از تغييراتي كه ويروس قيامت كوويد ١٩ در رفتار و كردار ما ايجاد كرد يكي هم اينكه كارهاي بيخود كم ضرورت و تجملي ما در همه زمينه را زدود و همه ما را مجبور كرد بيش از هميشه به واقعيات به ضروريات و انچه پيش روي ماست بنگريم و به ان بينديشيم "ز تعارف كم كنيم و بر مبلغ بيفزاييم " .بسياري از اعمال يا تعطيل شد يا به تاخير افتاد .بسياري از مراجعات به طبيبان متخصص كه بيهوده و بدون ارجاع از پزشك ديگري صورت ميگرفت ديگر انجام نشد بسياري از مراجعات بيمارستان ها كه عامل واقعيشان اضطراب بود و تنها به جهت اطمينان صورت ميگرفت در سطحي از اضطراب كه كوويد افريده بود مدفون شدند . حتي بيماران مبتلا به سكته مغزي هم تعداد مطلق مراجعاتشان در همه جاي دنيا كمتر شده بود . كه البته اين موضوع تنها و تنها به دليل كاهش همه مراجعات منجمله موارد خفيف سكته مغزي بود نه مثلا كاهش امار سكته مغزي به دليل كرونا ! برعكس انچه كه در جريان اپيدمي كرونا تعطيل بردار نبود و برجسته تر هم شد سكته مغزي حاد بود .حتي در بيمارستان هايي كه تعداد زيادي از بيماران كرونايي را بستري ميكردند هم همسايگان دايمي اين بيماران بيماران سكته مغزي بودند و نه تنها اين كه بنظر ميرسيد نوعي همراهي بين كرونا و سكته مغزي در يك بيمار واحد هم وجود داشته باشد .گويي كرونا از بين دشمنان سلامتي بشر بيش از هر چيز دست اتحاد به سوي سكته مغزي دراز كرده است . در بسياري ازبيماراني كه با علايم كرونا بستري شده بودند سكته مغزي شايع تر بود بسياري از بيماران سكته مغزي هم در عين حال به سرعت معلوم ميشد كرونا هم دارند .اينكه اين مشاهده به دليل درگيري وسيع كرونا در بسياري مناطق بود يا واقعا كرونا باعث سكته مغزي ميشود هنوز كاملا معلوم نيست .اما قدر مسلم اينكه كوويد ١٩ مثل هر عفونت ديگري باعث افزايش التهاب و در نتيجه افزايش انعقاد خون و افزايش امار سكته مغزي ميشود بعلاوه بسياري از بيماران كوويد درگيري قلبي دارند اين درگيري باعث پرتاب لخته (امبولي ) از قلب به مغز و ايجاد سكته مغزي ميشود .اما مستقل از اين دو عامل غير مستقيم ، مشاهداتي هم وجود دارد به نفع اثر مستقيم ويروس بر مغز و سيستم عروقي ان .در اتوپسي روي بيماران در گذشته از كرونا ، نشانه هايي به نفع التهاب در عروق بدن ديده شده كه ميتواند به نفع بيماري عروق ريز باشد . اما اين تمام داستان نيست چراكه در بسياري از بيماران در جريان كرونا توليد لخته در عروق بزرگ مغز و گردن هم ديده شده است . يعني كرونا باعث افزايش خاصيت لخته شدن خون در رگ ها ميشود .اين پديده اخر شايان توجه ويژه ايست چراكه افزايش خاصيت لخته شدن خون در رگ ها به عوامل ديگري هم ارتباط دارد كه در راس انها بايد به شرايط كم ابي بدن اشاره كرد .از انجاكه هر سكته مغزي به تكميل زنجيره اي از عوامل ارتباط پيدا ميكند اين عامل اخر ( كم ابي ) در جريان اپيدمي كرونا به دليل اينكه اجتناب ناپذير نيست از اهميت ويژه اي برخوردار است . يعني اينكه براي كاهش مرگ و مير كرونا بايد اجتناب از كار در محيط هاي گرم ، تعريق زياد و اجتناب از كارهاي سنگين را هم به فاصله گذاري افزود .
جاي خوشوقتي است كه با تلاش هاي انجمن سكته مغزي ايران ووزارت بهداشت برنامه ملي درمان سكته مغزي حاد (البته با تاخير بسيار ) از چند سال پيش در كشور به راه افتاد ودر اين زمينه اطلاع رساني حداقل انجام شد وبسترهايي اماده گرديد . صداي سكته مغزي بالاخره شنيده شد .حال با وجود بحران كرونا يك بار ديگر بايد تاكيد كرد كه اتفاقا از طريق همين ويروس كه با دقت كارهاي ضروري و غير ضروري ما را از هم تفكيك كرده و دقيقا به دليل همين ويروس كه مرگ وميري بالاتر به جهت سكته مغزي ايجاد ميكند بايد يك بار ديگر به اين صدا گوش داد و امكانات كشور از توانايي هاي مالي افراد و موسسات گرفته تا توان اجرايي دولت را در اين زمينه به كار انداخت .از سوي ديگر درمان سكته مغزي حاد كه تنها در شش ساعت اول امكان پذير است و به جيب و جنس و زادگاه افراد هم ارتباطي ندارد مهم ترين ملاك و نمايشگر توان اجرايي كشور در جنبه هاي اجتماعي سلامت و امادگي براي بحران هاي عظيمي نظير كرونا هم هست . و از ياد نبريم كه در هر حال كرونا خواهد رفت اما سكته مغزي خواهد ماند!