پنجشنبه، 9 فروردین 1403

از داعیه سلطنت بیمه‌ها تا آنارشیسمی که در نظام سلامت رخنه کرده است

از داعیه سلطنت بیمه‌ها تا آنارشیسمی که در نظام سلامت رخنه کرده است
بنابر اعلام مسوولان وزارت بهداشت، چالش‌های اعتباری این وزارتخانه به حدی جدی شده که کارد بیمارستان‌های دولتی به استخوان‌شان رسیده و کمابیش نگرانی از مختل شدن ارائه خدمات در بیمارستان‌ها مطرح می‌شود، اما هنوز اقدامی عملی بویژه از سوی بیمه‌ها برای بالا آمدن نفس بیمارستان‌هایی که یکسال است مطالبات‌شان را دریافت نکرده‌اند، انجام نشده است.
به گزارش روابط عمومی سازمان نظام پزشکی و به نقل از ایسنا، چندین سال است که همواره یکی از چالش‌های پیش روی نظام سلامت کشورمان، پرداخت مطالبات بیمارستان‌های دولتی از سوی سازمان‌های بیمه‌گر بوده است و می‌توان گفت این موضوع به بیماری مزمن سیستم بهداشت و درمان کشور بدل شده و دست‌اندکاران آن را رنج می‌دهد. بر این اساس همواره مناقشات زیادی میان وزارتخانه‌های رفاه و بهداشت بر سر این موضوع وجود داشته است.

البته با آغاز طرح تحول نظام سلامت به عنوان بزرگترین پروژه رفاهی و اجتماعی دولت یازدهم، امیدها برای بهبود این شرایط آن هم با دادن اعتبارات مناسب به این طرح افزایش یافت؛ به طوریکه در سال 93 که به اذعان برخی کارشناسان سالی طلایی برای نظام سلامت کشور بوده است، شاهد بودیم که هم مطالبات بیمارستان‌های وزارت بهداشت از سوی بیمه‌ها به موقع پرداخت شد و اعتباراتی هم که دولت قولش را برای بهبود شرایط سلامت مردم داده بود، به موقع تخصیص یافت. این درحالی بود که با آغاز سال 94 مشکلات اقتصادی مانند کاهش قیمت نفت گریبان دولت را گرفت و در کنار آن برخی همراهان طرح تحول نظام سلامت، به قول وزیر بهداشت رفیق نیمه راه شده و این طرح را در مقطعی حساس تنها گذاشتند و بار سنگین هزینه‌ها بر دوش تحول افتاد و اکنون هم بیش از یکسال است که مطالبات وزارت بهداشت بر روی زمین مانده است.

هرچند در سال 93 مسکنی به نظام سلامت تزریق شد اما بعد از آن دوباره شاهد انباشت مطالبات بیمارستان‌ها و عدم تخصیص اعتبارات بودیم و نهایت هم این شد که زخم کهنه نظام سلامت مجددا سرباز زد و سایه بی‌پولی دوباره بر سر نظام سلامت سنگینی کرد. حال سوال مهمی که مطرح می‌شود این است که راهکار اساسی حل مشکلات پولی نظام سلامت چیست و چه باید کرد تا تن نظام سلامت با هر تنش اقتصادی نلرزد؟

در این راستا گفت‌وگویی با دکتر عباس آقازاده، رییس مجمع عمومی سازمان نظام پزشکی ترتیب دادیم و وی معتقد است که عدم وجود منابع پایدار و کافی در حوزه سلامت یکی از علل ایجاد چنین مسائلی است که می‌تواند به آنارشیسم و هرج‌ومرج در حوزه سلامت کشور منجر شود، همانطور که در پیش از دولت یازدهم نیز با این موضوعات مواجه بودیم.

