چهارشنبه، 5 اردیبهشت 1403
  
  • 1399/03/31
روزنوشت

دکتر محمد حسین غیاثی

پزشک و روزنامه نگار

قاضی منصوری یک متهم بود.

متهم به فسادی کلان در داخل هرم قدرت در یک پرونده‌ی بزرگ.
در جنگ قدرت، او یک مهره بود. یک سرباز بیچاره و بی‌نوا که اکنون از بازی خارج یا اخراج شده است.
بازی‌های قدرت مهیب و هولناک است. نبرد هیولاست. اگر هدف مبارز، تعالی و پاکی و درستی نباشد نتیجه جز تباهی نیست. و اگر بخاطر مقام و پست و ریاست وارد این نبردها می‌شود به غایت ابله است. امام علی (ع) درباره‌اش گفته است: آنکه دنبال ریاست رفت هلاک شد.
علت مرگ متهم قاضی منصوری هرچه باشد حاوی این پیام است که آخر عاقبت فساد و تباهی یا مشارکت و همپالگی با مفسدین و تبهکاران، جهنمی است که در همین دنیا به آتشش می‌سوزند. آنهایی که رشوه می‌گیرند و اختلاس می‌کنند و در اعمال ضد قانون و ضد اخلاق مشارکت و مباشرت می‌کنند و به جامعه‌ی خود و انسانهای دیگر ظلم می‌کنند هیچگاه نیکبخت و روی سپید و آبرومند نخواهند شد.
پیام مرگ قاضی منصوری این است؛
اگر قاضی هستی رشوه نگیر. اگر خواستند خلاف قانون عمل کنی اطاعت نکن. این و آن را مطابق امیال صاحبان قدرت بازداشت و تفتیش و تعقیب نکن. از خدا و عقوبت رفتار ظالمانه‌ات بترس. با حرامخواران و ظلمه هم کاسه نشو. 
اگر مدیر هستی اختلاس نکن. زیر قراردادهای مشکوک امضا نکن. اگر امین ملت هستی در امانت خیانت نکن. اگر دستمزدت کم است استعفا بده و به کار دیگر مشغول بشو، اما به شیوه‌ی غیرقانونی در بیت‌المال دست‌درازی نکن.
در زندگی قانع باش. اگر می‌خواهی از مواهب دنیا بیشتر برخوردار شوی راهی را برو که ثروتمندان پاکدست رفته‌اند. سختی و زجری که کشیده‌اند را تجربه کن.
«شکوه تاج سلطانی که بیم جان در او درج است
کلاهی دلکش است اما به ترک سر نمی‌ارزد»