1- شما به فروشگاه میروید تا کالایی را بخرید. اجناس روی قفسهها قیمت ندارد. چرا؟ چون طبق قانون، قیمت را خودتان تعیین میکنید.
2- با وجودی که خودتان قیمت را تعیین میکنید، همهی سال به فروشگاه میروید و خریدتان را مطابق میلتان انجام میدهید و هیچ مشکلی هم پیش نمیآید. یعنی ظاهراً تابحال اتفاق نیفتاده که فروشگاه از کالای مورد نظر خالی شده باشد.
به شما تبریک میگویم چون تحت یک نظام اقتصادی منحصر به فرد خرید میکنید که در هیچ جای دنیا وجود ندارد. در این نظام، قوانین علم اقتصاد جابجا شده است.
یک سؤال: آیا کالایی که دریافت کردهاید همان کالایی است که میخواهید؟ اگر شک دارید آن را به آزمایشگاه بدهید منتها آزمایشگاه هم مطابق همان قانون عمل میکند. یعنی شما حقالزحمهی آزمایش را هرچقدر که دلتان میخواهد میپردازید و انتظار دارید آزمایشگاه جواب درست را به شما بگوید.
آنچه نوشتم تخیل نیست، قوانین حاکم بر اقتصاد سلامت در ایران است. یعنی جایی که قرار است شما سلامت خودتان، خانواده و بستگانتان را به آن بسپارید و در واقع همین الان سپردهاید!
افراد ذیل دور یک میز مینشینند تا تعرفهی پزشکان بخش خصوصی ایران را تعیین کنند. بپذیرید یا نپذیرید، تعرفهی پزشکان در یک کشور یعنی نرخ سلامت یک انسان در آن کشور.
رییس کمیتهی امداد-مدیرعامل بیمهی سلامت-وزیر رفاه-مدیرعامل تأمین اجتماعی-مدیرعامل بیمه نیروهای مسلح-رییس سازمان برنامه و بودجه-وزیر اقتصاد-وزیربهداشت-رییس سازمان امور استخدامی- رییس نظام پزشکی.
در این جمع رییس نظام پزشکی را که صاحب فروشگاه است احتمالاً از سر رودربایستی گنجاندهاند چرا که همگی، همان خریداران محترم هستند که سلانه سلانه داخل فروشگاه میشوند از قفسهها کالای مورد نظر را انتخاب میکنند و هر قیمتی را که خواستند میپردازند. در واقع آنها نمایندگان تسخیری خریداران واقعی هستند. مثل وکلای تسخیری که در زندان برای بیچارگان تعیین میشوند.
تورم در ایران چقدر است؟ از زمستان سال 97 که تعرفههای سال 98 پزشکان تعیین شد تا الان تورم چقدر افزایش یافته است؟ هر رقمی که به ذهنتان میرسد مقایسه کنید با تعرفههای پزشکان بخش خصوصی که امسال 15 درصد افزایش یافته است.
به عبارت صریح، وکلای تسخیری ملت نرخ سلامت آنان را این اندازه تعیین کردهاند.
اما به قسمت مضحکتر ماجرا نگاه کنید؛
در هر استان یک کمیتهی تعرفهگذاری درست شده است تا قیمتها را اصلاح کند. معاون استاندار، رییس دانشگاه علوم پزشکی، مدیرکل بیمهی سلامت، رییس نظام پزشکی، نمایندهی بیمهی مرکزی.
چند روز قبل در استان ما تعرفهها اعلام شد نمایندهی بیمهی مرکزی در کنار امضایش این را نوشته است:«با توجه به وضعیت اقتصادی مردم استان پیشنهاد شرکتهای بیمه استان 10 تا 15 درصد تخفیف نسبت به نرخ تهران میباشد.»
ملاحظه میفرمایید این نمایندهی محترم بیمه از جمله مدیران تراز جمهوری اسلامی است که از عمق وجود، درد مردم را احساس میکند و در عین حال به رو نمیآورد که اساساً در هیج جای دنیا قرار نیست مریض از جیبش هزینهی درمان را پرداخت کند بلکه این کار به گردن صنعت بیمهای است که او الان نمایندهاش شده است.
پیشنهاد میکنم این نمایندهی محترم بیمه نظرش را برای مقام مافوقش در تهران بفرستد و جایزه هم بگیرد. چرا که مقام مافوقش متوجه نیست که در تهران هم تورم بالاتر است و هم خط فقر و شاخص فلاکت بدتر است. به عبارت دیگر با استدلال زیردستش بایستی ایشان پیشنهاد میکرد تعرفهها در هیئت وزیران، امسال نسبت به سال قبل دستکم 50 درصد کاهش مییافت. در سال آینده صفر میشد و سالهای بعد پزشک یک چیزی هم از جیب خود به مریض میداد.
حکومتداری فخیمه با همین سبک و سیاق که به جلو برود، اطباء محترم در آیندهای نزدیک نهایتاً قادر خواهند بود، امراض را با روغن بنفشه و عنبرنسارا و گل گاوزبان درمان کنند. در آنصورت برای خالینماندن عریضه پیشنهاد میشود دولت محترم، سخنگوی ارجمند وزارت بهداشت را هر روز به تلویزیون بیاورد تا ملت شریف ایران را از صحت عامهی خود مطمئن سازد و ایضاً مقامات محترم گزارشهای مشعوفکننده بشنوند و قاطبهی ملت اسپند دود کرده، به جان حکومت دعا نمایند.
خاطرتان هست، رییس صداوسیما در جلسهی دولت به رییسجمهور گفت صداوسیما دارد کشور را اداره میکند!
رییسجمهور چشمهایش از تعجب گرد شد
و گفت: بله؟
این همان دنیای تخیلی است که دیری است در آن زندگی میکنیم و بلکه میمیریم!