پنجشنبه، 6 اردیبهشت 1403
  
  • 1400/07/16
یادداشت

سامان عابری

روزنامه نگار

کرونا و ساز ناکوک مخالفان تزریق واکسن

ورای اهمیت موضوع کرونا؛ بحث مهمتر از خود کرونا، واکنش شهروندان درخصوص تزریق واکسن است؛ حالا جامعه به دو شقه موافقین و مخالفین تزریق واکسن کرونا تقسیم شده است در این میان طیف مرددین نیز در پرانتز قرار دارند.

تکلیف گروه اول مشخص است؛ اما مشکل دسته دومی است که همچنان بر طبل سوراخ کردن جایگاه خود در این کشتی همگانی، می‌کوبند و اصرار می‌ورزند.

تا کنون متولیان با وجود همه نقدهای وارده؛ راهکارهای پیشگیری از ایجاد محدودیت‌های مختلف تا قرنطینه‌ها را به صورت نیم‌بند و ناقص به اجرا درآورده‌اند. از سوی دیگر روند واکسیناسیون با از دست دادن زمان بسیار، در حال حاضر سرعت قابل قبولی گرفته است.

در این میانه مشکل آن دسته از مردمانی است که به دلایل مختلف ساز ناکوک مخالفت با کرونا و امتناع از از تزریق را می‌نوازند این موضوع صد البته منحصر به کشور ما نبوده و در همه جای جهان کمپین‌های مخالفان واکسیناسیون رو به گسترش است. دولت‌ها نیز تا کنون سیاست‌های مختلفی در برابر این گروه اتخاذ کرده‌اند.

گروه‌های مخالف با واکسیناسیون برای مقابله با کرونا در کشورهای مختلف، دلایل مختلفی دارند از عدم اعتماد به کارایی واکسن، تبعات ناشناخته آن در بلند مدت تا حق آزادی فردی برای انجام واکسیناسیون. به طور مثال در این زمینه می‌توان از کشور کانادا نام برد که در انجام واکسیناسیون یکی از کشورهای پیشرو در دنیا است. تنش میان واکسن زده‌ها و مخالفین تزریق واکسن؛ یک شکاف اجتماعی در جامعه کانادا ایجاد کرده است؛ بر اساس نظرسنجی موسسه «لگر» که برای انجمن مطالعات کانادایی انجام داده است؛ «دو سوم از شرکت کنندگان در این نظرسنجی روابط کانادایی‌های واکسینه شده و واکسینه نشده را منفی ارزیابی کرده‌اند.»

این موضوع حتی انتخاباتی که قرار است پیش از موعد در کشور کانادا برگزار شود را نیز تحت تاثیر قرار داده است. در یکی از کارزارهای انتخاباتی که «جاستین ترودو»، نخست وزیر این کشور حضور داشت مخالفان واکسیناسیون به سوی او سنگ پرتاب کردند.

در ایران اما علاوه بر دلایل فوق، خودداری برخی از مردم از انجام واکسیناسیون علل دیگری هم دارد که ریشه برخی از آنها به عملکرد مسئولان عالیرتبه نظام سلامت باز می‌گردد. هنوز تاریخ چندانی از شیوع این ویروس سپری نشده است همگان به یاد دارند که مسئولان ما در روزهای اول از موضع انکار این ویروس برآمدند؛ پس از آن که پرده برافتاد در مرحله بعد، همان مدیران از حل کوتاه مدت آن حتی ظرف چند روز سخن به میان آوردند و... این قصه و ساده‌انگاری جاده صاف کن برای شیوع این ویروس در قامت یک تراژدی به تمام معنا شد و ایران ما در ردیف جایگاه‌های اول جهان به لحاظ همه‌گیری کرونا قرار گرفت.

موارد فوق سبب بی‌اعتمادی گروه‌هایی از مردم برای انجام واکسیناسیون شد نتایج این گونه عملکرد را در یک نظر سنجی که مدتی پیش «ایسپا» آن را انجام داده بود می‌توان به صورت آماری مشاهده کرد. نتایج این نظرسنجی نشان می‌دهد «به طور کلی تعداد مردانی که مایل به تزریق واکسن کرونا نیستند چند درصد بیشتر از زنان است؛ به طوری که ۱۷/۲ درصد مردان و ۱۱/۳ درصد زنان گفته‌اند تمایلی به واکسن زدن ندارند.»

