یادداشت
دکتر سید مؤید علویان
رئیس هیئتمدیره نظامپزشکی تهران بزرگ
سخنی با همکاران، درخواستی از متولیان و سیاستگذاران
به نام خدای حسابگر
امروز دسترسی مردم عزیز ایران به خدمات سلامت در اقصی نقاط کشور نسبتبه ۳۰ سال پیش بسیار بهتر و سادهتر شدهاست. یادمان نرود در برههای از زمان پزشکان فیلیپینی، هندی و پاکستانی در برخی از نقاط ایران مسئول ارائه خدمات درمانی به مردم ایران بودند و دچار کمبود جدی پزشک بخصوص در مناطق دورافتاده و محروم کشور بودیم، اما حالا ایرانیان در توسعه علمی سرآمد هستند. تلاشهای فراوانی صورت گرفت و به نتیجه رسید و حالا خبری از آن پزشکان خارجی نیست و در تمام نقاط کشور ارائه خدمات توسط پزشکان ایرانی انجام میشود.
اما یکی از بحثهای داغ روز جامعه پزشکی این است که آیا در حال حاضر تعداد کافی پزشک برای ارائه خدمت به مردم کشور وجود دارد؟ اصولاً تصمیم سازی درخصوص میزان تربیت پزشکان و تعداد پذیرش رشتههای پزشکی باید مبتنی بر چه شواهدی باشد؟ آیا ملاک نسبت پزشک به جمعیت که در کشورهای دیگر مورد استفاده است باید ملاک قطعی تصمیمگیری ما باشد؟
باید نگاهی به دیدگاه حاکمان و خود مردم کشورمان نسبتبه مقوله سلامت و اهمیت آن داشته باشیم. شکی نیست که باید دسترسی مردم به خدمات تسهیل شود و این خدمات هم باید کیفی باشند، ولی آیا با تولید انبوه! پزشک میتواند دسترسی و کیفیت را تضمین کنیم؟
آمار تربیت نیروهای جامعه پزشکی در سالهای اخیر، میزان مهاجرت به خارج از کشور و نبود سیستم روشن ارائه خدمات و مدل ارائه خدمات مناسب در قالب پزشک خانواده، همگی حاکی از سردرگمی میان متولیان و سیاستگذاران عرصه تصمیمگیری درمورد ظرفیتهای پذیرش رشته پزشکی هستند ولی حالا اگر ما سوال کنیم بر چه اساسی قصد افزایش ظرفیت پذیرش رشتههای پزشکی را دارند محکوم به انحصار خواهی میشویم.
نکته مهم دیگر این است که آیا نباید بهجای بهبود مدل ارائه خدمت و ارتقاء جایگاه خدمتی واقعی پزشکان و اجرای درست پزشک خانواده و سیستم ارجاع و بومی کردن پذیرشها دنبال افزایش ظرفیت های پذیرش رشته های پزشکی باشیم.
پیشنهاد معقول این است که تصمیم عجولانه نگیرید. با بخشهای مختلف ازجمله مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی و سازمان نظامپزشکی مشورت کنید.تشکیل کارگروه بررسی موضوع و تصمیمگیری مبتنی بر شواهد خواستهای معقول است