برنامه اعلام شده وزیر محترم بهداشت ، درمان و آموزش پزشکی (۱۷مهر ۱۴۰۲ به نقل از رسانه ها): شروع ویزیت رایگان کودکان زیر ۷ سال(و احتمال افزایش این خدمت به بالغین) در بیمارستانهای دولتی.
سوال این است که این برنامه اعلام شده، خدمتی است به مردم -که آرزوی هر فرد دلسوز است- یا برخلاف هدف اولیه، عاملی است برای کاهش خدمات بهداشت و درمان؟!
۱- مجيد مهندسی بود نخبه و با ذهنی بسیارفعال. اطلاعات عمومی وی حیرت انگیز بود و هیچ جدولی نمی توانست بیش از چند دقیقه و گاها چند ثانیه وقت وی را بگیرد.
با مدرک دیپلم جذب شرکت نفت شد لذا در سنینی که هنوز جوانی را در سیمای خود نگه داشته بود بازنشسته شد؛ اما خود گویی می دانست که با آرامش بازنشستگی، سنخیتی ندارد و این را بارها گفته بود.
علائم ابتدایی یک استروک توسط اطرافیان به راحتی تشخیص داده شد و بلافاصله و در عرض کمتر از ۱۰ دقیقه به مرکز درمانی منتقل شد اما افسوس که شلوغی اورژانس مانع از ویزیت و تشخیص پزشکی شد. مجید فقط دچار سنگینی یک طرف بدن شده بود و ذهن و بیان وی همچنان استوار و بانشاط بود.
دقایق همچنان می گذشت و می گذشت و در کنار تریاژ کم تعداد، دستیاران خسته، در اتاق اورژانس ۲۰ تختی که با ۶۰ تخت و برانکارد در راهرو و کنار اتاق، پر از بیماران بدحال شده بود، سردرگم و سرگردان و ناتوان از تصمیم گیری جدی بودند و جهت پاسخ اجتناب ناپذیر همزمان به انبوه مراجعین سرپایی و انتقالی از یک طرف و رفع مسئولیت قانونی از طرف دیگر، در کسری از دقیقه، پاراکلینیک های غیرضروری اما رافع مسئولیت تجویز می کردند.
تشخیص بعد از سی تی و گذشت دقایق طلایی درمان و تشدید استروک و تشنج و اسکور ۴ نتیجه یک اورژانس متراکم مجانی بود. اورژانسی که در کنار بیماران استروک صدها مراجعه کننده و بیمار خفیف و از جمله سرماخوردگی را باید تریاژ می کرد. ۶ ساعت از زمان مراجعه بیمار گذشته بود و هیچکس، اعم از سیستمی که چنین تراکمی را عملا طراحی کرده بود، مقصر نبود بجز بیمار که در موقعیتی نامناسب بیمار شده بود!
2- ایجاد تفاوت عمده در پرداخت از جیب، از ویزیت مجانی تا ویزیتی که ۱۰ تا حداکثر ۳۰ درصد آن تحت پوشش بیمه قرار دارد نتیجه ای حتمی در افت کیفیت خدمات بهداشت و درمان خواهد داشت. خانواده مجید حاضر بودند ویزیتی به قیمت هزاران برابر پرداخت نمایند اما یک خدمت باکیفیت دریافت دارند. توجه فرمایید که اورژانس بیمار را به نزدیکترین و مجهزترین بیمار رسانده بود و امکان انتخاب دلخواه بیمارستان، در آن شرایط مهیا نبود.
۳- سیستم بهداشت و درمان نیاز به یک برنامه منسجم، هماهنگ و منطبق بر واقعیت ها دارد. نمی توان با شعارهای به ظاهر زیبا، فقط یک جزء را بدون توجه به کل تغییر داد.
حذف عملی بخش خصوصی از چرخه خدمات درمان نمی تواند به نفع سلامت مردم باشد و نمی توان بدون تقویت واقعی بخش دولتی باری اضافی بر دوش این سیستم گذارد.
در فراخوان جذب اخیر چه تعداد پزشک عمومی و متخصص اطفال به سیستم افزوده شد؟ آیا این معدود پزشک که در بسیاری از استانها جمع ایشان، به کمتر از انگشتان یک دست، می رسد کفاف این خدمت شیرین را خواهد داد؟! نکته عجیب اینکه با وجود شعارهای پرطنین کمبود، متقاضیان استخدام هم همیشه چندین برابر فراخوان هاست اما اراده و در واقع اعتباری تخصیص داده شده در حوزه سلامت، برای جذب این تحصیل کردگان نیست و در عین حال هیچ تسهیلاتی هم برای امکان ارایه خدمت در بخش خصوصی دیده نشده است و اضافه برآن، پوشش ناچیز بیمه اعم از سرانه های ناچیز در کنار بدحسابی ها، امکان تقویت این بخش را هم عملا از بین برده است. تکیه بر نیروی مجانی اینترن و دستیاران و افزایش ظرفیت، راه حلی موقتی است که به دلایل متعدد پاسخِ مناسبی برای این کاستی ها نیست.
ارتقا خدمات بهداشت و درمان و افزایش دسترسی مردم و بخصوص اقشار کم بضاعت، به این خدمات، آرزوی هر دلسوز اجتماع و مردم است اما آیا بدون تهیه مقدمات اجتناب ناپذیر، این خدمت، شیرینی خود را حفظ خواهد کرد یا به تلخی خانواده مجید -که فقط یک مصداق است- خواهد رسید؟!
در قدم اول و ابتدایی، حضور نمایندگان رسمی جامعه پزشکی در هنگام بررسی این تصمیمات سرنوشت ساز، حداقل مطالبه ای است که انتظار می رود وبدا به آن توجه نماید.
*به یاد مهندس مجید رضاییان سرپرست محبوب بخش های تولیدی تاسیسات نفتی خارک