برنامهای که در دولت یازدهم در حوزه سلامت با عنوان طرح تحول نظام سلامت انجام شد، با همه اشکالات و نقاط قوت و ضعفی که داشت، اگر اجرا نشده بود، ما به احتمال زیاد در دوران کرونا مانند برخی کشورها میشدیم که باید در خیابان بیمار میخواباندیم.
بر این اساس طی چهار تا پنج سال حدود ۲۰ هزار تخت بیمارستانی به کشور اضافه شد و بسیاری از آن تختهایی هم که وجود داشت، بازسازی شد، امکانات و تجهیزات هم به آن اضافه شد و بعد هم هیچکس نیامد بگوید که این کار، کار مثبتی بود که انجام دادند. همه فقط ایرادات طرح تحول سلامت را دیدند. هرچند که ایراد هم داشت، اما مزایای آن را کسی به رسمیت نشناخت. میخواهم این نتیجه را بگیرم که موضوع زیرساختهای حوزه سلامت، فوقالعاده مهم است و ما همچنان در آن عقب هستیم. اینکه عدهای میگویند برای چه تخت بیمارستانی میسازید،
این یک واقعیت است که هنوز نسبت تخت بیمارستانی ما به جمعیت، با استاندارد مطلوب فاصله دارد و هنوز وضعیت خوبی نداریم. در واقع نوع کارکرد کنونی شکننده است و با کوچکترین تغییری به صورت ناگهانی دچار کمبود و نارسایی میشویم. به همین دلیل نکته اول این است که باید نسبت به تکمیل زیرساختهای حوزه سلامت توجه جدی داشته باشیم. زیرساختهای فعلی و امکانات درمانی برای نیاز کشور کافی نیست.
به موازات این موضوع بحث زیرساختهای بهداشتی هم مهم است. ما در حوزه زیرساختهای بهداشتی هم همچنان عقب هستیم و کمبودهای قابل توجهی در این زمینه داریم. به هر حال شبکه بهداشت ما در دوران کرونا قاعدتا باید میتوانست خیلی قویتر عمل کند، اما نتوانست و از سیر اتفاقات عقب بود. با این که ما شبکه بهداشتی داریم که سالها مایه افتخار کشور بوده است، در همهگیری کرونا نشان داده شد که شبکه بهداشت هم نیاز به بازسازی اساسی دارد. البته قرار بود که وزارت بهداشت در دولت دوم آقای روحانی این اقدام را انجام دهد که وزیر بهداشت تغییر کرد، بعد هم کرونا شیوع پیدا کرد و شرایط عوض شد.
با این حال قاعدتا سیستم بهداشتی ما باید پاسخگوی چنین مسائلی باشد. وقتی مسالهای مانند کرونا پیش میآید، برای نحوه تزریق واکسن نباید دچار گرفتاری باشیم، اما دیدیم که دچار گرفتاری شدیم و هنوز هم هستیم. هنوز هم ما نمیدانیم که برنامه واکسیناسیون چگونه باید اجرا شود. در حالی که بارها اعلام کردیم که پرونده الکترونیک وجود دارد و تاکنون چند بار رونمایی شده، اما هنوز مشخص نیست که این پرونده تا چه اندازه عملیاتی شده و کجا کاربرد دارد. چرا افراد به راحتی نمیتوانند تعیین تکلیف شوند و مشخص شود که مثلا چه تعداد فرد ۶۵ تا ۷۰ سال داریم، این افراد در کدام مراکز بهداشتی پرونده دارند و برای واکسیناسیون باید به کجا مراجعه کنند. این موارد نشان میدهد که زیرساختهای سیستم بهداشتمان هنوز کار زیادی دارد. علیرغم اینکه یک زمانی که جمعیت روستایی زیادی داشتیم، شبکه بهداشتمان توانست در روستا قسمت عمده مسائل واکسیناسیون و مراقبتهای اولیه سلامت را حل کند، اما حالا که این جمعیت جابجا شده و به شهر آمده، ما مشکل جدی داریم زیرا نتوانستیم در شهر سیستم بهداشت را کامل کنیم و شبکه بهداشت در شهر بهروز نشده، ظرفیتهایش تکمیل نشده و پوشش درست نیست.
کرونا پدیدهای بزرگ و مقطعی است و هر ۱۰۰ سال یکبار ممکن است چنین اتفاقی رخ دهد. خیلی اتفاق بزرگی است و تبعات بسیار وسیعی دارد. هنوز حل نشده و اگر سیر طبیعی اپیدمیهای ویروسی را نگاه کنیم، سه تا پنج سال کار دارند. خوشبینانهترین حالت این است که واکسنهای موجود بتوانند جلوی قسمت عمدهای از بیماریزایی شدید و مرگ و میر را بگیرند و سوشهای جدیدی هم که پیدا میشود، یا با همین واکسنها یا با واکسنهای بهتری که تولید میشود، پوشش داده شوند. همین حالت خوشبینانه بالای دو سال طول میکشد.
ما در واکسیناسیون کرونا عقب هستیم. زیرا در واردات واکسن تاخیر داشتیم و به اذعان افراد علمی تجویز عمومی واکسن داخلی هم تا پایان شهریور عملی نیست، ما عملا هشت تا ۹ ماه در واکسیناسیون عقب هستیم. بنابراین اولویت اول برای اینکه مملکت به وضعیت نسبتا عادی بازگردد، این است که واکسن به هر صورتی که هست به ویژه برای اقشار پر ریسک تامین شود. حدود پنج تا شش میلیون نفر فرد بالای ۶۵ سال در کشور داریم. باید توجه کرد که حدود ۶۷ درصد مرگ ناشی از کرونا در بالای ۶۵ سال اتفاق میافتد. از آنجایی که واکسنها تقریبا ۱۰۰ درصد از مرگ و میر جلوگیری میکنند، اگر بتوانیم این گروه را به صورت کامل واکسینه کنیم، دو سوم بار بیماری را که نیاز به بستری دارد و منجر به مرگ و میر میشود، از بین میبریم که گام بزرگی است تا زمانیکه بتوانیم سایر افراد را هم واکسینه کنیم تا جامعه به حالت عادی برگردد. کمااینکه بسیاری از کشورهای دنیا توانستند این اقدام را انجام دهند و مرگ و میر برخی از کشورها با جمعیت مشابه ما زیر ۱۰ مورد در روز است. منتها آنها به موقع برای تهیه واکسن اقدام کردند و معطل نشدند. در واقع باید به هر صورتی که ممکن است، واکسن تامین شود که البته ظاهرا اکنون دولت این برنامه را دارد و اعلام کردند که تا پایان تیر ماه این جمعیت را تمام میکنیم.
نمیشود که محدودیتها را دائم ادامه داد. زیرا بالاخره مردم خسته میشوند و در عین حال نمیتوان همه چیز را تعطیل کرد. زیرا این کار هم زیرساخت اقتصادی قوی میخواهد. به نظر میرسد که راهی منطقیتر از واکسیناسیون نداریم و تنها راهی که میتواند عوارض کرونا را کنترل کند، واکسیناسیون است. باید افراد با ریسک بالا را به سرعت تحت واکسیناسیون قرار داد تا از مرگ و میر و بستری کم کرده و بعد هم بقیه جمعیت را واکسینه کرده تا بر عوارض کرونا اعم از سلامتی، اقتصادی و اجتماعی غلبه کنیم.
بحث واکسیناسیون کرونا فراتر از دولت است. باید این دستورالعمل از سوی مقامات ارشد کشور صادر شود که اولویت اول کشور، واکسینه کردن افراد در ریسک است و نباید معطل دولت بعدی بود.