هفته هلال احمر برای همه آنهایی که نشان ایثار دارند مبارک؛ دست بر زانو بگذارید و بلند شوید، انبارهای خالیمان را با غیرت پر میکنیم.
به گزارش خبرنگار نظام
پزشکی، دکتر سید علی ریاض معاون
حقوقی و امورمجلس سازمان نظام پزشکی و مشاور دبیرکل جمعیت هلال احمر در یادداشت اختصاصی
ضمن تبریک هفته هلال احمر، آورده است:
«وَمَنْ
أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعًا؛ هر كس كسى را زنده بدارد گويى
تمام مردم را زنده داشته است». (سوره مائده آیه 32)
هدف، تخفيف آلام انساني است، بيطرف، بيغرض، مستقل.
وظيفه منحصرا بشردوستانه است. حفاظت از زندگي و كرامت انسانها. وضعيت آسيب پذيرترين
مردم باید ارتقا یابد با یک شعار بنیادی: «عمل به جای حرف».
آدمهایی که با جانشان، جانفشانی میکنند چگونه میتوانند
شعار دهند؟! آنها با به خطرانداختن جان و هستی خود برای نجات انسان در هر نقطهای از
جغرافیای عالم تلاش کرده و نسبت به بهبود اوضاع جسمانی و روحی آسیب دیدگان از هر طبقه
و گروهی اهتمام میورزند، پس شعاری در کار نیست. همه عمل است، همه تعریف داوطلب هلال
احمر بودن است؛ اما وقتی اوج خدمت رسانی به مردم با اوج بیانصافی نمایندگان همان مردم
همزمان شود، درد بزرگ میشود.
درد سیلزدگان کشورمان برایمان کافی بود. هنوز کاورهای
هلال احمر خیس سیل بود که خبر آمد خبری از تجهیزات در سال جاری هم نخواهد بود. جالب
است از هر داوطلب هلال احمر در هر کجای ایران سؤال کردیم، هیچ چیز برای خودش نخواست،
تنها درد و دل کمبود تجهیزات برای نجات سریعتر حادثه دیدگان بود که محقق نشد.
«سال
گذشته را هم به سختی گذراندیم»؛ این حرف همه داوطلبان هلال احمر است از رئیس گرفته
تا ... .
اینجا همه رییس هستند. در عصر و زمانهای که بیشترین
هزینههای هر کشوری برای نجات جان انسانها در نظر گرفته می شود، ارزش جان مردم کشورمان
کجای تفکرات ماست؟!
اگر قرآن میفرماید وقتی کسی انسانی را نجات دهد چنان
این کار عظیم است که گویی همه بشریت را نجات داده، کار آنهایی که ممکن است برای نجات
انسانها مانع تراشی کنند، چه حکمی دارد؟
نمیدانم آنهایی که بودجه هلال را تصویب کردهاند تا
حالا در بحرانها بودهاند یا نه؟! اگر بودهاند لابد دیدهاند که وقتی بیلی برای کنار
زدن آوار نیست، بچههای هلال با دست هایشان آوار را کنار می زنند و انسانها را نجات
میدهند. پس لابد فکر کردهاند نباید برای آنها تجهیزات داد، اما اگر با چنگ و دندان
هم سیمان و آهن و آوار را کنار زدیم، اما دیر شده بود چه؟
اگر تا حالا در برف و کولاک گیر کردهاند لابد دیدهاند
که بهترین نتیجه با کمترین امکانات هم حاصل شده، به هر جان کندنی بوده حتی به قیمت
سیاه شدن انگشتان دست و پا و حتی جان؛ همه نجات پیدا کردهاند به جز کسی که کاور نارنجی
داشت. داوطلبی یعنی همین، اما من باز هم اضطراب دارم، اگر بچهای در آن میان باشد،
اگر سردش باشد، اگر در برف بمانیم و نتوانیم چه ... خدایا.
بگذریم. شکایت کردن در مرام ما نیست. باید دست بر زانو
گذاشت و بلند شد. ما برای همین نماد هلال ایثار را همیشه با خود داریم.
ایران حادثهخیز را باید نجات داد، مانند همیشه انبارها
را باید با غیرتمان پر کنیم. چاره بیشتر مانند شدن به سمبلهای ایثار ایران است. آنها
هم با دست خالی سالها نجات بخش بودهاند؛ ما هم از همان نسلیم.
اما این غیرت به معنی سکوت و سکون نیست. باید به مردم
گفت. مردم باید بدانند هلال احمر دولتی نیست و خودشان باید آن را اداره کنند و به فکر
وقفهای ماندگار برای هلال احمر باشیم. باید چنان مستقل بود که هیچ کاهش بودجهای نتواند
خللی در خدمات وارد کند. جمعیت هلال احمر در گذشته بیشترین موقوفات کشور را داشته و
باید این موقوفات احیا شود.
باید به مردم اتکا کرد. کافی است مردم بدانند مشکلات
کجاست. همانطور که داوطلبان هلال احمر در تمام سختیها در کنار آنها بودهاند، مردم
هم در کنار جوانان هلال خواهند بود، در کنار همانهایی که در سختترین بلایای بشری
در کنار همه سختی کشیدگان جهان بودند. بینام، بینشان؛ ایرانی مسلمان بودن یعنی همین.
باید داوطلب بیشتری جذب کرد.
امسال را هم میگذرانیم با بیشترین تلاش برای سلامتی
مردم ایران، ولی شاید اتفاقی که افتاد بهترین تلنگر برای ما باشد. برای مایی که بدون
هیاهو و جنجال خدمت کردیم و دم نزدیم. آنچنان بیادعا کار کردیم که کسی نفهمید دردمان
چیست. درد ما همه اندوه، غصه و اضطراب ما این است که اگر دیر رسیدیم، اگر تجهیزات نداشتیم،
اگر انسانی را از دست دادیم ... آنوقت چه؟
در این میان فقط یک پیشنهاد ساده: نمایندگان مجلس هم
عضو داوطلب هلال احمر شوند و در یک بحران کنار آنها باشند. فقط بایستند و تماشا کنند.
هفته هلال احمر مبارک.
انتهای پیام/ع