یکشنبه، 2 دی 1403
  
  • 1398/10/03
مقاله وارده

​دکتر سید علی انجو

پزشک متخصص اخلاق پزشکی عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی

«بی تعارف با بدون تعارف»

شاید انتظار زیادی است اگر ما گمان کنیم صدا وسیما باید دانشگاه باشد، باید باعث افزایش سطح آگاهی ها و شناخت مردم شود، یا متعهد به حق و حقیقت و اخلاق باشد. اگر از نظر شما چنین باشد خواندن متن پیش رو را رها کنید چون این عرایض بنده بر اساس چنین متر و معیار و تصوری از آنچه صدا و سیما باید باشد نوشته شده است.

چند شب پیش برنامه ی بیست و سی در بخش《بدون تعارف》 مصاحبه ی مفصلی را با یک جراح مغز و اعصاب پخش کرد من همان وقت بدنه ی اصلی این مطلب را نگاشتم و برای آنکه واکنش و احساسات در متن نوشته شده بر خرد و دانایی غلبه نکند چند روز صبوری کردم و چند بار مطلب را خواندم و از دوستان رسانه ای و پزشکی مشاوره گرفتم تا حرفی نزنم که خدشه و ایراد فراوانی بر آن وارد باشد. این کار کاری است که من گمان می کنم همه ی تریبون داران و رسانه ها باید به آن مقیّد باشند و چه بسا اگر همین مصاحبه چنین دقتی داشت این مطالب اکنون قلمی نمی شد.

الغرض مصاحبه ای که از تلویزیون پخش شد؛ سرشار بود از :  ۱. تخطئه ی همه ی پزشکان بجز همان پزشک مورد مصاحبه   ۲. تمجید از خدمات ایشان در مناطق محروم    ۳. تمجید از فقر و بی پولی و اجاره نشین بودن آقای دکتر و تقبیح همه ی دیگر پزشکان  ۴. اصرار فراوان مصاحبه کننده با تکرار چند باره ی سوال درباره ی زیرمیزی که به نظرم القا میکرد که همه زیرمیزی می گیرند تو چرا نمی گیری 

باید بگویم احتمالاً استنباط من به عنوان دانش آموز اخلاق پزشکی با استنباط مردم غیرمتخصص جامعه یکسان نباشد. یعنی درک می کنم که ممکن است من با نگاه دقیق تری داستان را موشکافی کرده باشم و عمده ی مخاطبان همین استنباط و استدلال های من به ذهن شان نیامده باشد.

احتمال دیگری هم مطرح است و آن اینکه مردم هم همین نکات را  حسّ کرده باشند و در نتیجه عرایض من درباره ی جامعه هم بر جامعه تخصصی و هم بر جامعه عمومی تری از مردم صدق کند.

نکته ی بسیار مهم دیگر اینکه جای خوشحالی است که بعد از سالها تخریب پزشکان در انواع برنامه های داستانی، خبری و تحلیلی صدا و سیما تک برنامه ای با هدف و به نیت ِ بازنمایی زحمات و سختی ها و ایضا عملکردهای خوب و شایسته ی  پزشکان محترم کشورمان تهیه شود و به بیان دیگر من به عنوان یک دغدغه مند اخلاق پزشکی و عضوی از جامعه سلامت کشور از هر حرکت خلاف رویه ی اصلی و دائمی تخریبی رسانه ها استقبال می کنم چون گمان می کنم تنفرزایی رسانه ها به اعتماد که اساس ارتباط پزشک و بیمار است تاکنون صدمه ها زده است.