در ادامه مشروح گفت‌وگوی دکتر آقازاده با ایسنا را می‌خوانیم:

آقازاده این مشکل را ناشی از بحثی بسیار ساختاری می‌داند و می‌گوید: این مشکل از نقطه‌ای آغاز می‌شود که در کشور ما برای "سلامت"، اعتبارات کافی و پایدار دیده نمی‌شود و شاهدیم که چنین بی‌توجهی‌هایی در کشور ما سابقه‌ای طولانی دارد؛ به طوریکه تا پیش از دولت یازدهم، حوزه سلامت در برنامه‌های دولت خیلی برجسته نبوده و علی‌رغم اینکه کارشناسان از اهمیت این حوزه سخن می‌گفتند، اما کسی به آن توجه نمی‌کرد.

بیمه همگانی موثری در کشور ایجاد نشد


وی عوارض عدم توجه به حوزه سلامت را برشمرده و می‌افزاید: این موضوع باعث شد که بیمه همگانی موثر و مفیدی در کشور ما جود نداشته باشد. وقتی که اعتبارات نظام سلامت کم است، بیمه‌هایی مانند بیمه سلامت،‌ تامین اجتماعی و... سهم اندکی را در تقبل هزینه‌ها در مقایسه با وظیفه اصلی‌شان، بر عهده می‌گیرند. در عین حال می‌بینیم که در چند دهه اخیر،‌ اعتبارات عمومی و جایگاه نظام سلامت در نظام بودجه‌نویسی کشور پایین بوده و بیمه‌ها هم در پوشش همگانی و تامین هزینه‌های سلامت مردم دچار نارسایی بوده‌اند.

آنارشیسم در نظام سلامت


به گفته آقازاده، از سوی دیگر وجود نابسامانی و آنارشیسم در نظام سلامت کشور باعث شد تا جایگاه طرح‌هایی چون نظام ارجاع و آینده طرح‌های نظام سلامت نامشخص بماند.  بنابراین باید بدانیم که هرچقدر هم اعتبارات و پول به حوزه بهداشت و درمان داه شود، مطمئنا وقتی که نظام سلامت نظامی درست، با مدیریتی مناسب و نظارت کافی بر منابع سلامت نباشد، موثر نیست و این نظام نمی‌تواند پاسخگوی نیازها باشد. بنابراین عملا در شرایطی که نابسامانی و هرج‌ومرج در نظام سلامت وجود دارد، پدیده‌های منفی مانند مافیاهای متعدد در بخش غذا، دارو و تجهیزات پزشکی و همچنین پدیده‌هایی چون زیرمیزی و افزایش پرداخت از جیب مردم در حوزه سلامت رشد می‌کند. باید توجه کرد که این آثاری است که ما در آستانه دولت حاضر با آنها مواجه بودیم.

سال 93 خیلی طلایی نبود، اما...

وی با بیان اینکه در دولت جدید از آغاز بحث‌های خوبی در حوزه سلامت و در راستای اجرای طرح تحول سلامت، پزشک خانواده و نظام ارجاع انجام شد، ادامه می‌دهد: بر این اساس در گفتار دولت، بودجه‌نویسی و با تصویب مجلس، جایگاه سلامت در بودجه کشور ارتقاء پیدا کرد و همه امیدوار شدیم. البته باید توجه کرد که سال 93 خیلی هم طلایی نبود، اما در مقایسه با قبل بهبودهایی در نظام سلامت حاصل شد. به این ترتیب که در این سال جایگاه سلامت در بودجه کشور افزایش یافت و دولت با این اعتبار می‌توانست بیماران را در بیمارستان‌های دولتی تحت پوشش قرار دهد و بر همین اساس بسیاری از اعمال جراحی و اقدامات درمانی مختلف تحت پوشش دولتی قرار گرفت و هزینه‌ها و پرداخت از جیب مردم کاهش بسیار زیادی داشت.

