در روزها و هفتههای اخیر، ایران و جهان با بزرگترین یا یکی از بزرگترین بحرانهای بهداشت عمومی صد سال اخیر روبهرو است. جمعبندی توصیههای بهداشتی برای کنترل همهگیری آن است که مهمترین راهبرد و اقدام برای محدودکردن و کنترل آن «قطع زنجیرهی انتقال ویروس» و مهمترین عرصهی انجام آن «در دل جامعه» است.
صاحبنظران مختلف، از جنبههای گوناگون، بر لزوم قطع زنجیرهی انتقال ویروس تأکید دارند و هشدار میدهند که اگر اقدامات پیشگیرانهی جدی در سطح جامعه انجام نشود، با توجه به «سرایتپذیری بالای ویروس» و «تبعات جدی آن بر سلامت مبتلایان به نوع شدید بیماری»، که نیازمند امکانات درمانی بیمارستانی پیشرفته است، خیلی زود حجم بیماران نیازمند درمانهای بیمارستانی از توان نظام درمانی کشورها بالاتر خواهد رفت؛ و عملن مشکلات جدی در ارایهی خدمات به این گروه از بیماران ایجاد خواهد شد. بنابراین، «راهبرد بهتأخیر انداختن همهگیری» یکی از راهبردهای اصلی و حیاتی در برخورد با این معضل بهداشتی است.
به تأخیر انداختن گسترش بیماری میتواند باعث به تعویق افتادن و کاهش شدت نقطهی اوج اپیدمی شود؛ و در نهایت هم به سیستم درمانی و بیمارستانی این فرصت را بدهد که خود را برای ارایهی خدمات به درصدی از بیماران که مبتلا به عوارض شدید بیماری هستند تجهیز کند و آماده نگاه دارد، و هم فرصت بیشتری ایجاد شود تا شاید با کشف واکسن مؤثر برای پیشگیری یا درمانهای کارآمدتر برای مبتلایان، و نیز شروع فصل گرما که «ممکن است» باعث محدودیت یا کاهش سرعت گسترش بیماری شود، پیآمدهای بهتری در وضع سلامت افراد و جامعه ایجاد شود.
«قطع زنجیرهی انتقال ویروس» مستلزم «فاصلهگذاری اجتماعی» و «رعایت ملاحظات بهداشتی فردی» است که در هفتههای گذشته دربارهی لزوم آن بسیار گفته و نوشته شده است. سازمان و انجمنهای علمی اقدام به تهیهی بروشورها، پمفلتها و راهنماهای مختلف در این زمینهها کردهاند؛ و مسؤولان بهداشتی به کرات بر لزوم رعایت این اقدامات تأکید کردهاند.
فیلم پیام تصویری رییسکل سازمان نظام پزشکی را در لینک زیر ببینید:
https://t.me/mental_health_media/1341
با اینحال، مشاهدات و گزارشها حاکی از آن است که این راهبردها به شکل جدی و همآهنگ و منسجم اجرا نمیشود. تردیدها و اظهارنظرهای مختلف دربارهی لزوم و نحوهی جداسازی یا قرنطینهی همان جمعیتهایی که احتمال ابتلا یا ناقل بودن در آنان بالا است، عدم وجود سیاستهای رسمی (برای مثال دربارهی تجمعات، تعطیلیها یا محدویت سفرهای بینشهری و بیناستانی)، عدم رعایت همین ملاحظات و اقدامات بهداشتی و برگزاری مراسم و تجمعاتی حتا در بعضی مراکز دانشگاهی و پزشکی، ابتلای تعداد قابلتوجهی از مسؤولان بهداشتی و غیربهداشتی بخشی از مواردی است که در سطح مسؤولان و سیاستگذاران دیده میشود و طبیعتن نیازمند بررسی جدی و شناخت مشکلات موجود و یافتن راهکارهایی برای ارتقای این سیاستها است.
از سوی دیگر، در سطح رفتارهای فردی و جمعی شهروندان هم شاهد گوناگونیهای مختلف هستیم و به ویژه در روزهای اخیر انتقادهای فراوانی از عدم رعایت ملاحظات بهداشتی در بین مردم هم بیان شده است. سفرهای بینشهری و احتمالن تفریحی در فرصت ایجادشده به دلیل تعطیلات حتا از و به شهرها و استانهایی با میزان ابتلای قابلتوجه، رفتوآمدهای غیرضروری درونشهری برای خرید و امثال آن، متوقف نکردن رفتوآمدهای کاری غیرحضوری و جایگزین نکردنشان با دورکاری و عدم رعایت ملاحظات بهداشتی توصیهشده یا انجام نادرست و غیرمؤثر آنها گوشههایی از مشاهدات و انتقادهای مربوط به رفتار شهروندان در زمان اپیدمی است.
در این روزها از ما روانپزشکان و روانشناسان بسیار سؤال میشود که برای کاهش اضطراب مردم در این زمان چه باید کرد؟ گرچه رسیدگی به اضطراب نابهنجار و بیمارگون، که ممکن است شرایط اخیر هم آن را تشدید کرده باشد، اهمیت دارد و باید به آن توجه کرد، اما بر این باورم که روانپزشکان و روانشناسان در این دوران وظیفهای بسیار جدیتر دارند. روانپزشکان و روانشناسان باید در این مرحله به کمک نظام بهداشتی کشور بیایند و با تکیه بر دانش و تجربهی خود بکوشند تا، با بررسی عوامل روانشناختی اجتماعی، دلایل عدم رعایت ملاحظات جدی و حیاتی بهداشتی را بازشناسند و برای رفع آن پیشنهادهایی ارایه دهند.
از این به بعد، خواهم کوشید با استفاده از شواهد موجود از رفتار شهروندان، و با تکیه بر دانش روانشناسی و روانشناسی اجتماعی، در سلسله یادداشتهایی به «آسیبشناسی رفتار شهروندی در دوران همهگیری کووید-١٩» بپردازم. طبیعتن، بخشی از عواملی که مورد اشاره قرار خواهد گرفت، ممکن است در سطح سیاستگذاران و تصمیمسازان نیز مصداقهایی داشته باشد.