غذای امروز، آیندۀ ما را میسازد!
هر ساله 16 اکتبر، روز جهانی غذا که فرا میرسد، پیامهای زیادی از سوی مقامات علمی و سیاسی در گرامیداشت این روز صادر میشود. همگی از جایگاه غذا در رشد و توسعۀ انسانی و لزوم مبارزه با انواع سوءتغذیه سخن میگویند، ولی گویا همچنان ارادهای جدی برای مبارزه با ناامنی غذایی وجود ندارد. پنج سال از تعهد کشورهای دنیا برای پایان دادن به گرسنگی تا سال 2030 در قالب مجموعه اهداف توسعۀ پایدار میگذرد، اما هنوز گامی برای تحقق آن برداشته نشده است. روند رو به رشد تعداد گرسنگان که از سال 2014 آغاز شده بود، همچنان ادامه دارد. در سال 2019 نزدیک به 750 میلیون نفر یا تقریباً یک نفر از هر 10 نفر در جهان در معرض سطوح شدید ناامنی غذایی قرار داشت. برآوردها نشان می دهد که اگر این روند همچنان ادامه یابد، تعداد گرسنگان در سال 2030 به بیش از 840 میلیون نفر خواهد رسید. در حال حاضر آسیا همچنان بیشترین تعداد گرسنه را در جهان دارد، اما شیوع گرسنگی در آفریقا سریعتر است و برآورد میشود تا 10 سال آینده آفریقا میزبان نیمی از گرسنگان دنیا باشد.
رشد گرایشات ضدجهانی شدن و جنگهای تعرفهای، سرمایهگذاری بینالمللی را تحتالشعاع قرار داده و امنیت جهانی غذا را به خطر انداخته است. تغییرات شدید آب و هوایی و پیامدهای آن از جمله سیل و خشکسالی نیز به محصولات کشاورزی در بسیاری کشورها آسیب رسانده و انسانهای زیادی را آواره ساخته است. وابستگی شدید نظام غذا و تغذیه به نفت آن هم در عصر گرمایش زمین و تغییرات مداوم قیمت سوختهای فسیلی، استفاده از زمینهای زراعی برای تولید اتانول و محصولات غیر غذایی، جنگلزدایی، کاهش پرشتاب منابع آب شیرین، درآمد پایین کارگران و کشاورزان در سرتاسر زنجیرههای غذا، مصرف روزافزون غذاهای کمارزش، افزایش تولید گازهای گلخانهای در فرآیند دامپروری، گره خوردن امنیت جهانی غذایی به تصمیمات شرکتهای چندملیتی، و بیتوجهی به کشاورزی محلی از جمله چالشهای نظام غذا و تغذیه در دوران حاضر است.
نابرابری میان کشورها همچنان عامل مهمی در تشدید ناامنی غذایی است. بخشهایی از دنیا آنقدر غذا دارند که نمیدانند با آن چه کنند، در حالی که خیلیهای دیگر از گرسنگی رنج میبرند. آخرین برآوردها نشان میدهد که بیش از سه میلیارد نفر قادر به تأمین رژیم غذایی سالم نیستند. هزینۀ تهیۀ یک رژیم غذایی سالم بسیار بیشتر از 1.9 دلار درآمد روزانه است که به عنوان آستانۀ بینالمللی فقر در نظر گرفته شده است. این مبلغ حتی یکپنجم هزینۀ یک وعده غذای نشاستهای را صرفاً جهت سیر کردن شکم شامل نمیشود. غذاهای پروتئینی، لبنیات، میوهجات و سبزیجات همچنان از گرانترین گروههای غذایی در سطح جهان هستند.
نابرابری جوامع فقط به حوزۀ اقتصادی محدود نشده و جنسیت را نیز شامل شده است. در تمامی قارههای جهان زنان بیشتر از مردان در معرض ناامنی غذایی قرار دارند. حتی کودکان نیز از تبعات نابرابری در امان نبودهاند. در حالی که بین یکسوم تا یکچهارم کودکان زیر پنج سال (191 میلیون نفر) در سال 2019 دچار کوتاهی رشد بودند، 38 میلیون کودک دیگر از اضافهوزن رنج میبردند. در کنار این عوامل، بروز بحران کرونا آسیب زیادی به سیستمهای جهانی غذا و فرآیندهای مؤثر بر تولید، توزیع و مصرف غذا وارد کرد و رکود اقتصادی ناشی از آن انسانهای بیشتری را به ورطۀ فقر کشاند. ارزیابیهای اولیه نشان میدهد که پاندومی کووید 19 در سال جاری احتمالاً بین 83 تا 132 میلیون نفر به تعداد گرسنگان اضافه خواهد کرد.
در عرصۀ داخلی نیز اشکال متنوع سوءتغذیه از کمغذایی تا اضافهوزن و چاقی همچنان به عنوان یک چالش در جامعۀ ما مطرح است. تحریمهای ظالمانۀ آمریکا منجر به تورم افسارگسیختۀ قیمت مواد غذایی و کوچکتر شدن سفرۀ مردم شده است. هزینۀ یک وعده آبگوشت برای چهار نفر با مصرف نیم کیلو گوشت نزدیک به 100 هزار تومان برآورد میشود. واضح است که بسیاری از خانوارها در شرایط رکود تورمی که اعضاء آنها بیکار هم هستند، توان پرداخت چنین هزینههایی را ندارند و در نتیجه گوشت، لبنیات و حتی برنج از سفرۀ بسیاری از مردم حذف شده است. کاهش دریافت ریزمغذیهای ضروری در سنین حساسی چون کودکی و بارداری تبعات جبران ناپذیری را بر نسلهای آیندۀ کشور تحمیل میکند و سیلی از بیماریهای ناشی از سوءتغذیه را با خود به همراه خواهد آورد.
با آنکه حق غذا در اسناد بالادستی بسیاری از کشورها از جمله ایران مورد تصریح قرار گرفته، اما در عمل میبینیم که این حق به راحتی از طبقات فرودست جامعه گرفته شده است. در دوران حاضر نیازمند تعهد واقعی رهبران کشورها برای تحقق عملی حق غذا و حرکت به سمت عدالت غذایی هستیم. اولویتبخشی به حل چالشهای حوزۀ غذا و تغذیه به منزلۀ سرمایهگذاری در آیندۀ مشترک جهانی ماست. چنان که ژان بری یات ساراوین گفته: «انتخابهای غذایی است که سرنوشت ملتها را رقم میزند!»