پِرتی‌ها در منابع مالی زیاد است

رییس مجمع عمومی سازمان نظام پزشکی در عین حال معتقد است که مشکل ما اینجاست که وقتی نظام سلامت‌مان منظم و هدفمند نیست و آنارشیت در آن وجود داشته و دارد، جایگاه بخش خصوصی، دولتی و...در آن مخدوش می‌شود. همچنین زمانیکه سیستم نظام ارجاع به صورت دقیق و سراسری در کشور اجرا نشود، مردم هم سرگردان از این سمت به سمت دیگر رانده می‌شوند. به طوریکه برای یک سرماخوردگی به متخصص مراجعه می‌کنند و برای مسائل بسیار ساده‌ مجبورند عکس‌برداری‌های گرانی مانند سونو، ام‌آرآی و... را انجام دهند. به همین دلیل آمار پِرتی‌ها هم در منابع مالی بسیار بالاست.

دولت و نظام پزشکی باید به نتیجه‌ای قطعی برسند

آقازاده با بیان اینکه بنابراین در حال حاضر دولت و نظام پزشکی باید در تعیین سیاست‌های سلامت به این نتیجه قطعی و شفاف برسند که الگوی زندگی در کشور ما تغییر یافته است و باید سیستم‌های سلامت را با این تغییر منطبق کنیم، می‌گوید: به این ترتیب اکنون خوشبختانه طول عمر مردم ایران نسبت به 30 سال گذشته بسیار بیشتر شده و هرم جمعیتی از آن شکلی که قاعده هرم بسیار گسترده بود و شامل کودکان، نونهالان و نوجوانان بود، به سمتی می‌رود که در 20 الی 30 سال آینده غلبه سنی با میانسالان است و افراد سالمند هم جایگاه بالایی در آمار جمعیتی خواهند داشت. از این رو بیماری‌ها و الگوی مرگ‌ومیر در کشور ما تغییر کرده و در حال حاضر بیماری‌های غیرواگیر مانند دیابت، فشارخون، بیماری‌های قلبی و عروق، سرطان‌ها و... چهره اصلی افزایش بیماری‌ها هستند. در عین حال وضعیتی عمومی در تمام دنیا وجود دارد تا این بیماری‌های غیرواگیر را مهار کنند، اما در کشور ما به دلیل الگوی اشتباه تغذیه، استفاده از مواد غذایی ناسالم و مصرف سیگار، چاقی و عوارض قلبی-عروقی، می‌بینیم که هر ایرانی در دوران میانسالی خود در معرض ابتلا به بیماری‌هایی چون دیابت، فشار خون و... قرار می‌گیرد.

"سلامت" به سمت نظام ارجاع و پزشک خانواده پیش رود


وی می‌افزاید: در حال حاضر بیشترین آمار مرگ‌ومیر در کشور مربوط به بیماری‌های قلبی و عروقی بوده و این موضوع هشدار دهنده است و ما باید بر این مبنا نظام سلامت‌مان را چیده و دانشگاه‌هایمان را از این نظر آموزش دهیم و باید نظام سلامت را به سمت ایجاد نظام ارجاع و پزشک خانواده پیش بریم تا بتوانیم از آغاز از این بیماری‌ها جلوگیری کنیم. چراکه این بیماری‌ها قابل پیشگیری هستند. البته در این میان، بخشی از عوامل خطرزا و ریسک فاکتورهای این بیماری‌ها، ژنتیک است که ما در آن دخالتی نداریم، اما می‌توانیم در بخش‌هایی چون مصرف سیگار، غذاهای ناسالم، افزایش تحرک و تغییر الگوی زندگی و غربالگری عوارض انحراف از میانگین‌های قابل قبول اقداماتی را انجام دهیم تا بتوانیم به مرور کاری کنیم که وقتی در 20 تا 30 سال آینده جمعیت غالب کشورمان میانسال و سالمند شدند، ما دارای مبتلایان کمتری در بیماری‌های غیرواگیر باشیم.

