یکشنبه، 2 دی 1403
  
  • 1398/10/05
روزنوشت

دکتر شاهین فتحی

مدیر عامل جمعیت هلال احمر استان تهران

ما همیشه نگران خواهیم بود

پنجم دیماه سالروز وقوع زلزله ی مهیب وویرانگر بم در سال ۱۳۸۲ است. روزی که ایران در سوگ از دست دادن هزاران هموطن عزادار شد وهنوز داغ این غم سترگ پس از گذشت چندین سال بر شانه های ایران عزیز سنگینی می‌کند وبعد از آن هم همچنان که قبل از  آن نیز اتفاق افتاده بود شاهد زلزله های پی در پی در پهنه ی فلات ایران بودیم که آخرین آن در کرمانشاه بود ‌ و معلوم نیست  زلزله بعدی در کدام نقطه از کشور باشد و  ‌چقدر تلفات به دنبال خود بارآورد وکجای این ققنوس همیشه در آتش آسیب خواهد دید.باید قبول کنیم که در سرزمینی گام نهاده و ‌رشد می‌کنیم که آبستن حوادث متعدد و ‌متنوع است . ریسک خطر در کشور بالاست و ‌رشد شهرنشینی ‌تراکتم جمعیتی تبعات این مخاطرات را بیش از پیش خواهد کرد . ایران از جمله کشورهای پر مخاطره با ریسک بالای خطر است قرار گرفتن ایران بر کمربند آلپاین هیمالیا که در قرن  قبل بیش از ۱۳۰ زلزله ی قوی بیش از ۷.۵ ریشتر  را تجربه کرده است خبر از قریب الوقوع بودن حوادثی را می دهد که حتی فکر کردن به آن موجب وحشت وهراس  خواهد شد . گزارش مخاطرات زلزله جهان ،ایران را از بین ۱۲۰ کشور مورد بررسی ،پانزدهمین کشور زلزله خیز جهان معرفی  کرده است . کشوری که در دهه های گذشته زلزله بیش از صد هزار از مردم  را کشته  وتعداد زیادی از شهر ها وآبادی هایش  را نابود کرده است واین تنها مخاطره  کشور نیست  سیل ، طوفان ، خشکسالی ، رانش زمین و...... به علاوه ی حوادث انسان ساخت . ایران را در بین ده کشور بلا خیز دنیا قرار داده است.

قرار داشتن در یک‌چنین سرزمین پر مخاطره که سابقه ی  حوادث آن گویای  تلفات سنگین انسانی و هزینه های بسیار زیاد است گویای این است که جامعه می بایست آمادگی لازم را  در برخورد با این مخاطرات داشته باشد . باید بپذیریم که در بحران‌ها حاکمیت به تنهایی از پس قضایا برنخواهد آمد . ما متاسفانه جز کشور های هستیم که در مرحله ی پیشگیری و آمادگی خیلی خوب کار نکرده ایم ، برنامه نداشته ایم ، تلاش  نکرده ایم، عرق نریخته ایم  پس نباید  انتظار هم داشته باشیم که تلفات را بسیار کاهش دهیم . اگر هم برنامه داشته ایم آن را اجرا نکرده ایم . لاجرم همیشه نگرانیم ، نگران لحظه ای که حادثه ای عظیم رخ دهد ، گاهی هم از آن وحشت داریم حتی از فکر کردن به آن هم می ترسیم. ‌نتیجه ی ان این خواهد بود که  تن دادن به تقدیر را به جای تدبیر می پذیریم. 
مطالعات انجام پذیرفته در ابتدای دهه ی نود نیز حاکی از نا آماده بودن جامعه دارد ، جایی که مردم نمی دانند  چه مخاطره هایی آنها را تهدید می‌کند والبته نمی دانند که اگر حادثه ای نیز اتفاق بیافتد چه اقدامی می بایست  انجام‌دهند‌ جامعه‌ی نا آماده چوب علتش را خواهد خورد 
به نظر می‌رسد حاکمیت می بایست نسبت به این مهم‌ تلاش بیشتری انجام دهد ، آمادگی در برابر مخاطرات ومقابله با آن می بایست جز اولویت های حاکمیت باشد . ساختن جامعه آماده که تک تک افرادش احساس مسئولیت کنند ‌ و حاکمیتی که نسبت به سلامت مردمش احساس مسئولیت بیشتری نماید افق زیباتری را برای کنار آمدن با مخاطراتی  ترسیم می‌کند که همیشه کنار ما هستند ‌ و لابد شنیده اید که مخاطرات بلا نیستند این اقدامات ماست که از آنها بلا می سازد .