اما مهمتر از این ریشه‌ها و دلایل؛ تغییر مرجع اطلاع رسانی مردم از رسانه‌های رسمی به شبکه‌های اجتماعی است شبکه‌هایی که پر از نظرات و تجارب فردی اشخاص در خصوص کرونا، انواع خود درمانی و داروهای سنتی و غیره است. چرایی این موضوع که چگونه مرجع خبری مردم این گونه تغییر یافته است، دلایل متعدد دارد که به عملکرد بلند مدت برخی از این رسانه‌ها در عدم اطلاع رسانی درست و به موقع، احتیاط در نشر اخبار واقعی، تلطیف موضوع و گاهی آمیخته کردن آن با رقابت‌های سیاسی، باز می‌گردد. نکته شگفت این که ما دو بار از این سوراخ گزیده‌ شده‌ایم؛ موضوع ایدز و انواع روش‌های انتقال آن از جمله مباحثی بود که در اوایل رسانه‌ها و سیاست‌گذاران کلان کشوری؛ تا مدت‌های مدید بر روش انتقال اشتباه اطلاع رسانی و دادن اطلاعات ناقص به مردم اصرار داشتند که این موضوع هزینه‌های گزافی بر دوش جامعه ایرانی بر جای نهاد و جان‌های بسیاری را ستاند.

حالا در چنین شرایطی دولت جدید، خطاب به مخالفان و مرددین تزریق واکسن از اعمال و اجرای برخی محدودیت‌ها در قالب طرح قرنطینه هوشمند سخن به میان می‌آورد که بر اساس این طرح تنها افرادی می‌توانند از خدمات اجتماعی استفاده کنند که هر دو دوز واکسن خود را دریافت کرده باشند. همچنین در این طرح بسیاری از ممنوعیت ها و محدودیت‌ها در کشور برداشته شده و افرادی که واکسینه شده‌اند، می‌توانند از مزایای آن استفاده کرده و فعالیت‌های اجتماعی و فرهنگی خود مانند زیارت حرم مطهر و سفر با هواپیما، قطار و غیره را انجام دهند.

در طرح قرنطینه هوشمند، محدودیت تنها شامل حال افرادی می‌شود که مبتلا به ویروس کرونا هستند.

این طرح نیز منتقدانی به ویژه در امکان اجرایی و شیوه اعمال آن دارد. نقدها بیشتر بر روش شناسایی و بیماریابی در این طرح تمرکز دارد؛ این که چگونه و با چه سیستمی افراد مبتلا به ویروس کرونا را می‌توان شناسایی و ردیابی کرد در حالی که به اذعان متولیان بهداشت و درمان کشور؛ آمار واقعی مبتلایان و قربانیان بیش از میزان آمار رسمی اعلام شده است.

همچنین پرسش مهم دیگری که در این زمینه مطرح است این که آیا زیرساخت‌های لازم برای اجرای قرنطینه هوشمند در کشور وجود دارد؟ مثلا اگر یک فرد مبتلا با خودروی یک شخص واکسن زده اقدام به سفر کند؛ چگونه برخورد صورت می‌گیرد؟ البته پرسش‌های بیشتری هم مطرح است. ظاهرا مانند روال گذشته؛ عزم بر آزمون و خطا است.

حالا که تنها چند ماه به دو سالگی ظهور ویروس کرونا در دنیا باقی مانده است؛ تجارب بسیاری از کشورهای مختلف دنیا در زمینه اعمال و یا کاهش محدودیت‌ها، پیش روی مسئولان قرار دارد؛ که باید به صورت هوشمندانه‌ای مورد بررسی کارشناسان فارغ از هر گونه گرایش و مباحث سیاسی، قرار گیرد. این که چگونه باید با افرادی که از تزریق واکسن امتناع می‌ورزند برخورد کرد و یا آنها را مورد شناسایی قرار داد؟ تبعات تصمیم مخالفان تزریق واکسن کرونا بر روی سلامت روانی و جسمی جامعه ایران چیست؟ و... مباد که ویروس کرونا هم موجب شکاف در جامعه ایرانی میان طرفداران و مخالفان واکسن کرونا شود. 

و نکته پایانی و مهم این که نهاد کلان اطلاع رسانی کشور باید در شیوه‌های عملکردی خود برای بازسازی و بازیابی اعتماد عمومی جامعه؛ گام‌های اساسی و از پیش تعریف شده بردارد.