اقدامات جزیره‌ای در حوزه سلامت کارساز نیست


آقازاده ادامه می‌دهد: بنابراین اگر بتوانیم نظام سلامت را با محتوای آینده کشورمان سازگار کنیم،‌ آن زمان می‌توان دید که چقدر صرفه‌جویی مالی انجام می‌شود. چراکه بیماری‌های غیرواگیر بسیار هزینه‌بر هستند و اگر از این بیماری‌ها به نحوی پیشگیری شود که آمار مبتلایان کاهش یابد، هم برای دولت و عرصه سلامت و هم برای بیمه‌ها صرفه‌جویی مالی در پی دارد. بنابراین یکی از دلایل اصلی این مشکلات و مطالبات، سردرگمی ما در اهداف‌مان در حوزه سلامت است. یعنی مشخص نیست که چه می‌خواهیم؛ یک نفر می‌گوید فلان بخش را تقویت کنید و دیگری تقویب بخش دیگری را مدنظر دارد. مثلا چندین برنامه پنج‌ساله توسعه مطرح شده و در همه آنها دولت‌ها موظف بودند که نظام ارجاع و پزشک خانواده را اجرا کنند، اما ما شاهدیم که این کار صورت نگرفته و اگر هم اقداماتی انجام شده، به صورت جزیره‌ای بوده است و در چند نقطه از کشور بنیان‌هایی ایجاد شده که امیدوار کننده است، اما نه کافی است و نه بالنده و مطمئن. بنابراین بحث من لزوم اصلاح ساختار نظام سلامت است که باید بالاخره برای آن تصمیم گرفت. ما باید مشخص کنیم که به عنوان مثال می‌خواهیم در مقابل مافیای دارو، غذاو... بایستیم و نظام ارجاع را پیش بریم، یا می‌خواهیم نگاه کنیم تا آنها هرکاری که می‌خواهند انجام دهند.

لزوم تسلط نگاهی سلامت‌محور بر سلامت کشور


رییس مجمع عمومی سازمان نظام پزشکی ادامه می‌دهد: بحث دیگر موضوع تخصص‌گرایی و مسلط شدن بر هژمونی کنونی است. در حال حاضر در دنیا خدمات اولیه سلامت که در خط اول ارائه خدمت به مردم است، بسیار اهمیت دارد و روی آن تبلیغ زیادی انجام می‌شود، اما در ایران فکر می‌کنم گردانندگان سیستم‌های دولتی بهداشت و درمان در دهه‌های اخیر کمتر بر اساس مفاهیم سلامت‌محور حرکت داشته‌اند. بنابراین باید یک اراده سلامت‌محوری به جای تفکر تخصص‌محور و درمان‌محور وجود داشته باشد تا روی این مساله کار کند و این موضوع در دراز مدت هزینه‌های حوزه سلامت را کاهش می‌دهد و در آن زمان پول‌مان سکه می‌شود و می‌توانیم بگوییم که پول‌مان در حوزه سلامت ارزش دارد. حال به تعبیر برخی از دوستان وقتی که نظام سلامت معیوب است، مانند بشکه‌ای‌ست که چند جایش سوراخ است و هرچه هم در آن بریزید، به بیرون نشت می‌کند. بنابراین اولا باید جایگاه سلامت در نظام بودجه‌نویسی ارتقاء یابد و منابع مالی پایدار و نگاهی سلامت‌محور هم برای اجرای برنامه‌های سلامت‌محور، فراهم باشند.

وظیفه تامین اجتماعی، درمان مستقیم مردم نیست

آقازاده در ادامه صحبت‌هایش از ناهمگونی و نبود نگاهی سلامت‌محور در حوزه بیمه‌ها نیز انتقاد می‌کند و می‌گوید: به عنوان مثال باید پرسید که در سازمان تامین اجتماعی چه بخشی از حق بیمه کارگران و کارمندان به درمان اختصاص دارد؟ و آیا این میزان برای سلامت مردم هزینه شده است؟. باید توجه کرد که وظیفه اصلی تامین اجتماعی به عنوان یک سازمان بیمه‌گر این نبود که مردم را مستقیما درمان کند، بلکه باید پشتیبان نظام سلامت باشد و در کاهش پرداختی مردم در حوزه سلامت کمک کند.

