پنجشنبه، 9 فروردین 1403
  
  • 1398/08/28
روزنوشت

دکتر پیمان سلامتی

استاد پزشکی اجتماعی دانشگاه علوم پزشکی تهران

عوامل اجتماعی حلقه مفقوده تحلیل حوادث در کشور

* «آواز گنجشک‌ها» فیلم به یاد ماندنی مجید مجیدی کارگردان مشهور ایرانی به شرح زندگی خانواده فقیری می‌پردازد که برای تأمین مخارج درمان کم‌شنوایی دختر خانواده مجبور به مهاجرت از روستا به شهر شده و در خانه‌ای محقر در حاشیه تهران ساکن می‌شوند.

در حالی که پدر برای کسب درآمد با مشکلات متعددی مواجه است ناگهان روزی سقف بخشی از خانه بر سر او آوار شده و ...

* هفدهم نوامبر سالروز جهانی یادواره قربانیان حوادث ترافیکی است.

آتش‌سوزی پلاسکو، انفجار کشتی سانچی، سقوط هواپیما، ریزش معدن یورک گلستان، تصادفات پر تلفات جاده‌ای، واژگونی قطار، و ... همگی حوادث مهیبی هستند که در سال‌های اخیر وجدان عمومی را به شدت جریحه‌دار کرده‌اند.

در حالی که مرگ ناشی از حوادث به طور متوسط هشت درصد کل مرگ‌ها را در جهان شامل می‌شود این عدد در کشور ما بین ده تا چهارده درصد است.

به همین ترتیب بر خلاف روند جاری در غالب کشورها، کشته‌های ترافیکی ما رو به کاهش نبوده و حتی در دو سال اخیر شاهد افزایش این نوع مرگ‌ها هستیم.

* به راستی چرا ما قادر نیسیتم تا از بروز این گونه حوادث تا حد قابل قبولی پیشگیری کنیم؟

به اعتقاد اینجانب مشکل از آنجا ناشی می‌شود که ما عوامل اصلی را رها کرده و بر روی علل فرعی متمرکز شده‌ایم.

در حقیقت مشکل اصلی بروز سوانح و حوادث بنا به دلایل زیر شرایط اجتماعی موجود در کشور ماست.

* حدود 40 سال قبل یکی از محققان برجسته بین‌المللی روشی را برای تجزیه و تحلیل حوادث ارائه داد که به نام خود وی ماتریس هادون (Haddon) نامگذاری شد.

در این تقسیم‌بندی عوامل بروز حوادث به چهار بخش انسان، وسیله، محیط فیزیکی و شرایط اجتماعی تقسیم گردیدند.

به طور مثال برای حوادث ترافیکی این عوامل به ترتیب به صورت راننده، خودرو، جاده و در بخش شرایط اجتماعی با مؤلفه‌هایی از قبیل فرهنگ رانندگی در جامعه، میزانی که مردم آن جامعه از قانون تبعیت می‌کنند، قوانین راهنمایی و رانندگی و سطح کارآمدی پلیس تعریف می‌شود.

همچنین سهم هر یک از عوالم فوق در ایجاد حوادث در کشورهای مختلف متفاوت بوده و نیازمند پژوهش‌های بومی است.

* سال‌های زیادی است که عادت کرده‌ایم پس از هر سانحه مهمی، گروه‌های کارشناسی را تشکیل داده و پس از مدت زیادی در نهایت خطای انسانی به عنوان عامل حادثه شناخته شده و معلوم نیست به چه علتی این عامل چهارم (شرایط اجتماعی) همیشه مورد غفلت واقع می‌گردد.

به عبارت دیگر نکته قابل تأمل اینجاست که چرا راننده، خلبان، سوزنبان (قطار) و ... ایرانی بیشتر از سایر همکاران خود در خارج از کشور دچار خطا می‌شود؟

در حوزه ترافیکی کشور نیز اگر به صحبت‌های مسئولین دقت کنیم عموماً در تحلیل حوادث به سه ضلعی راننده، خودرو و جاده به عنوان عوامل حادثه‌ساز اشاره کرده و به بخش چهارم موضوع که شرایط اجتماعی حادثه است نمی‌پردازند.

* چند سال قبل کتابی به زبان انگلیسی در خارج از کشور با نام «فرهنگ رانندگی در ایران» به چاپ رسید که محصول پروژه تحقیقاتی یکی از اساتید ایرانی الاصل دانشگاه Lund سوئد است.

او با انجام مصاحبه‌های متعدد با گروه‌های مختلفی از ذینفعان ترافیکی همچون رانندگان تاکسی، محققان حوزه ترافیک، مسئولین بیمه و وکلا در ایران بیان می‌دارد که فرهنگ رانندگی در ایران متفاوت از سایر جوامع و منتج از تعامل ویژه سنت و مدرنیته ایرانی است.

