همه روزه شاهد پخش گزارش هایی خبری از شبکه های مختلف رسانه ملی در مورد بیماری کرونا هستیم که برخی از آنها در محیط های درمانی تهیه و تولید می شوند. بسیاری از این گزارش ها با هدف نشان دادن زحمات کادر درمان کشور در بخش های مختلف تشخیصی و درمانی تهیه می شوند که اقدامی بسیار پراهمیت، مورد توجه و البته در جای خود قابل تقدیرند. برخی دیگر از این برنامه های مستند خبری نیز به نشان دادن مصایب و سختی های بیماری کرونا و بیماران مبتلا در بخش های درمانی می پردازند و به نظر می رسد با هدف جلب مشارکت عمومی در مبارزه با این بیماری تهیه و پخش می گردند. به عنوان نمونه ای شاخص از گروه دوم گزارشات مورد اشاره، حدود یک ماه قبل فیلم گزارش خبری حاوی صحنه رقّتانگیزی از زجرکشیدن یک " بیمار کرونایی" در بخش مراقبت های ویژه بیمارستان امام خمینی تهران از شبکه خبر سیما پخش شد که اتفاقا یکی از مسوولین محترم پزشکی کشور نیز در آن مشارکت نموده بود. این گزارش در آن زمان چنان تکاندهنده و آزاردهنده بود که واکنش بسیاری از فرهیختگان از بخش ها و حوزه های مختلف تخصصی، به ویژه متخصصین اخلاق و حقوق پزشکی و نیز اصحاب رسانه را بر انگیخت.
آنچه برای اینجانب به عنوان یک متخصص اخلاق پزشکی و مسوول حوزه اخلاق در سازمان نظام پزشکی جمهوری اسلامی ایران واضح و البته نگران کننده است و بارها در جلسات تخصصی نیز مورد تاکید قرار داده شده و البته مع الاسف همچنان نیز ادامه دارد این است که با هدف و نیتی خیر و مثبت یعنی اطلاع رسانی و بیم دادن و انذار مخاطبین و جلب مشارکت آنان در مبارزه با بیماری کرونا، مرزهای اخلاق پزشکی و اخلاق رسانه درنوردیده و نادیده گرفته می شود.
مجددا تاکید می گردد که قطعا هدف مسوولین محترم چه در بخش بهداشت و درمان و چه در رسانه ملی از انتشار چنین گزارش هایی کمک به حل بحران و همه گیری این بیماری است لیکن به نظر می رسد این امر نه تنها تاثیر مثبت چندانی بر روند پیشگیری از شیوع همه گیری بیماری در کشور نداشته است بلکه بعد از گذشت بیش از حدود شش ماه از پیگیری روزمره این سیاست در حوزه اطلاع رسانی بیماری کرونا، از منظر نتیجه نیز، این پروژه موفقیت چندانی در جلب مشارکت عمومی نداشته و آنچه در عمل رخ داده است موید این واقعیت اسن که هدف نمی تواند وسیله را توجیه کند و با نادیده انگاشتن اخلاقیات پزشکی نیز نمی توان موجبات سلامت جسمی و روانی جامعه را فراهم کرد.
به همین دلیل و بعد از فروکش کردن تب و تاب اولیه ناشی از پخش گزارش مذکور در جامعه و به منظور بررسی بیشتر حلقه های مفقوده این ماجرا یعنی موضوع اخلاق پزشکی و اخلاق رسانه در اطلاع رسانی های مربوط به بیماری کرونا، با جناب آقای دکتر حسام الدین ریاحی، دانشآموخته اخلاق پزشکی و محقق ارتباطات سلامت که خبرنگار و مدیر سابق نظارت بر شبکه خبر رسانه ملّی در سال های نه چندان دور بوده اند، به گفتگو نشستم که مشروح آن را به صورتی گزارش گونه در ذیل ملاحظه خواهید کرد:
دکتر ریاحی در تبیین اصول اخلاق رسانه ای و در پاسخ به علّت واکنش رسانهها به گزارش پخش شده، اظهار داشت: اصول اولیه اخلاقی حاکم بر انتشار اخبار در رسانههای عمومی که در اغلب منشورهای اخلاق حرفهای ژورنالیستی در سراسر جهان کمابیش موردتوجه هستند، عبارتند از: پیگیری حقیقت، پاسخگویی، بیطرفی یا انصاف رسانهای و مراقبت از مخاطب. جالب این است که اصول مزبور بسیار شبیه دستورات اخلاقی صداقت، امانتداری، انصاف و خیرخواهی هستند که در معارف اسلامی نیز موردتاکیدند.
وی در ادامه در باره درک عملیاتی خبرنگاران و اصحاب رسانه ازین اصول چنین توضیح میدهد: جستجوی حقیقت و وفاداری به آن در یک روایت خبری مانند اصل صداقت در اخلاق پزشکی برای حفظ و ارتقای اعتماد مخاطبان اهمیت دارد. پاسخگو بودن در قبال مخاطبان رسانه نیز تداوم رابطه مخاطبان را سبب میشود.
