شنبه، 3 آذر 1403

ضرورت‌های تدوین برنامه راهبردی در ورزش قهرمانی

ضرورت‌های تدوین برنامه راهبردی در ورزش قهرمانی

فراگیر شدن ورزش و فعالیت‌های فیزیکی مستمر و منظم در بین اقشار مختلف و تغییر الگوی آن در جامعه، نشان‌دهنده توجه خانواده‌ها و اهمیت دادن به ورزش است.



فراگیر شدن ورزش و فعالیت‌های فیزیکی مستمر و منظم در بین اقشار مختلف و تغییر الگوی آن در جامعه، نشان‌دهنده توجه خانواده‌ها و اهمیت دادن به ورزش است. به عنوان مثال می‌توان به افزایش تقاضای بانوان و کودکان برای استفاده از اماکن ورزشی اشاره کرد.واضح و مبرهن است که بالا رفتن مشارکت بانوان در هر حوزه‌ای مانند ورزش می‌تواند ضریب نفوذ و گسترش فعالیت‌های ورزشی را ارتقا دهد و حضور فعال و هدفمند کودکان و نوجوانان در باشگاه‌ها و پارک‌ها نتیجه‌ای به جز افزایش سطح سلامت و شادابی خانواده و جامعه را در پی نخواهد داشت. همچنین می‌دانیم که ورزش قهرمانی بر پایه ورزش همگانی استوار است و از طرف دیگر این اصل کلی را پذیرفته‌ایم که «قهرمانان و استعدادها متولد می‌شوند»، لذا حضور وسیع و فعال خانواده‌ها در بروز و کشف این استعدادها کمک شایانی خواهد کرد.

توجه به این نکته که پیروزی و موفقیت در میادین بین‌المللی ورزشی، علاوه بر تاثیرات مستقیم اجتماعی و اقتصادی، نمادی از ثبات و اقتدار همه‌جانبه کشورها محسوب گردیده و یکی از علل مهم سرمایه‌گذاری کشورها در ورزش حرفه‌ای می‌باشد. پیشرفت‌های سریع و جهشی فناورانه، تغییرات بنیادین در حوزه‌های آموزشی و شناختی و تغییرات الگوی جمعیتی همگی دنیای کنونی را با تغییرات سریعی مواجه نموده است، پس نباید از تصمیم‌گیری‌های هیجانی، یک‌باره و مبتنی بر قضاوت‌های شهودی و تجربی استفاده کرد.

لذا تعیین و تبیین اهداف بلندمدت و ماموریت‌های سازمانی و تدوین برنامه‌ای استراتژیک ضروری می‌باشد و می‌توان این‌گونه عنوان کرد که همه سازمان‌ها ازجمله حوزه ورزش ناگزیرند عهده‌دار مدیریت راهبردی خود شوند و از علم مدیریت راهبردی بهره ببرند.

به عنوان نمونه کشور چین با هدف‌گذاری مناسب و مبتنی بر اطلاعات واقعی و برنامه‌ریزی دقیق و مدیریت راهبردی قوی، در حوزه ورزش قهرمانی توانسته است از رتبه چهارم المپیک ۱۹۹۶ آتلانتا به رتبه سوم در المپیک ۲۰۰۰ سیدنی و رتبه دوم در المپیک ۲۰۰۹ آتن دست یابد.

پژوهش‌های متعددی بیانگر نقاط ضعف، قوت، تهدیدها و فرصت‌های استعدادیابی در ورزش قهرمانی کشور می‌باشند که عبارت اند از: وجود پایگاه‌های قهرمانی و استعدادیابی در استان‌ها، وجود هیئت‌های ورزشی در سطح کشور و در رشته‌های مختلف ورزشی، نبود برنامه منسجم و منظم برای برگزاری مسابقات آموزشگاهی، فقدان برنامه مناسب و علمی برای استعدادیابی درنظام آموزشی کشور، عدم توجه به تجربه، علم و تلاش مربیان، ضعف همکاری مناسب و هدفمند بین پایگاه‌های قهرمانی و استعدادیابی و هیئت‌ها و فدراسیون‌های ورزشی، جوان بودن جمعیت کشور، توجه بیشتر مسئولان و تصمیم‌گیران ورزش کشور به حوزه قهرمانی، نتیجه‌گرایی غیرمنطقی در بین مسئولین و رسانه‌ها ، ارتقاء سطح کمی و کیفی ورزش کشور به خصوص در حوزه بانوان و کودکان، وجود تحریم‌ها و بالا رفتن نرخ تورم و ضعف اقتصادی و معیشتی خانواده‌ها، محدودیت‌های برگزاری مسابقات و شرکت ورزشکاران در رقابت‌های بین‌المللی، توان بالای بالقوه کمیته ملی المپیک، برنامه‌های پراکنده و ناهماهنگ علمی و اجرایی در ورزش قهرمانی، حضور مدیران تحصیل‌کرده و مجرب در بدنه فدراسیون‌های ورزشی، نگرش‌های برنامه‌محور در حوزه‌های تصمیم‌گیری، وابستگی مالی ورزش قهرمانی به دولت، عدم استفاده مناسب از ظرفیت و توان کمیسیون‌های تخصصی، نداشتن کرسی‌های موثر در مجامع بین‌المللی و فدراسیون‌های جهانی، نقش پررنگ ورزش قهرمانی در کسب غرور و افتخارات ملی، دیدگاه‌های مثبت سیاسیون و دولتمردان کشور به ورزش قهرمانی، افزایش اقبال عمومی به ورزش، نبود سیستم مناسب گزینش و حفظ و ارتقاء مربیان و ورزشکاران نخبه کشور و فقدان شایسته‌سالاری و شایسته‌گزینی در انتخاب و انتصاب مدیران ورزشی کشور، رسانه‌های پی‌گیر و کارآمد در ورزش قهرمانی، تعهد و تعلق کم کارشناسان و مدیران به اجرای برنامه‌ها و سیاست‌های تدوین‌شده، برنامه‌های آموزشی موفق و کارآمد، گسترش نامتوازن نهادهای ورزشی و علاقه‌مند به ورزش قهرمانی و وجود بستر مناسب برای سرمایه‌گذاری در ورزش.