نگرانی از  حفاظت از جان مردم

وی ادامه می‌دهد: در بیمه سلامت ایرانیان نیز باید گفت وقتی چندین میلیون نفر را در کشور بیمه می‌کنند و به آنها با دریافت سالانه شش تا هفت هزار تومان،‌ دفترچه بیمه سلامت می‌دهند، انتظار داریم که این هشت میلیون نفری که بیمه شدند، پول و هزینه‌های درمان‌شان از کجا بیاید؟. از منابع دولتی یا از اوراق قرضه غیرقابل فروش؟. مشکل اینجاست که فکر نکردیم  می‌خواهیم به یک نظام سلامت با این محتوا و ابعاد برسیم و آیا برای رسیدن به آن، بیمه واحد می‌خواهیم یا خیر. گاهی می‌شنویم که برای برخی‌ها بیمه تکمیلی در حدی است که می‌توانند در هر کجا هر اقدام درمانی را انجام دهند و هزینه‌هایشان هم پرداخت می‌شود؛ به طوری که این میزان پوشش بیش از 10 برابر پوشش بیمه تکمیلی کارکنان دولت است. چرا باید اینطور باشد؟. مگر انسان‌ها با هم متفاوتند؟ چرا باید بیمه تکمیلی یک نهاد یا جایی خاص آنقدر بالا و از طرفی سطح پوشش بیمه‌ای مردم بسیار پایین باشد. مگر بیمه‌های تکمیلی نباید هزینه‌های درمان مردم را پرداخت کنند؟ مگر مردم با یکدیگر فرق می‌کنند؟. باید توجه کرد که در قانون، همه مردم با یکدیگر یکسانند. در برخی کشورها می‌بینیم نخست وزیرش بیمار می‌شود و سه روز منتظر ویزیت جراح می‌ماند؛ بی‌تردید وی یاد گرفته که مانند یکی از مردم کشورش است و مانند سایرین مالیات می‌دهد و خدمات دریافت می‌کند. البته ما در جنبه‌های حساس اداره کشور دخالت نمی‌کنیم و آنها را قبول داریم، اما در زمینه بیمه‌های تکمیلی و محافظت از جان مردم، به شدت نگرانیم.

آقازاده با اشاره به اصلاح تعرفه‌ها و ضرایب پزشکی در قالب طرح تحول نظام سلامت، می‌گوید: در آن زمان اعلام کردیم که ارائه‌کنندگان خدمات باید در این حد دریافتی داشته باشند و برایشان سامانه 1690 را ایجاد کردیم تا بیش از این دریافتی نداشته باشند.  در این نظارت ما هم به عنوان نظام پزشکی دخالت داشتیم و موارد بسیار کمی از شکایات درست از آب درآمد و خوشبختانه جامعه پزشکی با شجاعت، سخاوت و دقت با این موضوع برخورد کرده و رو سفید بیرون آمدند. البته از ابتدا هم مشخص بود که جار و جنجال علیه پزشکان ایجاد کرده‌اند.

وی درباره میزان تخلفات تعرفه‌ای پزشکان می‌گوید: در حوزه شکایات تعرفه‌ای در سال اول کار سامانه 1690،  آمار جالبی داشتیم. به طوریکه بین 7000 تلفن در تهران چهار یا پنج موردش درست بود. البته هیچگاه از هیچ پزشکی به خاطر ویزیت شکایت نشده است. متاسفانه در آن زمان مباحث را خلط کردند و در حال حاضر هم نمی‌توانند آن را جمع کنند. زمانی که در تریبون‌های رسمی هرچه می‌خواهیم به پزشکان بگوییم، بقیه هم یاد می‌گیرند.

