واقعا نمیفهمم چرا همچنان شاهد کندی در تصمیمگیریهای فوری در مدیریت کرونا هستیم؟! حدود نود درصد کشور دچار دو رنگ قرمز و نارنجیست؛ و جه بسا سیاهی، که بالاتر از آن رنگی نیست. معاون وزیر از افزایش «موشکی» ابتلا و مرگ خبر میدهد و ابراز امیدواری میکند که مرگ و میر روزانه به بیش از هزار نفر نرسد! در وضعیت کاملا اضطراری قرار گرفتهایم و «ساعت» اهمیت بحرانی در مدیریت زمان پیدا کرده است.
ستاد کرونا شبیه شبح در پشت پرده ساکت است و وزارت بهداشت، ظاهرا بدون قدرت اجرایی، فقط هشدار و پیشنهاد میدهد. حتی ضرورت قرنطینهی یک هفتهای هم روی زمین مانده است. همچنان به نظر میرسد قدرتهای پنهانِ ستاد، دل به ایمنی گلهای خوش کردهاند و انتظار توقف ناگهانی این سیل خروشان را دارند. این انتظار هم مطرح شده که اگر کسی برای نظرات وزارت بهداشت و کادر درمان تره خرد نمیکند، وزیر محترم بهداشت به نشانهی اعتراض به وضع موجود، لااقل به صورت نمایشی و برای تلنگر و هشدار، استعفا دهد، و البته رئیس جمهور نخواهد پذیرفت. آمار کفن و دفن بهشت زهرا در عرض چند روز، سه برابر شده است. داریم به سرعت، زمان موثر تصمیمگیری را از دست میدهیم. منتظرند تا کشتهها به روزی پانصد نفر برسد تا شهرها را قرنطینه کنند؟!
به عنوان یک عضو کادر درمان که دستی بر، و در آتش دارم، هشدار میدهم که پیکچهارم میتواند گردباد بلندی شود که همهمان را به هم بپیچاند. قبل از اینکه از این دیرتر شود، باید به سرعت، تصمیمات اضطراری محدودکننده گرفت. آن چه اکنون شاهدش هستیم، محصول تلخ چند اشتباه بزرگ است، کوتاهی در واکسیناسیون و آزادسازیهای شتابزدهی نوروزی و دورهمیها. هم اکنون در آستانهی بدترین بحران کرونا هستیم. همه در برابر دیگران و خودمان مسئولیم. اولین کار ضروری، قرنطینهی فوریست. جان آدمها مهمتر از هر چیزیست.