برخلاف آنچه برهی رسانه ها و افراد جلوه می دهند هم اکنون ورودی دانشگاه های علوم پزشکی کشور کم نیست، اما مشکل اصلی این است که بیشتر افرادی که در پزشکی عمومی فارغ التحصیل می شوند، یا جذب حوزه های غیردرمانی یم شوند یا حاضر نیستند که در رشته های تخصصی مادر حوزه پزشکی به تحصیل ادامه دهند یا از کشور مهاجرت می کنند
اکنون شرایط به گونه ای است که بیشتر فارغ التحصیلان پزشکی عمومی به جای این که در حوزه های درمانی جذب شوند، تمایل دارند که برای کسب درآمد بیشتر در تخصص هایی مثل زیبایی فعالیت کنند که عمدتا درمانی محسوب نمی شوند. همین مساله باعث می شود که ظرفیت پذیرش تخصص های مادر حوزه پزشکی از جمله طب اورژانس، بیهوشی و کودکان تا حد زیادی خالی بماند. بیشتر تخصص های اصلی حوزه پزشکی که نقش مهمی در حوزه درمان دارند و نیاز شدیدی به جذب دانشجویان بیشتر در آنها وجود دارد، دوره رزیدنتی چهارساله بسیار دشواری دارند و درآمد افراد نیز بعد از گذراندن این دوره ها در سطح ایده آل نیست و حتی گاه پایین تر از حوزه های فعالیت پزشکی عمومی(مثل زیبایی) است. این در حالی است که فارغ التحصیلان تخصص های مادر حوزه پزشکی حتی بعد از پایان دوره رزیدنتی هم حجم کاری بیشتری از سایر پزشکان متخصص دارند.
در برخی از تخصص های ضروری حوزه پزشکی در سال های اخیر ظرفیت جذب تخصص های مادر حوزه پزشکی در دانشگاه ها تا حد زیادی خالی می ماند، زیرا با وجود این که وزارت بهداشت تلاش می کند که با مدیریت ظرفیت های تخصصی دانشگاه های علوم پزشکی همه دانشجویان صرفا به طرف تخصص های غیردرمانی نروند، اما برخی تخصص های ضروری تر، آن قدر برای دانشجویان غیرجذاب هستند که در سه سال گذشته تمام صندلی های آنها در بسیاری از دانشگاه های علوم پزشکی خالی مانده است.
در رشته های فوق تخصصی نیز تقریبا مانند رشته های تخصصی شاهد همین وضعیت هستیم و میزان جذب دانشجو در رشته های مهم بسیاری از جمله جراحی عروق، جراحی تروما و حتی جراحی قلب در سال های اخیر با کاهش محسوسی مواجه شده است. زیرا پزشکان فوق تخصص این رشته ها کار بسیار دشواری دارند و درآمدشان از بسیاری از پزشکان فوق تخصص کمتر است.
راه حل مساله و ترغیب فارغ التحصیلان پزشکی عمومی و پزشکان متخصص به تحصیل در رشته های تخصصی و فوق تخصصی که نظام درمانی ما نیاز ضروری تری به آنها دارند، این است که وزارت بهداشت شرایطی را فراهم کند که درآمد این رشته ها مناسب شود و شرایط ماندگاری متخصصان بیشتر شود و بخصوص در دوره رزیدنتی شرایط مناسب تر شود و البته مزایای شغلی پزشکان متخصص و فوق تخصص این رشته ها نیز در دوره پس از فارغ التحصیلی بهبود یابد.
متاسفانه شرایط به گونه ای شده است که با وجود صرف صدها میلیون تومان سرمایه برای تربیت یک پزشک در ایران، ماندگاری بسیاری از پرشکان حتی پزشکان متخصص و فوق تخصص در کشورمان کم شده است؛ به نحوی که نه تنها بیشتر این پزشکان هیچ تمایلی به کار کردن در شهرهای کوچک ندارند، بلکه حتی بخش زیادی از آنها تمایلی ندارند که در ایران به فعالیت خود ادامه دهند.
البته هیچ معیار مشخصی برای سنجش آمار دقیق مهاجرت پزشکان وجود ندارد، اما سازمان نظام پزشکی تنها در صورت درخواست پزشکان برای دریافت مدرک گود استندینگ (Good Standing) متوجه امکان مهاجرت آنها می شود. مدرک گود استندینگ نیز گواهینامه ای است که افراد برای کار کردن در حوزه پزشکی در کشورهای دیگر به آن نیاز دارند.
در دو سال قبل از شیوع کرونا، سالانه حدود 2 هزار پزشک از سازمان نظام پزشکی درخواست می کردند که مدرک گود استندینگ را برایشان صادر کند، در سال اول شیوع کرونا در ایران به علت محدودیت های مرزی ناشی از شیوع این بیماری، آمار مهاجرت پزشکان کاهش یافت، اما در ماه های اخیر که مجددا شرایط مرزی بهتر شده است، شاهد حجم بالای درخواست مدرک گود استندینگ از سوی پزشکان هستیم، به نحوی که در سه ماهه تابستان امسال بیش از هزار درخواست در این زمینه به سازمان نظام پزشکی ارائه شده است؛ مساله ای که از افزایش محسوس آمار مهاجرت پزشکان در سال 1400 حکایت دارد.
بسیاری از پزشکان هم بدون دریافت مدرک گود استندینگ به کشورهای خارجی مهاجرت می کنند؛ زیرا این پزشکان یا در کشورهای مقصد خود مجددا تحصیلاتشان را از سر می گیرند یا این که اساسا در رشته های دیگری غیر از پزشکی مشغول به کار می شوند و نیازی به این مدرک ندارند؛ بنابراین قطعا آمار واقعی مهاجرت پزشکان بیشتر از آمار پزشکانی است که از سازمان نظام پزشکی درخواست می کنند که مدرک گود استندینگ را برایشان صادر کند.