رییس مجمع عمومی سازمان نظام پزشکی در ادامه با بیان اینکه در مهرماه یک مژدگانی دریافت کردیم و قرار بود از طرف دولت و با تصویب مجلس 6000 میلیارد به حوزه بهداشت و درمان کشور کمک شود، می‌افزاید: این موضوع به جایی رسید که در آذر ماه شنیدیم که 2000 میلیارد تومان به تامین اجتماعی برای پرداخت بدهکاری‌هایش به بخش خصوصی،‌ داروخانه‌ها و پزشکان خانواده و در آخر به بیمارستان‌های دولتی کمک شود. حال بحث اینجاست که می‌خواهند به جای پول، اوراق قرضه به دست دانشگاه‌ها بدهند. دانشگاه علوم پزشکی استان‌ها اوراق قرضه را می‌خواهد چه کند و کجا عرضه کند؟. مگر ما در بورس سهام اقتصادی داریم؟ یا مگر بهداشت و درمان از اوراق قرضه سردر می‌آورد؟. این چه کمک کردنی است؟.

شفاف و بدون دروغ حرف بزنیم


آقازاده تاکید می‌کند: اگر مشکلات و سختی هست که واقعا هست، همه ملت ایران ثابت کردند که مردم روزهای سختند. بنابراین شفاف و بدون دروغ بایکدیگر صحبت کردیم و دراین صورت می‌توانیم از پس مشکلات برآییم. زمانیکه گفتند ضرایب و تعرفه‌ها را به شما پرداخت می‌کنیم و پزشکان را طلبکار خودشان کردند و دیدیم که از همان سال هم پزشکان مطالبات‌شان انباشته شد. به طوریکه در حال حاضر در برخی از دانشگاه‌های علوم پزشکی مطالبات هنوز در سال 94 است و پرداخت نشده‌اند. از طرفی هم تاکید می‌کنند که از مردم اضافه بر فرانشیز نگیرید و ما تعرفه را به شما پرداخت می‌کنیم، اما از طرفی خودشان پول پزشکان را نمی‌دهند.

دورنمای سلامت نگران‌کننده است

وی با بیان اینکه البته ما بحث‌مان این بود که کتاب ضرایب را اصلاح کنیم اما شنیدم که می‌گویند باید کتاب تعرفه‌ها را کلا تعدیل کرد، ادامه می‌دهد: این موضوع نشان می‌دهد که دورنمای شرایط سلامت ما بسیار نگران‌کننده است و این نگرانی اکنون خودش را نشان می‌دهد. همانطور که وقتی کشتی می‌خواهد به ساحل نزدیک شود، ابتدا دکلش معلوم می‌شود و بعد بدنه آن هم پیداست. بنابراین از ابتدا دکل مشکلات معلوم بود و نشان می‌داد که این بحران، بحران بزرگی در بهداشت و درمان کشور است و در حال حاضر بدنه مشکلات هم با اختلاف میان وزارت بهداشت و رفاه و مسائلی که روزبروز آشکار می‌شود، دارد بیشتر خودش را نمایان می‌کند.

سرنوشت طرح تحول


رییس مجمع عمومی سازمان نظام پزشکی درباره سرنوشت طرح تحول نظام سلامت با وجود این معضلات، می‌گوید: باید پرسید اگر هر طرحی دارای منابع مالی پایدار نباشد، چطور می‌خواهد مدیریت شود و تا کی می‌توان پزشکان بیمارستان را وادار کرد که اینطور برخورد کنند؟. باید توجه کرد که این زنجیره در یک جا از هم پاره می‌شود. مگر اینکه با یک اقدام سریع و انقلابی، دولت به کمک بهداشت و درمان مملکت بیاید و طرحی را که علی‌رغم اینکه ما روی آن نقد بسیار جدی داریم، اما مردم از آن راضی بودند، ادامه یابد. باید توجه کرد که طرح تحول اقدامات مثبتی را آغاز کرد و نتایج خوبی را در کاهش هزینه‌های مردم به دنبال داشت و پزشکان دلسوز مردم را امیدوار کرد که برای مردم خدمتی انجام می‌دهند. بنابراین من فکر می‌کنم باید یک اقدام انقلابی صورت گیرد تا این راه نیمه‌کاره که به تدریج دارد بنیان‌هایش شکل می‌گیرد، خراب نشود.

