شورای عالی سازمان نظام پزشکی جلسه فوق العاده خودرا با حضور اعضای هیات رئیسه و بازرسان مجمع عمومی تشکیل داد.
به گزارش اداره کل روابط عمومی سازمان نظام پزشکی جلسه فوق العاده شورای عالی نظام پزشکی در روز سه شنبه مورخ 1397/9/13در محل سازمان نظام پزشکی تشکیل و اعضای حاضر در جلسه ضمن درخواست از دکتر ایرج فاضل مبنی بر تجدیدنظر و بازپس گیری استعفا، بر تداوم مسئولیت ریاست کل سازمان نظام پزشکی توسط ایشان اصرار ورزیدند. سپس جناب آقای دکتر ایرج فاضل ضمن قدردانی از اظهار لطف اعضای محترم شورای عالی سخنانی به شرح ذیل بیان داشتند:
ضمن سپاس و تشکر از همکاران ارجمند ابتدا باید عرض شود که جای دکتر نوربخش عزیز خیلی خالی است. درگذشت ایشان دل همه ما را سوزاند انشاا... که در آن دنیا با طیبین و طاهرین محشور باشد. این جلسه قرار نبود جلسه توضیحات و پرسش و پاسخ باشد، فقط برای عرض ادب و خداحافظی خدمتتان رسیدم ولی حالا به هر صورت جلسه به این شکل هدایت شد و ممنونم، ممنونم و ممنونم از این همه لطف و عنایتی که همگی نسبت به بنده ابراز فرمودید و میفرمایید.
در وهله اول مسئله شمول قانون است. سازمانهایی که از بودجه دولتی استفاده میکردند یا میکنند مشمول این قانون هستند. سازمان در گذشته دور، مبالغی متفاوت از دولت کمک گرفته است. بنابراین اگر کسی آمد و گفت که این سازمان هم شامل هست، نمی توان رد کرد و البته تفاسیر گوناگون از قانون میشود. این بازنشستگی کار انگلیسیها نبوده و نقشهای هم مطلقا پشتش نیست. من از تمامی روسای دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی کتبا می خواستم و درخواست بازنشستگی می دادم. از زمان بازنشستگی من گذشته، خوب طبق شرایط هم که هر چند وقت یکبار رئیس دانشگاه عوض میشد و بنابراین ده دوازده تا از این ورقهها من نوشتم و دادم و بالاخره رئیس فعلی دانشگاه لطف کرد و من از ایشان ممنونم و هیچ نقشهای هم پشت این نبوده است. من بازنشستگی را یک افتخار میدانم و از صمیم قلب افتخار می کنم و خوشحالم که قبل از فوت این افتخار نصیبم شد که بازنشسته شوم. بالاخره بد نیست که به یک نفر بعد از سالها خدمت بگویند دستت درد نکند، خسته نباشی. توصیه میکنم که از این امتیاز استفاده کنید، چیز بسیار خوبی است. این بازنشستگی به تقاضای خود من بوده و هیچ چیزی هم پشت آن نیست و من ممنونم از دانشگاه.
اما صرفنظر از جنبههای قانونی و مصوبات مجلس ،استعفا حق افراد است. خوشبختانه در این مورد مرجعی لازم نیست آن را تصویب کند. یعنی نیاز به هیچ مصوبه ای ندارد و خودش انتهایی است. علت این که من نامه ای خطاب به عزیز دلم جناب آقای دکتر ظفرقندی نوشتم به خاطر تبصره دو ماده 9 قانون سازمان هست که بالاخره سازمان روی هوا نماند و به نظرم کاملا قانونی است. این که صرفا عزل شامل آن می شود وجاهت ندارد. حال آمدیم رئیس سازمان فوت کرد از کجا می خواهیم قانون بیاوریم. فقط همین تبصره هست. استعفا هم در قانون نیامده است، چرا که استعفا در این مملکت امر فراموش شده ای است. هر کسی روی یک صندلی نشست محکم با چسب چهارقلو چسبیده می شود به این صندلی تا آخر دوره، خود این کار من هم انشاالله یک فرهنگ سازی است که این استعفا هم هست و می شود از یک محل و صنفی کنار رفت. مردم یادشان رفته، همه یادشان رفته و این حتما باید در قانون اصلاح شود. در قانونی که مجلس تصویب کرده اصلا نیامده چون هیچ کس به فکرش نرسیده که ممکن است یک نفر استعفا کند. حال که فعلا قانون نیست ،این تبصره به نظرم شامل این مساله فعلی ما می شود. مجمع عمومی توصیه فرمودند که استعفا باید خطاب به مجمع عمومی باشد. این وقتی است که من موافقت می خواستم ولی استعفای من موافقت لازم ندارد. مطلقا هیچ موافقتی از هیچ جا لازم ندارد و این استعفا از نظر خود من نهایی است. منتها مسیر انتخاب رئیس کل جدید آن است که باید مجمع عمومی تشکیل جلسه بدهد و رئیس کل جدید را انتخاب کنند.