   اما این مصاحبه ی به خصوص حتی اگر با چنان نیت و هدفی تهیه شده است به نظر من متاسفانه در این زمینه موفق نبوده است. این مصاحبه به خاطر دوقطبی سازی فراوان و تخطئه و حمله به اکثریت بدنه ی پزشکی کشور نه تنها بازنمایی از زحمات و مدح عملکرد مثبت بدنه ی پزشکان کشور نبود بلکه حمله ی تخریبی دیگری به قاطبه ی پزشکان کشور بود. به این گفت و گوها در مصاحبه ی فوق الذکر توجه بفرمایید، گزارشگر می گوید : « گزارشگر: وای من باور نمی کنم طرف از اتاق عمل آمده بیرون و میگه من پول توی حسابم نیست» « گزارشگر: دکتر دستمزد جراح توی این عمل ها هر کدوم  چنده؟  - 60 ، 70 میلیون» «دکتر: من اصلاً نباید می آمدم به این رشته (چون بلد نیستم از مردم پول بگیرم) گزارشگر: نه دکتر خوب شد که آمدی. می دانی جان چند نفر را نجات داده ای؟» همچنین گزارش ضبط شده که در فواصل بین مصاحبه ها پخش شد؛ نشان داده شد که دکتر در حالیکه سرپا ایستاده است و اطراف او را خیل عظیمی از مردم فراگرفته اند؛ ام آر آی یکی از مریض ها را همان وسط جمعیت نگاه می کند و بدون معاینه و در شرایطی غیراستاندارد در حالیکه همگان دارند فرآیند معاینه و ارتباط پزشک و بیمار را می بینند و صحبت های پزشک و بیمار می شنوند؛ برای او توضیحاتی می دهند. یک بیمار را در یک شلوغی بسیار ناراحت کننده ای صدا می زنند و همهمه و جنجال به پا می شود تا بیمار از لای دیگران خودش را به پزشک برساند. پزشک روی یک طاقچه ی نامناسب نشسته و پله هایی زیر پایش هست و مردم گرداگرد پله ها و در شرایط نامتعادلی دارد نسخه می نویسد.

من از آقای رضوانی گزارشگر این برنامه که قاعدتاً باید در موضوعات مهم مرتبط با رسانه از قبیل روش های انتقال پیام و مهارتهای ارتباطی و زبان بدن و نیز موضوعی همچون پیام دادن از طریق منطوق یا پیام دادن از طریق مفهوم کلمات و نیز مفهوم مستقیم، مفهوم غیرمستقیم، مفهوم مخالف و نکاتی از این دست دارای دانش و برجستگی باشند چند سوال دارم.