وی در پاسخ به این سوال که پرسشهای هرروزه یک خبرنگار از خود برای خودارزیابی میزان پاسخگوییاش باید شامل چه مواردی باشد، گفت: برخی از این سوالات ناظر بر این مفاهیم است که: آیا این خبر و پیام برای مخاطبان نیز مفید بوده است یا فقط ابزار کسب شهرت برای من بوده است؟ آیا این پیام در ترازوی سود و زیانهای احتمالی ناشی از آن برای مردم بهدرستی وزنکشی شده است؟ آیا در نهایت با ملاحظه همه جوانب ممکن و عواقب آن برای طرفهای درگیر در این ماجرای خبری، پیام ارزش لازم را برای انتشار در سطح عمومی دارد؟
از آقای دکتر ریاحی در مورد مفهوم انصاف یا عدالت در رسانه سوال کردم. پاسخ ایشان حاکی از این بود که انصاف و عدالت در رسانه یعنی مستقل عمل کردن تا جایی که ممکن است. یعنی خبرنگار دیدگاههای مخالف را منصفانه در نظر بگیرد و سوگیری آشکار به سمت یک طرف دعوا، جنگ و یا تعارضهای دیگری که جذابترین دستمایههای اخبار هستند، نداشته باشد. وی افزود، البته بهطور پنهان همه رسانهها بر اساس منافع حامیان خود سیاستهایی را وضع میکنند که هرقدر هم بازتاب اخبار منصفانه باشد در گزینش و نحوه نگارش و بازنمایی مخاطب تاثیری را بپذیرد که همسوی اهداف حامیان رسانه است. یعنی مثلاً شبکه خبر در زمان محدود خود اخباری را پخش میکند که از نگاه مدیران آن منافع ملّی را بهتر تأمین میکند. گرچه میدانیم که در شناخت درست این منافع و یا اصطلاحاً گزینش و دروازه بانی اخبار مناسب جامعه و نحوه تنظیم آن نیز اغلب موردانتقاد واقع میشوند.
دکتر ریاحی گفت اصل اخلاقی مراقبت از مخاطبان به معنای به حداقل رساندن لطماتی است که نمایش خشونت یا محتوای نامناسب برای افراد نابالغ ممکن است پدید آورد. ممیّزی و حذف تصاویر جنسی بر اساس همین اصل در همه رسانههای عمومی مرسوم است. اما در باره خشونت؛ مبنای نخست، پرهیز از نمایش تصاویر رقّتآور از اجساد، یا بهتصویرکشیدن درد و رنج و شکنجه است زیرا همذاتپنداری در مخاطبان این تصاویر باعث آزار آنها میشود. اما اگر به هر علّتی گریزی از نمایش چنین تصاویری برای روایت صادقانه یک ماجرای خبری نبود با هشدار قبلی به مخاطبان تلاش میشود از آثار سوء روانی و جسمی مترتّب بر مشاهده این تصاویر دلخراش برای کودکان و افراد آسیبپذیر مانند زنان باردار و بیماران قلبی و مبتلایان به اختلالات اضطرابی کاسته شود. حتّی برای نمایش این تصاویر برای دیگر افراد نیز گاهی از تکنیکهای تدوین تصاویر همچون مات کردن استفاده میشود تا میزان آزاردهندگی آن کاسته شود.
دکتر ریاحی در تحلیل اخلاقی گزارش های خبری که در ابتدای این نوشتار به آن ها اشاره شد گفت بیتوجهی به اخلاق پزشکی و بالینی از سوی پزشکان و عدم توجه به اصول اولیه اخلاق رسانه توسط مسئولان رسانه، ترکیبی از دو "بیاخلاقی" را به صورت تصویری بسیار زشت پدید می آورد که نشان از ناآگاهی از رویکردهای صحیح استفاده از ارتباطات سلامت برای اقناع مردم جهت مشارکت در برنامه پیشگیری از اپیدمی کروناست.
وی آموزش و یادگیری مستمر ملاحظات اخلاق پزشکی را برای همه حرفه مندان و شاغلین حرف پزشکی و وابسته سازمان نظام پزشکی و نظام پرستاری از وزیر محترم گرفته تا کلیه پزشکان ارجمند و پرستاران فداکاری که در صف اول تشخیص و درمان قرار می گیرند ضرورتی غیر قابل اجتناب دانسته و میگوید: بهکارگیری دوربین رسانه ملّی برای نمایش زجر بیماران بستری در ICU با هدف کاهش موارد جدید بیماری، نشانه بارز تخلف از تمام معیارهای اخلاق پزشکی و رسانه است که همراه با نقض حریم خصوصی بیمار، افشای اطلاعات بیماری وی و نقض رازداری رخ داده است. در این گونه موارد همزمان اخلاق رسانه و اخلاق پزشکی مخدوش می شوند.
در آخر باید به منشور اخلاقی منع ورود دوربین تلویزیونی به حریم خصوصی بیماران به ویژه در بخش های ویژه در بیمارستانهای دانشگاه متبوع اشاره نمود و پایبندی به آن را از منظر یک ضرورت اخلاقی در حرفه پزشکی و تمکین در برابر آییننامههای داخلی دانشگاهی مورد تاکید قرار داد.