با تشکر زیاد از توصیه آقای دکتر عزیزی، من با اذن هم موافق نیستم. دلم نمی خواهد که نشان شوم به عنوان فردی که غیر از بقیه است. انسان افتخارش این است که همیشه در حد همه مردم باشد، ما چرا باید قوانینی تصویب کنیم که کار به اینجا بکشد. بالاخره این مجلس که نشسته و بلند شده و قانون تصویب کرده است حتما باید به زمینه های آن هم فکر کند. باید معلوم باشد چگونه و کجا می شود به این مصوبه اعتراض کرد؟ آیا به خیرو صلاح مملکت اندیشیده اند؟ این مصوبه ها که همه همینطور می نشینند و تماشا می کنند؛ آیا این به نفع این مملکت است ؟ بدون هیچ زمینه سازی یکباره بگوییم این و آن از کار برکنار شوند، بعد بگوییم خوب حالا چه کسی مملکت را اداره کند؟ سپس برای حل مشکل برویم سراغ اذن و بخواهیم یک مسئولیت بزرگ بگذاریم بر عهده شخصیتی که اصلا کاری به این کارها نباید داشته باشد و ندارد و بخواهیم یکی یکی اجازه بگیریم، چرا باید این شرایط را به وجود بیاوریم ؟ مثل همان قانون پول شویی که در مجلس چه جنجالی به پا کرد. بالاخره من به عنوان یک ایرانی این روش را نمی پسندم و اعتراض شدید دارم و یک نوع اعتراض هم همین است که بنده استعفا بدهم شاید مساله استعفا یک ذره در جایی در یک شرایطی مطرح بشود.
مساله خستگی هم نیست، یک سال برای من طول کشید تا متوجه شوم که در این مسند و در این صندلی من نمی توانم خواسته های جامعه پزشکی را تامین کنم . اصلا تامین شدنی نیست. هر روز نامه ای از یک شهرستان می آید دال بر این که بیمه شش ماه حقوق ما را پرداخت نکرده است. بنده یک نامه می نویسم برای بیمه و بیمه هم می نویسد که ما پول نداریم. همین طور تکرار می شود و کار به جایی رسیده است که راه حل ندارد. آیا این بیمه است در این مملکت ؟ یک چیز مسخره ای درست کردیم به اسم بیمه که اگر نبود کارهای مملکت خیلی راحت تر و خوب تر می گذشت. مردم را سرکار گذاشتیم. یک دفعه چند میلیون نفر بیمه می شوند ولی هیچ کس نمی داند چه کسی پولش را باید از کجا بدهد. همینطور بیمه می شوند بعد در کار می مانیم مثل شرایط فعلی می شود که پزشک ناراضی و مریض هم ناراضی. خوب آن طرف دنیا هم بیمه دارند و هیچ کس مطلقا، مطلقا روابط مالی ندارد. من چند سال در آمریکا طبابت کردم مطلقا کسی با هیچ مریضی رابطه مالی ندارد. کار می کنند ولی تمام نظارت با بیمه هاست و مو را از ماست بیرون می کشند. وای به حال آن پزشکی که چیزی را به خلاف درجایی بنویسد، یک عمر گرفتار می شود. بیمه ها هم مطالبات را تمام و کمال سر موقع می پردازند. هم مریض خیالش راحت است هم پزشک. این چه بازی است که در این مملکت ما به اسم بیمه در آورده ایم؟ تا کی می خواهیم این روند را ادامه دهیم؟
این است که من بعد از یک سال تجربه به این نتیجه رسیدم که حداقل بنده نمی توانم خواسته های به حق اعضای حرفه را تامین کنم و با آگاهی استعفا دادم. این استعفا نهایی است و بی نهایت شرمنده و سپاسگزار این همه لطفی هستم که همکارانم نسبت به من ابراز می کنند. من قابل نیستم ولی شرمنده هستم و متاسفم از این که کار مملکت به جایی برسد که تصور شود یک نفر اگر یک جا باشد یا نباشد سرنوشت عوض خواهد شد و البته که این گونه نیست. ما مشکلاتمان خیلی عمیق تر از این ها است و با این مسایل حل نمی شود. کل مملکت را هم باید در نظر بگیریم و این فقط در عرصه پزشکی نیست. ما پزشکان در برابر همه امور مملکت مسئول هستیم.
ما اصلا در مملکت کجا می رویم؟ هدفمان کجاست؟40 سال از انقلاب گذشته و وضع امروز ما این است. خوب ما مسئولیت داریم و باید هر کسی هر جایی که هست اعتراض خود را ابراز کند و این هم یک نوع اعتراض هست.
ممنونم از همکاری شما و فرصت خوبی بود. بالاخره یک سال تجربه بود و این هم بدان معنا نیست که دکتر فاضل فوت کرده است. من تا روزی که زنده هستم در خدمت این جامعه و درخدمت این مردم خواهم بود. افتخارم در زندگی همین است، هیچ افتخار دیگری ندارم و هر جا لازم باشد و هر جا که بتوانم قطعا ازکمک دریغ نخواهم کرد. سپاسگزارم از همکاری های شما و انشاالله که روزهای بسیار بهتری برای مملکت و برای پزشکی ایران در پیش باشد و باز هم ممنونم.
انتهای پیام