یکشنبه، 2 دی 1403
  
  • 1400/05/04
یادداشت

دکتر پیمان سلامتی

استاد طب پیشگیری و پزشکی اجتماعی دانشگاه علوم‌پزشکی تهران

پزشکی جامعه‌نگر، حلقه مفقوده مدیریت کرونا

رئیس‌جمهوری چند هفته پیش گفت که ما می‌توانستیم واکسن را زودتر وارد کشور کنیم، اما از آنجایی که برخی از پزشکان عنوان کردند ما نباید موش آزمایشگاهی واکسن کشورهای دیگر شویم، این اتفاق نیفتاد. 
حال سؤالی که مطرح می‌شود این است؛ آیا اظهارنظر گروهی از پزشکان در این‌باره و ایجاد چنین موانعی که موجب شده ایران در زمره کشورهایی با کمترین آمار واکسیناسیون قرار بگیرد، دلیل موجهی برای بی‌توجهی به سلامت جامعه و تصمیم‌گیری نادرست در وارد نکردن واکسن به کشور است؟ 
سؤالی که پاسخش را باید در نبود مدیران جامعه‌‌نگر در رأس حوزه بهداشت و درمان جست‌وجو کرد.

💠 یکی از مشکلات حوزه سلامت که با شیوع پاندمی کرونا فقدان آن به چشم آمد، بی‌توجهی به رشته‌های جامعه‌نگر (Community Oriented) و تمرکز بر رشته‌های بیمارمحور (Clinical) است؛ به‌عبارت دیگر، میان علوم‌پزشکی در حوزه فردی و علوم‌پزشکی در حوزه اجتماعی، تفاوت بسیار وجود دارد. 
این رویکرد، ده‌ها سال است که در بسیاری از علوم کاربردی مورد استفاده واقع شده و توجه به آن، نتایج ارزشمندی به بار آورده است. 

💠 به‌عنوان مثال در علم حقوق، 2بخش حقوق عمومی و حقوق خصوصی لحاظ شده؛ به‌طوری‌که مجموعه قواعدی که بر روابط دولت با مردم دلالت می‌کند و ساماندهی سازمان‌های دولتی را برعهده دارد در دایره وظایف متخصصان حقوق عمومی قرار گرفته و در کنار آن، متخصصان حقوق خصوصی به روابط افراد با یکدیگر (همچون ارتباطات تجاری، خانوادگی و تعهدات متقابل اشخاص) می‌پردازند. 
مثال دیگر هم علم اقتصاد است که به 2بخش کلان و خرد تقسیم می‌شود. 
متخصصان اقتصاد کلان، نگاه کلی به اقتصاد کشور دارند و به نحوه تخصیص منابع در کل کشور پرداخته و تمرکز آنها بر شاخص‌هایی از قبیل نرخ بهره بانکی، تورم و بیکاری است؛ درحالی‌که متخصصان اقتصاد خرد به مسائلی می‌پردازند که معمولا مشمول افراد عادی جامعه و شرکت‌ها می‌شود. 

💠 علم پزشکی هم از این قاعده تبعیت می‌کند. در این رویکرد، 2شاخه در پزشکی داریم؛ بیمار محور (بالینی) و جامعه‌نگر. 
در بخش اول، هدف بهبود یک بیمار است و در بخش دوم، هدف ارتقای سلامتی یک جامعه. پزشکانی که به درمان بیماران می‌پردازند در گروه اول جا می‌گیرند که در پاندمی کرونا نقش درمانگر را برای افراد مبتلا دارند.
 اگر بخواهیم در سطح کلان جامعه برای پاندمی و همه‌گیری کرونا برنامه‌ریزی کنیم، باید وارد سطح پزشکی جامعه‌‌نگر شویم و در چنین مواقعی باید از نگاه کارشناسی افرادی بهره گرفت که در حوزه طب جامعه‌‌نگر فعالیت می‌کنند؛ بدین‌ترتیب، متخصصان پزشکی اجتماعی، اپیدمیولوژیست‌ها و بسیاری از فارغ‌التحصیلان حوزه بهداشت در گروه دوم قرار می‌گیرند. 

💠 هم‌اکنون عمده جایگاه‌های تصمیم‌سازی در سطح کلان پزشکی برعهده افرادی است که سال‌ها در حوزه تشخیص و درمان بیماران و نه الزاما برنامه‌ریزی برای مدیریت بیماری‌ها در سطح جامعه آموزش دیده و تجربه کسب کرده‌اند؛ به همین منوال، در بحث کرونا تا همین چند‌ماه پیش، از بیست و چند نفر اعضای منصوب وزیر بهداشت در کمیته علمی ستاد مقابله با کرونا فقط یک نفر پزشک جامعه‌نگر حضور داشته و سایر افراد عمدتا از استادان حوزه بالینی کشور بودند. 

💠 بر همین مبنا برخی از اشتباهات رقم‌خورده در مدیریت پاندمی کرونا به‌دلیل بی‌توجهی به این مسئله بوده و عمدتا افرادی در سیاستگذاری کرونا نقش داشته‌اند که در بخش درمان افرادی ممتاز، ولی فاقد نگرش‌های جامعه‌محور بوده‌اند. 
تأکید ویژه در این‌باره به‌معنای حذف و بهره‌ نگرفتن از پزشکان بالینی نیست، اما نباید نظرات مشورتی و کارشناسی کرونا را محدود به‌نظرات این گروه کرد؛ چراکه متخصصان پزشکی جامعه‌‌نگر در این موضوعات آموزش‌دیده‌ و در این بخش مهارت کسب کرده‌اند. 
بر این اساس موضع‌گیری‌هایی که درباره ممنوعیت برخی واکسن‌ها رقم خورد یا مخالفت‌هایی که درباره واکسن‌های با تکنولوژی بالا (High Tech) وجود داشت، عمدتا مشاوره‌هایی بود که از سوی پزشکان بالینی القا شد و ما را از روند واکسیناسیون و مدیریت کرونا عقب انداخته است.

💠 به‌طور خلاصه می‌توان گفت جهت متحول کردن نظام سلامت کشور و بیرون آمدن از شرایط نابسامان پاندمی کرونا ضروری است تا از دیدگاه‌های متخصصان پزشکی جامعه‌نگر بهره‌ برد نه با حذف متخصصان بالینی از چرخه تصمیم‌گیری، بلکه با سپردن سکان مدیریت سلامت جامعه به‌دست مدیرانی که آموزش و تجارب لازم در حوزه‌های پیشگیری، سیاستگذاری و مدیریت را کسب کرده باشند.

 💠 مقاله فوق در صفحه اول روزنامه همشهری سوم مرداد ماه به چاپ رسیده است.