وی در ادامه، فرهنگ رانندگی را مهم‌ترین عامل حوادث ترافیکی در ایران برمی‌شمارد.

* بیش از پنجاه سال قبل مازلو (Maslow) روانشناس برجسته انسان‌گرا، تئوری هرم نیازهای انسانی را مطرح کرد که تا به امروز یکی از معتبرترین پارادایم‌ها در خصوص تفسیر رفتارهای انسانی است.

طبق این نظریه نیازهای انسانی سلسله مراتبی بوده و برای آنکه توانایی‌های بالقوه انسان به حد اعلای شکوفایی برسند لازم است تا نیازهای انسان از پایین هرم به سمت نوک آن مرحله به مرحله تأمین گردند.

بدین ترتیب نیازهای فیزیولوژیک همچون غذا، مسکن و پوشاک در قاعده هرم قرار گرفته، در سطح بالاتر نیاز به امنیت جانی، شغلی، مالی و ... قرار داشته، در بخش بعدی نیاز به تعلق و عشق به خانواده، دوستان و جامعه بوده و در بخش‌های بالاتر به مواردی همچون نیاز به ارزشمند بودن و نیازهای شناختی می‌رسیم.

* به عبارت دیگر در جامعه‌ای که مردم به سختی درگیر حوایج اولیه زندگی و احساس عدم امنیت شغلی و مالی هستند احترام به قانون، حقوق شهروندی و اعتنا به ارزش‌های فرهنگی و اعتقادی که در سطوح بالاتر این هرم قرار دارند نادیده گرفته می‌شود.

در همین راستا آموزه‌های دینی ما نیز مطالب فوق را تأیید می‌کنند.

به عنوان مثال از پیامبر اکرم داریم که «کاد الفقر ان یکون کفرا» یعنی نزدیک است که فقر به کفر بیانجامد یا آنجا که فرمودند «من لا معاش له لا معاذ له» یعنی برای هر کس که معاشی نباشد، معادی نیز نمی‌باشد.

 

* از سوی دیگر آسیب‌های اجتماعی عموماً توانایی ذهنی افراد را کاهش و آنها را مستعد به خطای عملکردی می‌کنند.

همچنین پژوهش‌های متعدد رابطه عوامل اجتماعی همچون فقر، بیکاری و زندگی در حاشیه شهر را با افزایش وقوع انواع سوانح و حوادث به اثبات رسانده‌اند.

علاوه بر اینها مطالعاتی که در خصوص آسیب‌های اجتماعی در سطح کشور انجام شده نشان داده که متأسفانه در سال‌های اخیر بنا به دلایل مختلف از جمله فشارهای تحریم‌های اقتصادی بر شهروندان شاهد افزایش آنها در سطح جامعه هستیم.

* اخیراً وزیر بهداشت در خصوص راهکارهای کاهش تلفات ترافیکی در کشور گفت: «ما باید برای ارتقای سطح خدمات درمانی در خصوص بیماران ضربه دیده تلاش کنیم، رانندگان هم باید با احتیاط کامل رانندگی کنند، بخش راه باید نقاط حادثه خیز را مرتفع کند و خودرو سازها هم باید خودروی امن بسازند نه ارابه مرگ».

حدود دو سال پیش نیز وزیر سابق بهداشت نیز در این خصوص گفت: «صنعت خودروسازی به مردم ظلم می‌کند، اما از آنجا که جان انسان‌ها کمتر ارزش دارد، گوش شنوای کمتری هم وجود دارد. در مجلس شورای اسلامی و دولت نیز در این رابطه زیاد صحبت شده، اما قوه قدرتمندی که باید از ساخت برخی خودروها جلوگیری کند، متأسفانه در کشور وجود ندارد.»

* در حالی که وزیر محترم در تحلیل حوادث رانندگی مجدداً به رویکرد ناقص راننده، خودرو و جاده پرداخته، مشخص نیست که با استناد به چه شواهدی ایشان و وزیر محترم سابق، مشکلات صنعت خودروسازی را تا این اندازه برجسته می‌کنند.

به هر حال چه خطای انسانی و چه مشکلات فرهنگی را عامل اصلی سوانح و حوادث بدانیم همه اینها خود معلول علل ریشه‌ای‌تر به نام شرایط اجتماعی هستند.

* جان کلام آنکه برای پیشگیری از بروز حوادث، باید بیشتر به فکر مقابله با آسیب‌های اجتماعی باشیم.

نکته‌ای که در برنامه‌های ارایه شده توسط وزیر محترم جایی ندارند.