مطالعات متعددی راه برون‌رفت از دایره توسعه‌نیافتگی را برنامه‌ای عمل کردن در این حوزه می‌دانند و همچنین راهبردهایی را برای توسعه ورزش پیشنهاد می‌دهد که به تعدادی از آن‌ها به اختصار اشاره می‌گردد: افزایش اعتبارات مورد نیاز، طراحی سیستم جامعی برای جذب همکاری‌های داوطلبانه مردم، بهبود نگرش عمومی به ورزش، افزایش امکانات و دسترسی ورزش همگانی، پیاده نمودن تفکر راهبردی در ورزش، توسعه کارکردهای ورزش تربیتی، توسعه فناورانه، توسعه کسب‌وکارهای نوین و استارت آپی در ورزش، تدوین برنامه‌های استعدادیابی، استقرار نظام مدیریت استعدادهای کشف شده، تنوع‌بخشی به منابع مورد نیاز، ارتباط موثر با ساختارهای ورزشی جهانی و بین‌المللی، تقویت استقلال فدراسیون‌های ورزشی و کمیته ملی المپیک، بازی جوانمردانه و پاک، تدوین الگوی مربی‌گری نظام‌مند در ورزش، حمایت حقوقی و تقویت نظام و شبکه باشگاهی در ورزش و بازنگری، کمک به توسعه بنیادین ورزش قهرمانی، بهبود مدیریت منابع انسانی، توجه به ورزش دانشگاهی و به روزرسانی در تشکیلات و ساختار ورزش کشور.

همان‌طور که مطالعه مبانی نظری نشان می‌دهد توفیق در حوزه ورزش قهرمانی مستلزم توجه و مطالعه وضع موجود و نهایتا داشتن برنامه‌ای راهبردی است که تعدادی از سازمان‌ها و فدراسیون‌های ورزشی داخل و خارج کشور به آن روی آورده‌اند. به نظر می‌رسد که لحاظ نمودن دو روش و متد کمی و کیفی و استفاده از نظرات صاحبان فرآیند مانند مدیران و دست‌اندرکاران حوزه ورزش قهرمانی، متخصصین و اساتید دانشگاهی، با در نظر گرفتن شرایط درونی و بیرونی در سال‌های اخیر و نگاهی عمیق به آینده و استفاده از تجربه دیگران در این مسیر می‌تواند کمک شایانی به تدوین برنامه و مدیریت راهبردی و استقرار و نهادینه نمودن آن نماید.

در آخر چنانچه راهبردهای تدوین شده برای توسعه ورزش قهرمانی با نگرش علمی، اجرایی و منطقی در بخش‌های مختلف ورزش مانند وزارت ورزش، کمیته ملی المپیک، فدراسیون‌های ورزشی و ادارات کل ورزش و جوانان به اجرا در آید، حوزه ورزش قهرمانی می‌تواند با تکیه بر آن‌ها و با بهره‌مندی از فرصت‌ها و تهدیدهای موجود و با شناخت نقاط ضعف و قدرت به جایگاهی برسد که موقعیت این حوزه را از حالت انفعالی و تدافعی به وضعیت رقابتی برساند و با استمرار و استقرار استراتژی‌های تدوین شده، رتبه خود را ابتدا در قاره آسیا و سپس در سطح جهان ارتقاء دهد. به امید چنین روزی!

سعید کاظمی*دکترای تخصصی حرکات اصلاحی و آسیب‌شناسی ورزشی و عضو هیئت رئیسه فدراسیون پزشکی ورزشی

زهرا رحیمی امتیاز به خبر :

ارسال نظرات

نام

ایمیل

وب سایت

نظرات شما

هم اکنون هیچ نظری ارسال نشده است. شما می توانید اولین نظردهنده باشد.