  1. واقعاً شما و همکاران تان در رسانه و برنامه ی محترم بیست و سی نمی دانید 60، 70 میلیون تومان تعرفه ی قانونی و دولتی یک عمل جراحی نیست؟ دستگاه بزرگ رسانه وقتی یک مصاحبه ی غیر زنده را تهیه می کند، لازم نیست اشتباهات مصاحبه شونده را از موضع خود تفکیک کند؟ مثلاً من در برخی از مصاحبه های حرفه ای دیده ام که مصاحبه شونده اشتباهی را در تاریخ یک اتفاق بیان می کند و تهیه کننده و کارگردان در زمان تدوین اثر به صورت زیر نویس درستش را تذکر می دهند یا بعد از ضبط و قبل از تدوین از خود فرد می خواهند که یا مطلب اشتباه را تصحیح کند و قصه ی درست را در تدوین بیاورند یا اصلاً آن تاریخ یا عدد ناصحیح را در تدوین مصاحبه با رضایت یا بی رضایت مصاحبه شونده حذف می کنند. آیا این به رسمیت شناختن زیرمیزی توسط پزشکی که به عنوان الگو معرفی می کنیم حسّ خوبی در هزاران هزار پزشک شریفی ایجاد می کند که واقعاً  (نه در ادعا) از نظر مالی تحت فشارند اما اهل زیرمیزی گرفتن نیستند؟
  2. اینکه مفروض بگیریم که همه ی پزشکان متخلف هستند و بارها مستقیم و غیرمستقیم این نکته را با مدح مصاحبه شونده ی مقابل گوشزد کنیم، موضع رسانه ی ملی درباره ی بدنه ی پزشکی کشور است؟ این آیا مدح شبیه ذم نیست؟
  3. آیا الگوی ویزیت بیمار از منظر صدا و سیما چنان ویزیتی است که هیچ حریم خصوصی در آن رعایت نشده باشد؟ راز مریض به هیچ انگاشته شود؟ کرامت انسانی بیمار در معاینه و صدا کردنش برای معاینه در نظر گرفته نشود؟ اصلاً اگر کاری به اخلاق پزشکی نداشته باشیم، این که بیماران این گونه هجوم بیاورند و دور پزشک شلوغ بشود آیا بر کیفیت کار او اثر نمی گذارد؟
  4. «من مستاجرم» این عبارت خیلی پر سر و صدا از دهان پزشک مصاحبه شونده بیرون کشیده شد و بعد از پخش مصاحبه بارها در رسانه های مکتوب و مجازی انعکاس یافت. سوال من از آقای رضوانی آن است که ماشینی که دکتر با آن برای مصاحبه آمد چه بود؟ آیا نمی شود کسی در این تهران اجاره نشین باشد اما هر ماه به اندازه ی پول یک خانه اجاره بدهد و اجاره نشین خوش نشین باشد؟ آیا امکان ندارد یک نفر یک طبقه از یک بیمارستان خصوصی را خریده باشد یا یک بیمارستان یا سهام یک بیمارستان را دارا باشد اما اجاره نشین و خوش نشین باشد؟
  5. « تازه حقوق یکی از بیمارستان ها را ریخته اند، هفت میلیون پول در حسابم هست» «وقتی در منطقه محروم ویزیت می کردم از صبح تا شب یک خودکار تموم می شد» «بیش تر از هشت هزار عمل تا الآن انجام داده ام» به این جملات اگر کمی دقیق تر نگاه کنیم نکاتی از قبیل نکته ی بالا می شود به آن گرفت. اینکه هفت میلیون آرزوی بیشتر افراد جامعه به عنوان حقوق یک ماه هست و این یکی از درآمدهای دکتر است، اینکه اگر هر عمل 60، 70 میلیون دستمزد دارد و دکتر سیصد عمل در ماه انجام داده و نصف آنها را رایگان کرده پس از جمع اینها یعنی در همان بیمارستان مورد نظر در یکماه دکتر 150 عمل 60 میلیونی داشته که میشه نه میلیارد تومان (با این حساب پزشک ماهی نه میلیارد بخشیده، نه میلیارد دستمزد گرفته). این تناقض ها را خود آقای رضوانی متوجه نشده اند؟ به همین ترتیب و با کمک گرفتن از همین مقیاسی که صورتحساب حسابداری آن بیمارستان به ما داد یعنی 50 درصد رایگان کردن دستمزد و 60 میلیون تعرفه ی هر عمل از هشت هزار عمل اگر چهار هزار عمل رایگان شده باشد مبلغ دستمزد چهار هزار عمل مابقی 240 میلیارد تومان می شود. این تناقض ها به نظر شما مشکلی در اعتبار رسانه ای خودتان و نیز رسانه ی متبوع تان ایجاد نمی کند؟
  6. دستمزد قانونی جراح در بیمارستان دولتی عدد زیادی نیست و عمده ی هزینه ی بیمار بستری را هم اگر بیمه باشد، بیمه پرداخت می کند. لذا ادعای رایگان کردن دستمزد جراح در بیمارستان های دولتی یک ادعای پرطمطراق و توخالی است. گزارش شعاری و غیر دقیق می تواند به اعتبار گزارشگر و رسانه اش آسیب بزند.
  7. در جایی از مصاحبه جراح می گوید که من رئیس بیمارستان بودم معاونم (آقای س.) از دستم شاکی بود بعد بدون آنکه دکتر توضیحش را آغاز کند که موضوع این قصه که مصاحبه شونده هنوز بیانش را آغاز نکرده، چیست؟ گزارشگر پیش دستی می کند و می خندد و می گوید ورشکست شده بیمارستان؟ و بعد جراح می گوید آره ه ه ه ... و می خندد گزارشگر از کجا می دانست که مصاحبه شونده اینک می خواهد از تخفیف هایی که در مقام رئیس داده است سخن بگوید؟ به نظر می رسد این مطلب گاف بزرگی در قصه است که البته کمتر به آن توجه شد. سوال بعدی من آن است که اگر مدیر ولو با نیت خیر و انگیزه ی مثبت سازمان تحت مدیریتش را به ورشکستگی مالی بکشاند آیا این فضیلت است؟  راستی آقای سلام زاده راضی بود اسمش را در تلویزیون به این شکل بیاورند؟

از سوی دیگر اگر صنف پزشکی کشور و به طور مشخص سازمان محترم نظام پزشکی به عنوان متولی صنف برای  قداست و شرافت حرفه ای (Professional Integrity) ارزش قائل باشد و در این باره حساس باشد باید این همکار عزیز و محترم مان را به خاطر فراهم کردن چنین فضایی برای حمله به بدنه ی پزشکی کشور و مشارکت در پروژه ای برای تخریب اعتماد جامعه پزشکی بازخواست کند.

 اگرچه زحمات و تلاش های همکاران ما که در طبابت های خیریه مشارکت می کنند جای سپاسگزاری و تقدیر در خود صنف و نیز اتخاذ تدبیر در کدهای اخلاق حرفه ای صنف پزشکی دارد چند نکته را نباید از نظر دور داشت:

