دوشنبه، 3 دی 1403
  
  • 1400/01/01
روزنوشت

دکتر حسن رودگری

مدیر پژوهشی سازمان نظام پزشکی کشور

چرا آمارها و رفتارها همخوان نیستند؟

در آخرین آمار مرتبط با شیوع کرونا که توسط سازمان نظام پزشکی در ۲۹ اسفند ۱۳۹۹ بازنشر گشت، وضعیت ابتلا به کووید۱۹ عبارت از ۷۶۲۰ مورد جدید و ۶۸ نفر فوت و ۳۸۷۹ مورد حاد و ۷۵۷ بستری است و در همین حال معاونت فنی مرکز سلامت محیط و کار وزارت بهداشت میزان رعایت پروتکل ها  را 59% اعلام نموده که بسیار جای نگرانی است و نشان از عدم رعایت مکفی موازین بهداشتی و پیشگیری دارد. 

به گزارش خبرگزاری رسمی دولت (ایرنا)، طبق مصوبه ستاد ملی مقابله با کرونا تنها سفر به ۴۰  شهر  برای مسافران نوروزی ممنوع و 91% شهرها به روی آنها باز است و البته تقریبا هیچکدام از  این ۴۰ شهر ممنوع در بین شهرهای معروف و مقصد تعطیلات نوروزی قرار دارند. جالب اینکه پشتوانه بازدارندگی این ممنوعیت در حقیقت ۱ میلیون تومان جریمه برای ورود به ۹ شهر قرمز و ۵۰۰ هزارتومان برای ۳۱ شهر نارنحی است (نقل از فرماندهی راهور) که برای بسیاری از مسافران پرداخت آن ناممکن نیست. از جانبی دیگر بطور روزانه نگرانی از گسترش سوش های جدید و کشنده تر (مثل سوش موسوم به انگلیسی) که اکنون در برخی استانها همانند خوزستان درصد زیادی از مبتلایان کرونا را تشکیل میدهند از رسانه های رسمی و غیر رسمی، با ذکر تعداد و نام شهرهایی که در رسانه ها بصورت مداوم اعلام میشود. 

اما وقتی این آمارها را در کنار رفتارها، بخصوص رفتار مسولین امور مقابله کرونا، میگذاریم دچار نوعی دوگانگی میشویم.  در حقیقت آمار ابتلا و مرگ و میر امروز نوید دهنده یک کنترل خوب بر روی شیوع و مرگ ناشی از کووید19 است، چون در کشوری که مبدا سوش انگلیسی با جمعیت ۶۷ میلیونی، در ابتدای دی ماه گذشته میزان ابتلای به نزدیک 70000 مورد جدید روزانه و مرگ و میری در حد ۳۰۰۰ نفر در روز رسیده بود که نشان از همخوانی آمار و پیدایش سوش جدید داشت. در پی این موج جدید که در آبان و آذر گذشته رخ داد، دولت انگلستان یک قرنطینه بی سابقه  (معروف به Tier4 و در برخی نقاط Tier5) اعمال گردید که نقض آن با جریمه های بازدارنده سنگین روبرو میشد (مثلا نقدی تا 10000پوند معادل 350 میلیون تومان و حتی دادگاه)، البته در حمایت از قرنظینه تامین حقوق (Rules Furlough) و مایحتاج ضروری غذایی (در بسیاری نقاط) در کنار واکسیناسیون ملی اعمال گردید. اکنون آنها پس از نزدیک به سه ماه به آماری مشابه امروز ما رسیدند که البته این باعث تامل است که ما چگونه بدون چنین تمهیداتی به آن رسیدیم.

