یکشنبه، 2 دی 1403
  
  • 1398/09/07
روزنوشت

دکتر ناهید خداکرمی

ماما، دکترای علوم بهداشت باروری

خشونت علیه زنان در محیط کار(Workplace harassment )

تئوری های جنسیتی، تفاوت در شخصیت اجتماعی را از طریق سه مدل، بیولوژیکی، فرهنگی  اجتماعی و اجتماعی  زیستی توضیح می دهند. تفاوت های فیزیکی میان دو جنس، از سوی بسیاری از محیط گرایان نیز تصدیق می شود. اما درک طبیعت زیست شناختی جنسیت و روندی که بر اساس آن، گروه بندی های جنسیتی ایجاد می شود، پیچیده و مشکل است. این پیچیدگی از تعامل عوامل زیست شناختی و اجتماعی و تأثیرپذیری، پدیده های بیولوژیکی از عوامل اجتماعی و فرهنگی ناشی می شود که گاه ممکن است منجر به بروز انواع خشونت جنسیتی و ازار های فردی و گروهی شود.

خشونت علیه زنان اصطلاحی تخصصی است و طبق تعریف مجمع عمومی سازمان ملل "هرگونه عمل خشونت آمیز بر پایه جنسیت است که بتـواند منجر بـه آسیب بدنی، جنسی، عاطفی یا روانی زنان شود".

خشونت علیه زنان پدیده ای جهانی است كه بنا بر ویژگی های فرهنگی، اجتماعی و قومی می تواند در زمان و مکان های مختلف همچون خانه، جامعه و یا محیط کار حادث شود. در این میان سوء استفاده و آزار جنسی علیه زنان بخشی از مقوله فساد در محل کار و محیط های اجتماعی است. تحقیقات نشان داده است که در محیط کار حقوق زنان آسانتر تضعیف می شود و آزار های پنهان بخش تعداد زیادی از کارکنان زن را تحت تآثیر قرار می دهد.

خشونت علیه زنان در محل کار یکی از انواع  نابرابری‌هایی است که زنان به‌طور روزمره تجربه می‌کنند. مشکلات اقتصادی‌، نابرابری در فرصت‌های شغلی، ممانعت در پیشرفت و خشونت‌های جنسی وجنسیتی از انواع خشونت در محل کار زنان است بعلاوه آنکه خشونت های انفعالی نظیر بدگویی، تهمت زدن، تحقیر و زیر آب زدن‌ها نیز از مصادیق خشونت است که هم شامل مردان و هم زنان کارگر می‌شود. اما نابرابری‌های جنسیتی، دستمزد نابرابر و تبعیض مدیریتی، ممانعت از پیشرفت در محل کار و خشونت‌های عاطفی علیه زنان که باعث ایجاد روابط عاطفی و جنسی بدون تعهد می‌شود، با اختلاف بسیار بالایی از سوی همکاران مرد علیه زنان اعمال می‌شود. محیط‌ های کاری بر حسب دولتی یا خصوصی بودن و میزان گستردگی و اعتبار آن‌ها تفاوت دارند. معمولا هرچه کارگاه‌ها دارای ساختار کوچک‌ترباشند، از اعتبار کمتری برخوردار بوده یا کمتر تحت نظارت از بیرون قرار بگیرند، میزان خشونت در آنها علنی‌تر، شدیدتر و گسترده‌تر است . کارگاه‌های تولیدی که نه تنها معمولا نظارت کمی بر آنها می‌شود بلکه بیشتر در فضاهای زیرزمینی و محصور و نه چندان مناسب قرار گرفته‌اند، به این دلیل که  بیشتر دور از چشم هستند، احتمال آزار و خشونت‌های جنسی برای زنان را دوچندان می‌کنند. زنی که در محیط کار خود احساس کند به خاطر زن بودن می باید برخی تبعیض ها را تحمل کند و یا در سایه انگ های جنسی و جنسیتی قرار گیرد، در معرض یک خشونت پنهان مداوم و پنهان است که می تواند بر روح و روان و حتی جسم وی اثار مخربی داشته باشد. در این میان زنان فعال سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ممکن است هر روز در شرایطی قرار گیرند که  انواع آزار ها فعالیت آنان را مختل و یا در مسیر غیر دلخواه قرار گیرد. در این شرایط زنان باید یاد بگیرند که آنچه مایه آزار است را بیان کنند و با سکوت آزار دهنده را تشویق به ادامه خشونت نکند. نکته مهم این است که نه تنها شخص آزار دهنده بلکه افرادی که شاهد آن هستند و پتانسیل جلوگیری از انجام این عمل را دارند و سکوت می کنند نیز در رخ دادن این معضل مسئولند. 

تبعیض جنسیتی در محیط کار در همه‌ی دنیا وجود دارد. پژوهش ها نشان می دهد  فقط 2/7درصد مردان و زنان دنیا اعلام کرده اند که احساس می کنند در محیط کارشان نابرابری جنسیتی وجود ندارد. گرچه حدود 32درصد آقایان هم عقیده دارند که مورد آزار و تبعیض جنسیتی قرار می گیرند و اعلام می کنند این خانم‌ها هستند که بر کارکنان مردارجح هستند و به خاطر زن بودن امتیاز می گیرند ، ولی در مقابل حدود 61 درصد خانم‌ها در محیط کار انواع تبعیض جنسیتی را تجربه می کنند و به خاطر زن بودن بسیاری از فرصت های پیشرفت و ارتقا را از دست می دهند.

