزشکی و به‌خصوص سازمان نظام پزشکی علیرغم شرایط بسیار دشواری که برای جامعه پزشکی و سلامت ایجادشده هیچ صحبتی از اعتصاب پزشکان نکرده‌اند که هیچ در شروع بحث هم اشاره‌ای به واقعه‌ای که سایه سنگینش تا همین امروز هم احساس می‌شود نمی‌کنند. 

 

این عمدتاً به دلیل عدم وجود تجربه تاریخی و نقیصه ثبت تاریخ در کشور ماست، پدیده‌ای که آن را جامعه کوتاه‌مدت هم می‌خوانند، اما حتی بدون این تجربه هم به‌زحمت می‌توان تصور کرد که جامعه پزشکی در شرایط فعلی و در حضور بحران‌های موجود دست به اعتصاب بزند عمدتاً به این دلیل که تمام مقصود این جامعه در بحث تعرفه‌ها کیفیت سلامت و کیفیت حیات ملی ماست نه کسب درآمد بیشتر؛ که در روزِ اعتصاب این کیفیات به‌شدت به خطر می‌افتند و این نقض غرض است. 

 

ولی آیا کاربه‌دستان و مسئولین هم متوجه هستند که با بخشی از جامعه روبرو هستند که هیچ شمشیری بر سر داموکلس‌های روزگار ندارد و اگر داشت هم در این اوضاع غلاف می‌کرد؟ آیا احساس اضطراب نمی‌کنند که سقوط از آن نقطه ذوب بحرانی باعث تخریب بسیار گسترده و غیرقابل‌برگشت در کیفیت خدمات سلامت شود؟

دکتر امیر صدری امتیاز به خبر :

ارسال نظرات

نام

ایمیل

وب سایت

نظرات شما

هم اکنون هیچ نظری ارسال نشده است. شما می توانید اولین نظردهنده باشد.