یکشنبه، 2 دی 1403
  
  • 1400/04/08
روزنوشت

احسان شاه قاسمی

مدرس ارتباطات دانشگاه تهران

واکسن و سواد رسانه‌ای مردم

هر پدیده‌ای که در درون جامعه رخ می‌دهد؛ هرچند ویژگی‌های تخصصی بیشماری داشته باشد؛ در هرصورت ابعاد اجتماعی پیدا می‌کند.. برای مثال فرایند واکسیناسیون کرونا در ماه‌های اخیر یک روند کاملاً تخصصی و به عبارتی نقطه اوج علم پزشکی است که با سرمایه گذاری‌های کلان و درمدت کوتاهی با تلاش و پشتکار دانشمندان کشف و تولید شده است و بدون شک اکثریت قریب به اتفاق مردم از فرایند پیچیده و تخصصی آن اطلاع ندارند و نمی‌دانند این واکسن چه مراحل ویژه و علمی را پشت‌ سر گذاشته است والبته اساساً هم نمی‌توانند در این حوزه اطلاع داشته باشند و نیازی هم نیست.
اما همین پدیده کاملاً علمی وقتی به جامعه راه می‌یابد و قرار است روی افراد همین جامعه امتحان و استفاده شود؛ جنبه‌های اجتماعی پیدا می‌کند. ما درحال حاضر در دنیایی زندگی می‌کنیم که از رسانه‌های مختلف اشباع شده است. رسانه‌ها همه ابعاد زندگی ما را احاطه کرده و حتی تا زمان خواب هم با ما هستند. به‌طوری که بیشتر افراد پیش از آنکه به خواب بروند؛ گوشی همراه خود را چک می‌کنند تا از آخرین رویدادها و خبرها و پیام‌ها مطلع شوند. درصدی از جامعه کلاً به اخبار اعتیاد پیدا کرده‌اند. به هرحال رسانه‌ها در انتقال پیام منافع خود را دنبال می‌کنند.
یکی از منافع رسانه ها که به هیچ جناح سیاسی و گروهی و ایدئولوژی هم وابسته نیست؛ موضوع جلب توجه است. شما به عنوان یک رسانه تلاش می‌کنید تا پیامتان را به افراد بیشتری مخابره کنید و افراد بیشتر کمک می‌کنند تا شما آگاهی و به عبارتی درآمد بیشتر و قدرت چانه‌زنی بالاتری کسب کنید. نقطه اوج این ابتذال برای «جلب توجه به هر قیمتی» را می‌توانید در برخی شبکه‌های اجتماعی مثل اینستاگرام که به اصطلاح شاخ‌های مجازی در قالب آن، هر حوزه‌ای صحبت می‌کنند؛ پیدا کنید. واکسن هم از این بحث جدا نیست؛همین فرایند اجتماعی شدن را طی می‌کند یعنی گروه‌های مختلف که بعضاً منافعشان به تولید هیاهو و جنجال در این حوزه گره خورده؛ وارد میدان می‌شوند تا جلب توجه کنند. هنوز واکسن داخلی نیامده اما به طور حتم زمانی که به تولید انبوه برسد با استقبال میلیونی مردم مواجه خواهد شد. چون مردم یاد گرفته‌اند که این شایعات را (مثل خاصیت مغناطیسی واکسن) بشنوند اما به آن توجه نکنند.
به اعتقاد من طرح این بحث‌ها در فضای مجازی بیشتر شکل سرگرمی پیدا کرده است و حتی افرادی که این پیام‌ها را برای دیگران می‌فرستند برای تفریح و جلب توجه است. گاهی از من سؤال می‌شود که چطور می‌توان جلوی فعالیت کار این نوع رسانه‌ها را در انتشار پیام‌های بی‌محتوا گرفت؟ جواب من این است که نمی‌توان جلوی کار آنها را گرفت. نکته‌ای که مهم است و باید به آن توجه کنیم بحث افزایش سواد رسانه‌ای است. در این صورت مردم خودشان متوجه می‌شوند که باید به چه نوع پیام‌ها و اخباری واکنش نشان دهند و آن را باور کنند و یا از کنار کدام پیام‌ها بی‌توجه عبور کنند. مردم در این فرایند اگاهی بخشی یاد می‌گیرند که به منبع خبر توجه کنند و خودشان به‌تدریج توانایی و آگاهی فهم اخبار و تشخیص واقعیت از شایعات را فرا می‌گیرند کما اینکه هم‌اکنون هم این اتفاق افتاده است.