تجربه تبعیض در محیط کار انواع مختلفی دارد و حاصل از سه مؤلفه تبعيض جنسيتي متصور، تبعيض جنسيتي تجربه شده و تجربه آزار جنسيتي است.

تبعيض جنسيتي متصور که عبارتند از توزيع نابرابرانه وظایف تخصصي، امكان نابرابر در تبديل وضعيت شغلي، رواج نگرش هاي جنسيتي در محيط كار، بي توجهي به نظرات زنان، نابرابري در استفاده از تسهيلات و قضاوت غيرمنصفانه درباره عملكرد زنان و بی توجهی به قابلیت ها و پتانسیل های آنان.

تجربه تبعيض جنسيتي تجربه شخصي و واقعي است که در مسیر دستیابی به فرصت ها و منابع ارزشمند در حین کار توسط زنان تجربه می شود  و انواع آزار های کلامی، غیرکلامی، فیزیکی و جنسی را در بر می گیرد که شامل مواردی مانند:  تعریف و بازگویی د‌‌استان‌ها، شوخی‌ها و طنزهای جنسی، پرسید‌‌ن سؤالاتی د‌‌ر مورد‌‌ زند‌‌گی شخصی یا جنسی فرد‌‌ یا پیشنهاد‌‌ برای اد‌‌امه ارتباط د‌‌ر خارج از فضای کار می‌شود‌‌. آزارهای غیرکلامی شامل : پیشنهادات نا متعارف، نگاه های آزار دهنده، سوء استفاده از تآهل پیشنهاد دوستی خارج از محیط کار ار سال پیام های مجازی جنسی و آزارهای فیزیکی شامل؛ لمس کرد‌‌ن نامناسب بد‌‌ن و د‌‌ست، نزد‌‌یک شد‌‌ن زیاد‌‌ به زن د‌‌ر حین کار، قضاوت کردن و انگ زدن و خشونت بار تر از همه، برخورد‌‌ جنسی با زور ذکر می شود.

در ایران برای هیچ یک از این د‌‌سته بند‌‌ی‌ها تعریف مشخصی ند‌‌اریم و بنظر می رسد همچون سایر کشور های جهان بیشترین میزان عدم گزارش خشونت در محیط کار، مربوط به آزارهای جنسی است. زمانی که زنی در محیط کار مورد آزار جنسی قرار می گیرد سایر افراد از خود می پرسند: نقش قربانی در بروز این آزار چیست؟ و قربانی اغلب در جایگاه متهم قرار می گیرد و قضاوت می شود اما متخصصین روانشناسی این سرزنش کردن قربانی را رد می کنند. در حقیقت، اکثر افرادی که از نظر جنسی دیگران را آزار می دهند، صرف نظر از اینکه آیا مرد یا زن باشند، به دنبال کنترل و تسلط بر دیگران هستند. علاوه بر این، بعضی از آزار دهنده ها به دنبال تحقیر و یا تحقیر عملکرد قربانی هستد. آزار و اذیت جنسی بیشتر در مورد استفاده از یک موقعیت قدرتمند برای کنترل و آسیب زدن به دیگری است.

انجمن ایمنی و سلامت محیط کار کانادا، در خصوص آزار در محیط کار قوانینی را به ثبت رسانده که سه معیار مشخص آن که منجر به تحت تعقیب قرار گرفتن آزارگر می شود مربوط به آزار جنسی است شامل:

 رفتار یا گفتار آزاردهنده از طرف کارفرما یا نماینده وی، پیشنهاد یا رفتار ناخوشایند جنسی از طرف همکاران رده‌های شغلی بالاتر،  ترس از انتقام و رفتار تلافی جویانه کارفرما پس از رد پیشنهاد جنسی

وقتی زنان دست کم گرفته می‌شوند
یکی از مشکلاتی که زنان شاغل در گفتگو‌ها بیان کردند "دست‌کم گرفته شدن" و "جدی گرفته نشدن" به خصوص در محیط‌های کاری است که تعداد همکاران مرد بیشتر است. در این محیط ها بیان جملات آزار دهنده از زبان مردان به یک فرهنگ تبدیل شده است بطوری که براحتی جملاتی مانند "مگر من از یک زن کمترم"، یا "مگر یک مرد اینجا نبود که این زن یا آن زن کاری را بر عهده گرفته است"، "خانم شما برو ظرفها را بشور" ، "ترا چه به اینکار" و جملات آزار دهنده فراوانی که هر زنی در روز ممکن است چندین بار شنیدن آنرا تجربه کند و بر روح و روانش زخمی ماندگار بزند و اعتماد بنفسش دچار خدشه شود. البته گاه زنان توسط زنان نیز مورد خشونت و آزار در محیط کار قرار می گیرند که بحث مفصلی است که در آینده از آن سخن خواهم گفت.