  1.  تبلیغ زحمات و ایجاد انگیزه برای دیگران و یاد دادن اینکه می توان خوب هم بود بسیار شایسته است اما انجام فعالیت های خیریه ی نمایشی و ریاکارانه همیشه مضر است.
  2. به علاوه فعالیت خیریه داشتن یک نفر دلیلی برای الزام و اجبار دیگران به حضور در چنین فعالیت هایی نیست و به نظر می رسد پزشک خیّر باید به خودش و خانواده اش هم رسیدگی کند نه آنکه به فقر و مستاجر بودن و نداشتن پول و ورشکسته کردن بیمارستان تحت مدیریتش افتخار کند. اخلاق مراعات همه ی حقوق است کسی که به چند مسوولیت و تعهدش بی توجه است و نمی تواند تعادل در میان اخلاقیات برقرار کند از نظر اخلاقی آن چنان فاضل و برجسته نیست. پزشک اخلاقی باید به خودش به خانواده اش به بیمارانش و به خصوص به نیازمندان هم برسد.
  3. با اطلاعی که از وضع معیشت پزشکان جوان و سوء استفاده برخی از ماکان درمانگاه ها داریم و همچنین باتوجه به اینکه آگاه هستیم از اینکه گاهی موسسات خیریه در پایین آوردن تعرفه و استفاده از سایر مزایا مثل سقف برگه ی بیمه مجاز ماهانه و ایجاد شیب کششی (گرادینت) در جذب بیماران باعث ایجاد فضای کسب و کار رقابتی ناسالم و به بیان دیگر خلوت کردن سایر مطب ها می شوند این کار نه تنها عمل خیر و ممدوح نیست بلکه تضییع حق پزشکان جوانی است که از سر استیصال و علی رغم میل شان و به خاطر نیاز شدید مالی در این خیریه ها کار می کنند.
  4. برخی از مالکان درمانگاه هایی که عنوان خیریه را بر خود نهاده اند به بهانه ی اینکه ما خیریه هستیم؛ معافیت هایی به دست می آورند ازقبیل معافیت های مالیاتی یا معافیت از برخی الزامات فنی (از قبیل تاسیس داروخانه و رادیولوژی بدون مسوول فنی و ....) با آگاهی از این موضوع نقش چنین مصاحبه هایی در کسب قدرت و مقبولیت اجتماعی و سپس سوء استفاده از آن قدرت ها جای تامل دارد.
  5. نکته ی بعد آنکه این تلقی که پزشک اخلاقی پزشک مجانی است فروکاستن اخلاق و مسایل اخلاق پزشکی به ارتباط مالی و مسایل و تخلفات آن است اخلاق در ارتباط مالی با بیماران مبحث بسیار مهمی است اما همه ی اخلاق پزشکی و حتی همه ی ارتباط پزشک و بیمار نیست  از همه ی این نکات مهمتر آن است که پزشک خوب پزشکی است که قصور کمتری دارد و تعهد و سواد حرفه ای خود را پیوسته در حد بالایی نگاه می دارد.
  6. در همه ی دنیا پزشکان درآمد بالایی دارند اما این موضوع الزاماً به این مفهوم نیست که بیماران آن عدد را پرداخت کنند. ارتباط مستقیم مالی بین پزشک و بیمار و وجود بازار سیاه زیرمیزی فشار زیادی بر مردم فقیر و حتی ثروتمند می آورد و این اصلاً عادلانه و اخلاقی نیست. اما این هم عادلانه و اخلاقی و عاقلانه نیست که دستمزد قانونی یک جراح برای بازکردن جمجه ی بیمار و نجات دادن او از مرگ از دستمزد بازکردن سپر و دیاق یک ماشین ارزان قیمت یا از دستمزد برداشتن زیر ابرو در آرایشگاه زنانه، یا از دستمزد بازکردن سیفون زیر یک روشویی یا سینک کمتر باشد. واقعی نبودن تعرفه ها که با اعمال نفوذ سازمان هایی که باید آن تعرفه ها را بپردازند و در نهادهای تصمیم گیر نماینده دارند (به طور مشخص بیمه ها) مهمترین زمینه ساز این فسادها و تخلف ها است. ای کاش سازمان های بیمه گر در عوض پرداختن به کشتیرانی و هواپیما داری و صنایع نفت و گاز و سیمان و مخابرات و معدن و از این قبیل به وظیفه اصلی شان که  پرداخت حق و حقوق کارکنان نظام سلامت و حق بیمه ی بیمه شدگان است، برمی گشتند که این فرار از وظیفه ی ذاتی ریشه ی اصلی تمام این فشارهاست.

در پایان لازم است به زیباترین بخش این مصاحبه اشاره کنم که همکار ما در آن مصاحبه گفتند کار اصلی را مادری کرده که برای این کشور فرزندش را داده، کار اصلی را آن جوانی کرده که شهید شده است. امیدواریم بیان خالصانه و صادقانه ی این حرف و نکته ی مهم به خاطر ایرادهای فراوان مصاحبه تحت الشعاع قرار نگیرد.