اکنون این سوال مطرح است که ما با رعایت پروتکلهای بهداشتی به میزان 59% و بدون اعمال قرنطینه و فقدان جریمه های سنگین و با این خیابان ها و بازارهای شلوغ و گسترش همزمان سوش جدید که واگیری آن تا 70% و مرگ و میرش تا 55%  بیشتر از سوش اصلی است و قریب دو ماه است که به کشور رسیده، چگونه از چنین آمار نسبتا پایینی برای یک کشور 83 میلیونی برخورداریم؟  اگر آمار مرگ‌و میر ما به هر دلیل آشکار و یا نادیدنی بین ۶۰ تا ۸۰ نفر در سه ماه اخیر در نوسان است، پس تصمیمات مبتنی بر کاهش سختگیری که نمود آن همین آزادسازی مسافرت نوروزیست تصمیم درستی است که بدون اطلاع و برنامه  قبلی گشایش تدریجی، بصورت ناگهانی اعمال شده است و اگر مردم توان تامین هزینه مسافرت را داشته باشند با سیل مسافران میلیونی مواجه خواهیم بود که مصداق آن افزایش ۱۳٪ میزان سفر در اسفتد ماه 1399 در قیاس با ماه مشابه در سال پیش است (نقل از رییس پلیس راهور). این در حالی است که فرمانده عملیات مقابله با کرونا در پایتخت، گزارشی از افزایش حدود 10% بستری های کرونایی در ابتدای اسفند داده است و ضمنا نسبت به شیوع فزاینده سوش انگلیسی، شرایط شکننده تهران (یعنی مبدا اصلی مسافران نوروزی به سایر شهرها)  و عدد مولد پایه در حد 3/1%  برای بروز موارد جدید کرونا هشدار داد.

در حالی که از سوی مسولین مختلف در وزارت بهداشت ستادهای عملیانی مقابله با کرونت در کشور میزان شیوع خطرناک، رعایت پروتکل ها نامناسب و وضعیت موجود در کشور شکننده دانسته شده است، اما ستاد ملی مقابله با کرونا ظاهرا رفتاری مماشات آمیز با ویروس در تعطیلات نشان میدهد که باید این مماشات را علت یابی نمود و دانست که ریشه در چه رویکرد و نگرشی دارد.

ستاد ملی مقابله با کرونا در همه کشورهای جهان با نامهای مختلف وجود دارند و تصمیماتشان بر اساس تحلیلهای علمی اپیدمیولوژیست ها و نهادهای سلامتشان تنظیم میشود. بنابرین اگر اکنون شرایط در کشور بر اساس تحلیلهای علمی به سوی عادی سازی در حرکت است پس آن را اعلام نمایند که در اینصورت باید به مسولین بهداشت بخاطر ایجاد تشویش اذهان تذکر داده شود و اگراینگونه  نیست پس چرا تصمیمات این ستاد در نوروز امسال هیچ همخوانی با موازین پیشگیرانه در اپیدمی یک بیماری مخوف را ندارد.