آقازاده در عین حال تاکید می‌کند که شک نکنید اگر به همین ترتیب منابع را محدود و قیچی کنند، در آینده نزدیک مجبور می‌شوند طرح تحول را در برخی موارد تعطیل کنند. چرا که به این صورت نمی‌توان طرح را اجرا کرد. مراکز عمومی چطور باید خودشان را نگه دارند. ما نمی‌توانیم پرستاران را با وعده اصلاح تعرفه‌ها، نگه داریم و هیچ چیزی هم به آنها ندهیم. بنابراین باید منابع مالی پایدار وجود داشته باشد، سیاست‌های روشن و سلامت‌محور برای سطح‌بندی خدمات سلامت چه بهداشتی و چه درمانی وجود داشته باشد تا با مدیریت صحیح در منابع مالی بهداشت و درمان، این حوزه را اداره کنیم.

وی با بیان اینکه ما در اداره منابع‌مان مشکلاتی داریم، می‌گوید: آیا در خریدهای تجهیزات پزشکی کار را با نیازهای مردم پیش بردیم؟. ضمن اینکه فکر می‌کنم بسیاری از ما می‌توانیم با هم صادقانه صحبت کرده و یکدیگر را به تحمل سختی‌ها دعوت کنیم. نمی‌توان سختی‌ها را به پزشکان عمومی، اطفال و.. تحمیل کنم و از طرفی برخی با حضور در مراکز مهم و خاص بهره خوبی از منابع سلامت ببرند و این اگر چه قانونی است، اما واقعا عادلانه نیست.

آقازاده نظرش راجع‌ به تجمیع بیمه‌ها را هم اینگونه بیان کرده و اظهار می‌کند: از نظر کلی اگر کشور، یک کشور و مردم یک مردمند، باید دارای یک صندوق بیمه واحد هم باشند و این اتفاق بخشی از مشکلات را حل می‌کند. البته در حال حاضر علم کردن این موضوع آدرس اشتباه دادن است؛ زیرا دوباره یکسال سر این موضوع دعوا می‌کنیم و باز سر خانه اولمان باز می‌گردیم. بنابراین در حال حاضر کارشان را درست انجام داده و همین بیمه‌ها را تقویت کنند تا مشکلات کمتر شوند. تجمیع می‌تواند بعدها در یک پروسه طولانی مدت انجام شود.

وی می‌افزاید: البته تجمیع بیمه‌ها با توجه به قدرت مالی، اقتصادی و تشکیلاتی سازمان تامین اجتماعی،‌ نیروهای مسلح و.. در مقطعی کوتاه شدنی نیست و نمی‌توان در روندی کوتاه مدت انجام شود و نمی‌توان هیچ یک از اینها را مجاب کرد که در یک تشکیلات واحد قرار گیرند. چرا که هرکدام‌ از بیمه‌ها داعیه سلطنت بر یک کشور را دارند. بنابراین این موضوع در درازمدت می‌تواند انجام شود و آن هم زمانی است که نظام سلامت در کشور ما متحول شده باشد و کارش را درست انجام دهد.

انتهای پیام   

امتیاز به خبر :

ارسال نظرات

نام

ایمیل

وب سایت

نظرات شما

هم اکنون هیچ نظری ارسال نشده است. شما می توانید اولین نظردهنده باشد.