شنبه، 8 اردیبهشت 1403
  
  • 1402/12/22
روزنوشت

دکتر محمدهادی صادقی 

عضو شورای عالی نظام پزشکی

علم، شبه علم و حوزه های معرفت برای مردم کوچه و بازار"

باران و بعضا برف که می بارد، نگاه ما، در کشوری که بارندگی یک نعمت است و گاها آسمان کم لطف، رو به آسمان است. برای این هیجان زدگان، پدیده باران یا برف، هرچند شاید واژه های محلی هم برای آن بکار رود اما فقط یک نام دارد. باران! برف!

برف در قطب، یک واقعیت فراگیر است که انسان هر روزه با آن درگیر است. برف که می بارد نگاه هیجان زده به آسمان نیست. بلکه توجه به مکان ریزش و شکل و شدت و نظایر  آن است و لذا علاوه بر چند نام، برفی که روی سقف می نشیند یک نام دارد و برف روی درخت نام دیگر. در آن دیار، برف فراگیر، به اجبارِ "نیاز به تمایز"، نام های متعدد دارد.

"علم"، در این دیار کهن، ریشه ای عمیق دارد. عالمان از دیرباز قدر داشته و بر صدر نشسته اند؛ اما، جای سوال است که چرا همپای تنوع علم که در واقع شیوه های مختلف معرفت می باشد، نامهای مجزایی برای حوزه های مختلف آن، درنظر گرفته نشده است!

دیری است که "علوم" تجربه محور، در غرب، نام "ساینس" را به خود گرفته است و "علوم" انسانی که مبنای تجربه ای آن مورد بحث است نام "هیومنیتیز" گرفته است و "علوم" دینی و الهیات را  با واژگانی چون "تئولوژی"، معرفی نموده اند. این معانی، واژگان روز فرهنگ غرب است اما در فرهنگ لغات علمی ما، همه این حوزه ها، "علم" است!

هرچند در تاریخ فرهنگ ما، در این مبحث، تقسیماتی چون تقسیم بندی ابن سینا، دیده می شود و واژه ای چون طبیعیات تا همین اواخر هم گاهی کاربرد داشته است اما امروزه، علم، معنایی جاری است که بر هر سه حوزه، اطلاق می شود.

ارزش گذاری، سود دهی، عملگرایی و نظایر آن یک مبحث است و توجه به  پایه ها و شالوده ها و روش ها یا متدولوژی این حوزه ها، بحثی است دیگر. آنچه مسلم است بدون ورود به بحث ارزش گذاری و تعریف "معرفت" و "شناخت" و راههای کسب آن و ورود به ارزش "تجربه"، "تعقل" یا "عرفان" بایستی به مبانی و شیوه ها -یا متد- این حوزه ها توجه شود و صادقانه جامعه انسانی را که نیازمند این حوزه ها هستند، حتی الامکان از تمایز بین آنها، آگاه نمود.

حوزه ای که بدون توجه به مسیر شناخته شده پزشکی امروز، در حال رشد است، باید، تمایز مبانی و روش خود را با پزشکی روز به معنای ساینس، آشکارا بیان نماید. متاسفانه شیوه ای که در ادبیات متکی بر علم با معنی ساینس، "شبه علم" نامیده می شود، خود را با لباسِ ساینس، بین مردم معرفی می کند. لوازم علم پزشکی به معنایی که در دانشکده های پزشکی امروز تدریس می شود، تکیه بر تجربه است و شیوه مورد تایید، گذر فرضیات، از آزمون های معتبر است. هیچ گزاره ای نمی تواند بدون پشتوانه آزمون های معتبر، با در نظر گرفتن مبانی احتمالات و داشتن امکان بطلان پذیری و تاییدی، خود را به این حوزه ملحق کند. تاریخ کشف قارچی که به تولید قرص معجزه وار دیگوکسین منجر شد آنهم با واسطه پیرزنی در شمال انگلیس و یا شیوه هایی که در کتب معتبر پزشکی با نام های کهن عجین است نشان می دهد که رویکرد پژوهش محور می تواند عدم تعصب در پذیرش واقعیات موثر را نشان دهد. تا زمان تایید گزاره ها در حوزه درمان، انتظار از وزارت منتسب به سلامت این است که به تبیین و تمایز شیوه ها اولویت دهد. در این راستا، ضرورت دارد که دانشکده هایی که با نام های خاص بر طب، چون طب ایرانی، تاسیس شده اند، مستندات معتبرِ دال بر توجه به الزامات آزمون وتجربه معتبر را در کنار شیوه هاي درمانی یا داروهای تجویزی خود، آشکارا، در اختیار مردم و بخصوص گروههایی که به ایشان اقبال دارند، بگذارند. هرچند قوانین فعلی، مبادرت به امر درمان را نیازمند مجوزها و تحصیلات خاص دانسته و دخالت غیرمجاز در امر درمان را جرم انگاری نموده و قابل تعقیب قضایی می داند اما در نگاه پایه ای و توجه به فلسفه این رویکردها، ضرورت دارد و صداقت ایجاب می کند که افرادی که بدون توجه به علم پزشکی مدعی درمانگری هستند، عدم باورمندیِ به "مبانی آزمون" و "عدم انجام آزمون‌های معتبر" شیوه یا داروی خود را، آشکار و به صورت‌های موثری که موجب آگاهی مردم شود نشان دهند و بخاطر رعایت حقوق مردم، وزارت متبوع و به طور کلی مدیریت کشور، آشکار نمودن این تمایز را الزام قانونی نماید.

گذشته از پزشکی، علوم انسانی یا هیومنیتیز، به معنای شناخته شده آن، تعاریف، شرایط،محدوده ها، پایه ها و گزاره هایی دارند که گاها مواردی غیرقابل انطباق با این حوزه، در ادبیات روز مدیریتی کشور هم شنیده می شود که امید است با محک و هماوردی با اندیشمندان اتاق های فکر فعال و معتمد آن حوزه ها، بررسی شده و به آسیب منتهی نشود.

به هر حال اندیشمندان متعددی به تبیین و معرفی و گسترش شیوه های متفاوت معرفت و شناخت، همت گمارده اند و هر کدام جایگاه خود را دارند اما اختلاط این مباحث با پیش فرض های متفاوت، نمی تواند در خدمت جامعه باشد.