اگر به قله های منحنی مرگ و میر کرونا در ایران دقت کنیم با سه موج عمده مواجه میشویم که اولی در ۶ فروردین 1399 با نزدیک به ۱۶۰ مرگ روزانه بود، سپس در ۶ مردادماه با قریب ۲۴۰ مرگ در روز سپری شد و نهایتا در ۲۶ آبان به نزدیک ۵۰۰ مرگ روزانه رسید. در انتهای سال ۱۳۹۸ و ابتدای سال۱۳۹۹ هنوز تست ها ژنتیکی چندان در دسترس و رایج نبود و آمارهای میزان ابتلا و یا مرگ و میر قابل استناد قطعی نیستند، اما در پاییز 1398 و در موج سوم که این تست ها در کشور رایج تر و با سهولت بیشتر انجام میشد میتوان دید که فاصله 7 روز تا دو هفته ایی رایج بین قله منحنی ابتلا و قله منحنی مرگ و میر را نمی بینیم و این دو تقریبا همزمان شدند. در حالیکه در 7 آذرماه قله منحنی ابتلا به بالای ۱۴۰۰۰ نفر میرسد اما میزان مرگ و میر از همان زمان سیر نزولی را سیر میکند. هرچند انتظار آن میرفت که قله منحنی مرگ و میر دو هفته پس از این تاریخ (یعنی در محدوده 17 آذر) افزایش یابد اما با کاهش حدود ۳۰٪ مرگ و میر مواجه میشویم. از سویی،این منحنی ها همخوانی با کاهش فزاینده رعایت عمومی پروتکل ها (59% در حال حاضر) ندارد بخصوص که افزایش رفتارهای پرخطر همانند شلوغی خیابان و بازارها در ایام پایانی سال و افزایش عدد پایه مولد به 3/1 در هفته دوم اسفند و شیوع اخیر سوش انگلیسی با واگیری بالاتر، بیشتر با انتظار افزایش این آمار میتواند همخوانی داشته باشد تا با ثبات آن. البته شاید همکاران اپیدمیولوژیست برای این موضوع تفسیری داشته باشند. غرض اینکه اکنون با ابتلای ۷۶۲۰ نفر یک کاهش مختصر در میزان ابتلا را نسبت به چند روز اخیر داریم و میزان مرگ و میر نیز با ۶۷ نفر از ابتدای دیماه علیرغم تغییرات منحنی شیوع در محدوده ۶۰ تا ۸۰ روندی نسبتا ثابت را طی میکند، ولی این آمار تا چه حد بیانگر وقایع جاری در سطح اجتماع است؟ آیا بر مبنای آن میتوان آینده نگری نمود و آیا اپیدمیولوژیست ها میتوانند با اتکا به این اعداد محاسبات و تحلیل آینده نگر برای تصمیم گیری ارائه دهند؟ البته شاید همه این سوالات پاسخهای علمی و دقیقی داشته باشد که ما از آنها آگاه نیستیم و توضیحات بیشتر اهل فن اذهان ما را روشن نماید.

اکنون با رفتار  ستاد ملی کرونا در قبال مسافرت های نوروزی که متفاوت از سال گذشته است، این سوال اساسی در ذهن متبادر میشود که آیا ما با مصداق آزادی تردد نوروزی به ۹۱٪ از شهرهای کشور ، در حال گشایش سختگیری های پیشگیرانه (موسوم به lockdown) هستیم ؟ اگر بله، پس  هشدارهای وزارت بهداشت و اعلام های روزانه شیوع سوش جدید چیست؟ و اگر به گفته مسولین بهداشتی شرایط شکننده است و عدد مولد پایه بالای یک است آنگاه تصمیمات ستاد ملی کرونا در این تعطیلات نوروزی چگونه ارزیابی میشود؟ 

بنظر میرسد باید در فرآیندهای تصمیم گیری برای کرونا، در شرایطی که واکسیناسیون ملی هنوز آغاز نشده و رعایت پروتکلها نیز افت جدی نموده و با گسترش سوش جدید نیز مواجهیم، بازنگری صورت پذیرد.

ما دیدم که کشور در مقطع ابتدایی سال گذشته با قرنطینه های جدی تر و همراهی مردم که هنوز تازه نفس بوده و توان روحی و اقتصادی لازم را داشتند، توانست مهاری مثال زدنی بر گسترش کرونا بگذارد، اما اکنون در انتهای سال شاهد ضعف تصمیم گیری از سوی نهادهای مسول و عدم رعایت پروتکلها از جانب مردم هستیم. که میتواند در طی هفته های آتی موج جدیدی از ابتلا و مرگ و میر را بهمراه بیاورد و کادرهای خسته از یکسال تلاش بی وقفه درمان را زمینگیر کند.  به نظر شما نتیجه کار پس از اتمام تعطیلات چه خواهد بود؟ آیا شیوه مدیریت و تصمیگیری در امر کرونا قابل نقد است؟ آیا باید ساختار و یا نحوه مدیریت مقابله با کرونا تغییری کند؟  این سوالات در اذهان اعضای جامعه پزشکی و احتمالا مردم نیازمند پاسخ است.